شهدای ایران shohadayeiran.com

عنایت آزغ جوانی که در ماجرای آتش سوزی کلینیک سینا به دل آتش رفت تا مردم گرفتار در ساختمان را نجات بدهد، گفت: ناراحتم که نتوانستم همه افراد کلینیک سینا را نجات بدهم.
شهدای ایران: عنایت آزغ جوانی که در ماجرای آتش سوزی کلینیک سینا به دل آتش رفت تا مردم گرفتار در ساختمان را نجات بدهد، همراه ناراحتم که نتوانستم همه افراد کلینیک سینا را نجات بدهمپدر و مادرش مهمان برنامه «فرمول یک» ویژه معرفی چهره های مردمی با اجرای سیدعلی ضیا بودند.

او در ابتدای این برنامه در توضیح حادثه کلینیک سینا گفت: روبروی تامین اجتماعی بودم که دود غلیظی آمد. به سمت کلینیک دویدم. کپسول ترکیده بود. فکر می کنم روی سقف کاذب خورد و به خاطر سیم برق آتش سوزی به وجود آمد. من نتوانستم از همکف داخل بروم و کسانی را که داخل بودند نجات بدهم. بعد دور زدم و پشت ساختمان رفتم و دیدم 10 -11 نفر خانم در حال کمک خواستن بودند.

وی افزود: 500 -600 نفر آن پایین جمع شده بودند. کسی بالا نمی رفت. یک بچه کوچک، با یک خانم باردار، یک پرستار، یک آقا و 5 یا 6 نفر خانم را دیدم. اول یک شلنگ آب به دستم بستم تا بالا بروم. 5 متر عرض شیشه ها بود که آنها را تا طبقه چهارم شکاندم. ساختمان شیشه هایش اسکلت بندی داشت. اول شلنگ آب را برایشان بردم. دستمال را خیس کردم و جلوی صورتشان گذاشتم که خفه نشوند یا آتش صورتشان را نسوزاند. بعد تصمیم گرفتم که خانم ها را به پشت بام ببرم. ساختمان 7 طبقه بود.

این جوان اهل شهرستان رامهرمز یادآور شد: یک دختربچه بود و چند نفر خانم بودند که آنها را به پشت بام بردم. ساختمان بغلی یک ساختمان اداری بود که ساعت 2 تعطیل می کردند و ساختمان خالی بود. دری را که به پشت بام راه داشت شکاندم تا بتوانم بیرون بروم. زمانی که در را شکاندم نردبانی گیرآوردم که یک متر و خورده ای بلندی اش بود. گذاشتم بین دو تا ساختمان که بتوانم آنها را به ساختمان بغلی بفرستم تا نجات پیدا کنند. بچه و چندنفر خانم را بردیم به پشت بام و آتش نشانی آمد.

آزغ ادامه داد: مرد 40- 50 ساله ای هم بود که بیهوش بود. نتوانستم او را بلند کنم و به طبقه بالا بیاورم. او را 5 متر بردم بالا و بعد دیگر نتوانستم. یکی از دوستانم قبلا نگهبان بیمارستان شهدا بود. داد زدم و به او گفتم بیا بالا. زمانی که او آمد یک طناب بستم و او را بالا کشیدم. آن مرد را کول کردیم و تا 7 طبقه بالا بردیم و از طریق پشت بام نجات پیدا کرد. خانمی هم بود که چون روی تخت عمل بود دمپایی پایش نبود.

کفش هایم را به آن خانم دادم تا شیشه در کف پایش نرود. چون زمان انفجار شیشه های ساختمان بغلی هم شکسته بود. بعد خودم هم دو تا چوب کف پاهایم بستم و یک پارچه هم بستم تا خودم پایین بروم و آنها را نجات بدهم. متاسفانه نشد. خیلی ناراحت شدم. یک کپسول اکسیژن ترکیده بود و امواجش من را روی پله نردبان پرت کرد و نتوانستم آن چند نفر را نجات بدهم.

او بیان کرد: تقریبا یک دقیقه ای بین بیهوشی و بی حالی بودم. بعد بلند شدم و دیدم متاسفانه آن افراد جان سپرده بودند. آمدم پایین و آمبولانس آمد و من را هم به بیمارستان بردند. تقریبا تا ساعت 12 ظهر زیر اکسیژن قرار داشتم. دستم 11 بخیه خورد. یک شیشه ریز در پایم رفته است که باید جراحی کنم. می توانم راه بروم ولی خرده شیشه اذیتم می کند.

این قهرمان ملی در پایان گفت: از شهردار ممنونم. بعد از این اتفاق استخدام آتش نشانی شدم.

پدر آزغ نیز با بیان اینکه کشاورزی می کنم و برنج می کارم، درباره پسرش اظهار کرد: پسرم 11 نفر را نجات داد. من از او راضی هستم خدا هم از او راضی باشد. او جانش را کف دستش قرار داد و بالا رفت. وقتی بالا رفت به خدا توکل کرد. خدا هم او را یاری کرد.

«فرمول یک» ویژه معرفی چهره های برتر مردمی از هفته گذشته روی آنتن رفت و این هفته نیز 12 تا 18 مرداد حوالی ساعت 23 با تهیه کنندگی و اجرای سیدعلی ضیا به مدت 90 دقیقه روی آنتن شبکه یک سیما می رود

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار