شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۰۴۸۷۶
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۸
ادامه چنگ زنجیره ای ها به دامن پیشانی سفیدها:
سوال اینجاست که روزنامه‌های زنجیره‌ای از مجیزگویی این جاسوسان پیشانی‌سفید انگلیس چه طرفی بسته و می‌بندند؟ آیا این نتیجه همان تفکری است که فراماسون خودفروخته و فاسدی همچون میرزا ملکم‌خان را پدر معنوی خود می‌دانند یا .....

سرویس فرهنگی    شهدای ایران:روزنامه شرق در شماره چهارشنبه خود به بهانه تحلیل و بررسی یکی از کتاب‌های ابراهیم گلستان، بازهم به مجیزگویی و تکریم و تعظیم به این جاسوس رسمی ‌انگلیس پرداخت. این در حالی است که هنوز از مجیزنامه‌های قبلی روزنامه‌های زنجیره‌ای از جمله همین «شرق» به مناسبت تولد گلستان، مدت زمان زیادی نمی‌گذرد.

نویسندگان روزنامه شرق در مطلبی تحت عنوان «رودررو با تاریخ» ظاهرا به تحلیل کتابی از گلستان پرداخته‌اند که پس از پیروزی انقلاب به‌دلیل توهین و اهانت به اسلام و ارزش‌های اعتقادی مردم مسلمان، مجوز چاپ دریافت نکرد اما در تمام طول گفت‌و‌گوی خود از این اثر تعریف و تمجید کرده‌اند!
اما نویسندگان «شرق» در اصل مطلب، ضمن تطهیر گلستان، سعی داشته‌اند وی را از ورای همین کتاب توقیفی‌اش، مورخی انتقادی و ایستاده رودرروی تاریخ رسمی ‌و رایج معرفی کنند و نوشته‌اند که گلستان «با تاریخ انتقادی سروکار دارد یا همان... تاریخِ رهایی»! همچنان که در مطلب قبلی خود از قول خود گلستان نقل کرده بودند: «من اصلا رفتم آبادان تا قصه وضعِ خراب آبادان را بنویسم و آنجا کارم را هم کردم و مشغول بودم»، چنان‌که گویا همین داستان‌های خود را بر اساس همان مشاهداتش از جنوب، سر و شکل داده است.
اما اسناد ساواک علت رفتن ابراهیم گلستان به آبادان و مشغول شدنش در شرکت نفت را دستور سفیر انگلیس دانسته و ادامه می‌دهد: «(گلستان) طبق دستور سفیر انگلیس به آبادان عزیمت و در شرکت نفت، شغلی به او ارجاع شده است... مطابق با اسناد موجود، وی (ابراهیم گلستان) به نفع انگلیس‌ها جاسوسی می‌کرده است... سپس با حمایت و کمک انگلیس‌ها شرکت سازمان فیلمبرداری گلستان را تاسیس (کرد)».
یعنی تاریخ‌نگاری به تعبیر روزنامه شرق، «انتقادی و رهایی» گلستان در قصه‌هایش، در واقع بر اساس صلاحدید سفیر و سفارت انگلیس صورت می‌گرفته است! بر اساس همین اسناد ساواک، گلستان به‌دلیل جاسوسی مستمر برای انگلیس در اواسط دهه 50 از ایران اخراج شد.
حال سوال اینجاست که روزنامه‌های زنجیره‌ای از مجیزگویی این جاسوسان پیشانی‌سفید انگلیس چه طرفی بسته و می‌بندند؟ آیا این نتیجه همان تفکری است که فراماسون خودفروخته و فاسدی همچون میرزا ملکم‌خان را پدر معنوی خود می‌دانند یا حاصل اندیشه‌ای است که دولت میرزا حسین‌خان سپهسالار فراماسون را علی‌رغم واگذاری 70 سال همه منابع زیرزمینی و روزمینی ایران به صهیونیست‌ها (طبق قرارداد رویتر)، حکومت ‌ترقی و قانون خواند؟ و یا این پهن کردن فرش قرمز برای امثال گلستان جهت تجدید خیال‌های عبث و رویاهای تعبیرنشده احیای حکومت‌هایی از نوع سپهسالار و فراموشخانه‌های میرزا ملکم‌خان است؟!
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار