شهدای ایران shohadayeiran.com

خیلی از فیلم‌ها مثل میوه می‌مانند. باید تا قبل از فاسد شدن مصرف شوند. به اینها اصطلاحا فیلم‌های تاریخ‌مصرف‌دار می‌گویند که بیشترشان کارهای پرخرج سرگرمی‌ساز و گیشه‌ای هستند.
شهدای ایران:  نسبت کرونا و سینما پر از جزئیات متناقض است؛ از طرفی به‌دلیل لزوم قرنطینه سراسری فروش فیلم‌ها در سالن‌های سینما به‌شدت افت کرد و کم‌کم حتی به صفر رسید و از طرف دیگر غیر از رونقی که تماشای آنلاین فیلم‌ها پیدا کرد، به‌طور کل فیلم دیدن مردم دنیا چندین و چندبرابر بیشتر شد. تاثیر شاخص و قابل‌توجهی که این پاندمی روی سینمای ایران گذاشت، به‌راه افتادن سیستم اکران دیجیتال بود.

پیش از این در جاهای دیگر دنیا هم اکران‌های دیجیتال وجود داشت که معروف‌ترین مورد آن مرد ایرلندی ساخته مارتین اسکورسیزی بود؛ فیلمی که نمایش پرده‌ای محدودی هم داشت، اما ارائه آن به‌طور جدی در فضای دیجیتال صورت گرفت. نتفلیکس و رقیب تازه‌اش دیزنی‌پلاس در استریم‌های دیجیتال بر سر مخاطبان کودک و نوجوان رقابت می‌کردند و فیلم توگو از یک طرف و انیمیشن کلاوس ازسوی دیگر که اولی را دیزنی‌پلاس و دومی را نتفلیکس ساخته و به‌صورت دیجیتال پخش کردند، نمونه‌های دیگر این مورد بودند. اما دوران کرونا چیز دیگری بود.


با شیوع این ویروس خیلی از فیلم‌هایی که قرار بود روی پرده اکران شوند، یک‌به‌یک از چرخه عادی نمایش انصراف دادند و روی استریم ظاهر شدند. برای ساخت این فیلم‌ها هزینه شده بود و سرمایه را نمی‌شد خواباند.


خیلی از فیلم‌ها مثل میوه می‌مانند. باید تا قبل از فاسد شدن مصرف شوند. به اینها اصطلاحا فیلم‌های تاریخ‌مصرف‌دار می‌گویند که بیشترشان کارهای پرخرج سرگرمی‌ساز و گیشه‌ای هستند. چنین آثاری به‌سرعت به‌سمت اکران دیجیتال سرازیر شدند، چون زمان هرچه پیش می‌رفت، چشم‌انداز بازگشایی سالن‌های سینما بیشتر تار می‌شد. اما در ایران ماجرا مقداری فرق می‌کرد. مسئولان دولتی وزارت ارشاد اصرار ویژه‌ای روی حفظ چرخه اکران پرده‌ای داشتند.


اساسا فیلم دیدن پرده‌ای در ایران اندام نحیفی دارد و با چنین ضربه‌ای ممکن بود از نفس بیفتد. واقعیت این است که در آمریکا هم ۲۰ تا ۳۰ درصد از سود تجاری یک فیلم بابت بلیت‌فروشی در گیشه‌ها به‌دست می‌آید. اما اکران پرده‌ای از آن جهت مهم است که می‌شود توسط آن بازار مخاطبان را مهندسی کرد. در ایران این مهندسی طی سال‌های اخیر شکل تصنعی و محفلی شدیدی پیدا کرده بود، طوری‌که تنها افراد محدودی را با یک سبک و درونمایه بخصوص از فیلمسازی درون خودش راه می‌داد. همین شد که وقتی فیلم خروج به‌صورت دیجیتال نمایش داده شد، ذوق فراوانی در بین بسیاری از اهالی سینما به‌وجود آمد، چون چنین چیزی را راه برون‌رفت از چنگال این مهندسی ادامه‌دار و فضای بسته‌اش می‌دانستند.

به هرحال غیر از خروج، فیلم‌های مهم زیادی به‌صورت دیجیتال نمایش داده نشدند. اکثر آثاری که طی این مدت در استریم‌های ایرانی قرار گرفتند، از شانس‌های ویژه و طلایی برای اکران پرده‌ای برخوردار نبودند؛ اما از آن طرف نگاه کنیم به اینکه تقریبا صاحبان تمام فیلم‌های مهم دیگری که در گیشه شانس بالایی داشتند، میل چندانی به اکران پرده‌ای لااقل در این شرایط نداشتند.

محمد مهدی طباطبایی‌نژاد، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و رئیس شورای‌عالی اکران، نوزدهم فروردین‌ماه ۱۳۹۹ در گفت‌وگو با «فرهیختگان»‌ گفت: «خیلی‌ها احتمال می‌دهند فضای استقبال مردم از سینماها بعد از ماجرای کرونا همانند چین شود. در چین چندروزی بعد از اینکه سالن‌های سینما باز شد و حتی برای خانواده‌ها رایگان شد، ولی بازهم از طرف مردم استقبالی صورت نگرفت؛ اما آن‌چیزی که جامعه‌شناسان ما تحلیل کرده و گزارشی که دوستان ما جمع‌آوری کرده‌اند، تحلیلی متفاوت از این است. مردم ما به‌دلیل این مدتی که در خانه بوده‌اند و فعالیت و حضور جمعی بیرون از خانه نداشته‌اند، رفتارشان طور دیگری است. احتمالا یکی از جاهایی که از این آژیر سفید بهره‌مند می‌شود، سینماست.»

او در ادامه با بیان اینکه چین هم دو فیلمی را که شانس اول و دوم فروش در سال آینده‌اش بودند، اینترنتی پخش کرد (تا مردم را برای قطع زنجیره کرونا در خانه نگه دارد)، تصمیم‌گیری مدیران اجرایی ایران را طور دیگری توصیف کرد. طباطبایی‌نژاد گفت: «چین هم برنامه‌ریزی درستی نداشت، یعنی با دو فیلم پرفروش سینماها را باز نکرد که به مردم علامت بدهد اتفاق خوبی افتاده است.



شما وضعیت روانی جامعه ما را در نظر بگیرید؛ مردم ما که چندماه در خانه مانده‌اند، وقتی بیرون بیایند و بدانند وضعیت ایمن است و بخواهند فعالیت اجتماعی انجام دهند، به کجا می‌روند؟ باید به پارک، رستوران و سینما بروند. سینما در دسترس‌ترین است و کافی است مردم مطمئن شوند که ایمن است و آژیر سفید زده شده. معتقدم با یک استقبال گسترده در سینماها مواجه خواهیم شد. باید حتما فیلم‌های خوب موردعلاقه مخاطب را در لیست داشته باشیم که خانواده‌ها و دوستان بتوانند در کنار هم به سینما بروند.»

اما همه دیدیم که تهیه‌کنندگان «شنای پروانه» و «خوب، بد، جلف۲» از اکران در تیرماه فراری بودند. برای انصراف فیلم‌ها از اکران پرده‌ای، جریمه تعیین شد و شاید سه، چهار ماه پیش از این و در ترافیک شلوغ اکران ایران، کسی در تخیلش نمی‌گنجید که یک روز به صاحبان فیلم‌ها بگویند اگر اثرتان را از پرده پایین بیاورید، جریمه خواهید شد.

«شنای پروانه» و «خوب، بد، جلف ۲» از فیلم‌های اکران نوروز ۹۹ بودند. سرنوشت این فیلم‌ها روی پرده چندان موفق نبود و پیش‌بینی‌های طباطبایی‌نژاد درمورد چگونگی مهندسی مخاطبان ایرانی در دوران پساکرونا درست از آب درنیامد، اما تهیه‌کننده «پسرکشی» که یکی دیگر از فیلم‌های اکران نوروز ٩٩ بود، در همان ایام به «فرهیختگان» گفت که اگر اکران آنلاین «خروج» موفق از آب دربیاید، ما هم در آینده همین شیوه را پی خواهیم گرفت.

صادق یاری در بیست‌ودوم فروردین‌ماه با یک پیش‌بینی متفاوت از رفتار مردم، نسبت‌به طباطبایی‌نژاد گفت: «ببینید، سینما به‌هرحال یک جای مسقف است و حتی بعد از لغو قرنطینه سراسری، حضور مردم در چنین مکانی نمی‌تواند مثل سابق باشد. دلواپسی‌های مردم به این راحتی‌ها برطرف نمی‌شود و آن اطمینان و اعتماد به فضاهای عمومی آسان برنمی‌گردد. احساس من این است که برگشتن به شرایط سابق زمان می‌برد. حالا ما فضایی به نام VOD و بستری به‌عنوان دیجیتال داریم که ازطریق آن می‌شود فیلم‌ها را نمایش داد. باید دید آیا چنین فضایی ظرفیت این را دارد که باعث بازگشت سرمایه تهیه‌کنندگان شود؟ اگر این تصور محقق شود، اتفاقا این فضای خوبی است که در اختیار ما قرار می‌گیرد و ایده نویی به‌حساب می‌آید.»

حالا که فصل بهار پایان یافته است، صادق یاری فیلمش را به‌صورت آنلاین اکران کرده که می‌شود نتیجه گرفت او اکران دیجیتال را در این سه‌ماه موفق ارزیابی کرده ‌است. حالا دیگر نمی‌شود استارت نمایش فیلم‌ها در استریم‌ها را یک معادل دیجیتال برای گروه هنر و تجربه دانست. هرچند فیلمسازانی که در فضاهای اینچنینی فعالیت می‌کنند هم چندان به اکران هنر و تجربه با شرایط خاصش علاقه ندارند و می‌خواهند آثارشان در یک فضای عمومی‌تر عرضه شود.

عباس امینی، کارگردان فیلم «کشتارگاه» که در فصل بهار به‌صورت دیجیتال اکران شد، وقتی با «فرهیختگان» گفت‌وگو می‌کرد، ابتدا درباره تجربه‌اش از این شیوه عرضه فیلم گفت: «رضایت ما از این شیوه اکران کامل بود، چون با این وضعیت سینما فکر نمی‌کردیم بتوانیم امسال اکران خوبی داشته باشیم.

حداقل اینکه فیلم دیده شد. البته به‌لحاظ اقتصادی راضی نبودیم، چون به‌خاطر کپی‌هایی که در لحظه‌های اول انتشار اتفاق افتاد و فیلم قاچاقی بیرون آمد، لطمه‌های زیادی خوردیم.» و در میانه‌های صحبتش گفت: «اگر این سال‌ها این اتفاقات اکران و بازیگران چهره نبود، فیلم‌های قبلی من هم (که بازیگران چهره نداشتند و در ایران نمایش داده نشدند) به‌راحتی می‌توانستند اکران شوند و تماشاگر خاص خود را داشتند. همان‌طور ‌که در سال‌های قبل، فیلم‌های مجید مجیدی یا فیلمسازان دیگری که با بازیگران نوجوان (و ناشناخته) کار می‌کردند، اکران و دیده می‌شدند. آن زمان فضا فرق می‌کرد و اقتصاد سینما متفاوت بود. الان سینمادارها و حلقه‌های اکران تصمیم‌گیری می‌کنند.»

علی سرتیپی، کسی که نوک پیکان انتقادات درخصوص مهندسی اکران سینمای ایران به‌سمت اوست، چند وقت پیش در بخشی از گفت‌وگویش با روزنامه «فرهیختگان» در این‌باره گفت: «آقا، مافیای چی؟ واقعیتش این است که ما یک‌سری سالن کم داشتیم و فیلم هم زیاد. من نه خوشم می‌آید به یک فیلم نفروش سانس بدهم و نه خوشم می‌آید سانس‌های یک فیلم پرفروش را بگیرم. این یک اصل طبیعی است. ما هم همیشه فکر می‌کنیم که وقتی یک فیلمی را ساختیم باید حتما در سینما اکران شود و حتما در بهترین شرایط باشد. مثل آن ضرب‌المثل که می‌گفت سوسک از دیوار بالا می‌رفت، مادرش می‌گفت قربان دست‌وپای بلوریت. همه فیلم‌هایمان را هم می‌گوییم مثل فرزندان‌مان دوست داریم. ما فکر می‌کنیم بهترین فیلم دنیا را ساخته‌ایم که هر وقت نمی‌فروشد هزار تا دلیل می‌آوریم که سینمادار فلان کرد، بهمان کرد، مافیا کرد، لابی کرد و... .»



فصل بهار در حالی سپری شد که موازی با کشاکش بین سازمان سینمایی و مهندسان قدرتمند اکران از یک‌سو و فیلمسازان آثار بفروش و شانس‌های طلایی گیشه ازسوی دیگر، اکران دیجیتال یک‌سری فیلم‌های دیگر که شاید جزء بفروش‌ها نبودند، ادامه داشت و شیب صعودی ملایم اما موثری را طی می‌کرد. این روند اگر همچنان ادامه پیدا کند، ممکن است روی نوع تولید فیلم‌ها هم موثر باشد. مثلا درحال حاضر مهندسی اکران در سینمای ایران اجازه نمی‌دهد هیچ فیلمی بدون حضور چهره‌های مشهور بازیگری در گیشه موفق باشد. ا

ستفاده نکردن از چهره‌های مشهور گاه می‌تواند هزینه تولید یک فیلم را تا دوسوم پایین‌تر بیاورد. طبعا فضای اکران دیجیتال می‌تواند از مهندسی خودجوش فضای تضارب بین مخاطبان و فیلمسازان پیروی کند نه نظم فعلی؛ و آثار سینمایی، اگر احساس شود که بستر متفاوتی برای عرضه آن وجود دارد، به‌سمت نوع دیگری از تجربه‌ها خواهند رفت. البته این هنوز مسلم نیست که اکران دیجیتال هم مثل اکران پرده‌ای در فضای انحصار نیفتد، اما به هرحال این فقط ابتدای یک راه نیازموده است که امکان دارد ظرفیت‌های قابل‌توجهی را در آینده سینمای ایران ایجاد کند؛ به‌شرط اینکه از ایجاد انحراف در ادامه مسیر آن با جدیت جلوگیری شود.

 سینمای ایران در بهار ۱۳۹۹

۲۲ خرداد ۱۳۹۹ بود که حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی، تعداد مخاطبان دو فیلم «خروج» و «طلا» که بر بستر آنلاین اکران شده بودند را درمجموع بیش از ۲۸۱ هزار و ۵۶۰ بلیت فروخته‌شده اعلام کرد که باتوجه به معیارهای تعیین تعداد تماشاگر در شبکه نمایش خانگی و درنظرگرفتن ۵.۲ تماشاگر به‌ازای هر بلیت، درمجموع برآورد می‌شود بیش از ۷۰۰ هزار تماشاگر این دو اثر را به کمک طرح اکران آنلاین تماشا کرده‌اند. انتظامی آمار فروش این دو فیلم را روی‌هم‌رفته بیش از چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان اعلام کرد. انتقادی که از این شیوه اعلام آمار صورت گرفت، تجمیعی بودن آن و به‌علاوه عدم دسترسی دقیق به این داده‌ها برای پژوهشگران بود.

علاوه‌بر حسین انتظامی، روابط عمومی دو پلتفرم نماوا و فیلیمو آمار فروش سایر اکران‌های آنلاین سینمای ایران در بهار امسال را چنین اعلام کردند.

«زیرنظر» و «مهمانخانه ماه‌نو» که بعد از «خروج» و «طلا» به طرح اکران آنلاین پیوستند، با پشت‌سر گذاشتن ۳۰روز از نمایش، بیش از ۱۵۵ هزار و ۸۶ بلیت فروش داشته‌اند. این میزان فروش درحالی رقم خورده که مجموع فروش «مهمانخانه‌ ماه‌نو» برابر ۱۱‌ هزار و ۳۶۴ بلیت و مجموع فروش «زیرنظر» برابر ۱۴۳ هزار و ۷۲۲ بلیت است.همچنین این دو فیلم روی‌هم‌رفته بیش از دو میلیارد و ۳۰۰میلیون تومان فروش را پشت‌سر گذاشتند و باتوجه به معیارهای تعیین تعداد تماشاگر در شبکه نمایش خانگی و درنظر گرفتن ۲/۵ تماشاگر به‌ازای هر بلیت، درمجموع برآورد می‌شود بیش از ۳۸۰ هزار تماشاگر این دو اثر را به کمک طرح اکران آنلاین تماشا کرده‌اند.

به‌علاوه، از مجموع ۹۰ هزار و ۴۲ بلیت فروخته‌شده ۳۷ هزار و ۴۹۸ بلیت به فیلم کشتارگاه، ۲۹ هزار و ۸۸۹ بلیت به «تیغ و ترمه» و ۲۲ هزار و ۶۵۵ بلیت به «بهت» اختصاص دارد. این سه فیلم روی‌هم‌رفته بیش از یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان فروش را پشت‌سر گذاشتند.با این حساب هفت فیلم اکران آنلاین در بهار ۱۳۹۹، درمجموع هفت میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان فروش داشتند. البته از شانزدهم خردادماه فیلم حکایت دریا هم به چرخه اکران آنلاین اضافه شد که هنوز برای برآورد فروش آن زود است.

از ابتدای سال ۱۳۹۸ تا پایان خردادماه، درمجموع ۱۹ فیلم روی پرده سینماها رفتند که این تعداد فیلم در مدت سه‌ماه، از مجموع اکران‌شان ۱۱۳ میلیارد و ۲۶میلیون و ۹۹۷ هزار و ۵۴۷ تومان فروختند. به‌طور کل سینمای ایران در سال۹۸ شاهد حضور ۷۴ فیلم بر روی پرده‌ها بود که مجموعا درآمدی بالغ‌بر ۲۹۸ میلیارد تومان داشتند و به‌عبارتی سهم فصل بهار از کل فروش سینمای ایران، با اینکه ازلحاظ زمانی تنها یک‌چهارم سال را شامل می‌شود، حدود ۳۸ درصد بود.

این نسبت در بهار ۹۷، مقداری بیش از ۳۵ درصد نسبت‌به کل فروش سالانه سینمای ایران بود و اگر روند گیشه‌ها در چند سال اخیر را با هم مقایسه کنیم، سهم فصل بهار مرتب درحال بیشتر شدن است. با این حساب، سینمای ایران در بهار ۱۳۹۹ حدود حداقل ۴۰ درصد از فروش خود را از دست داد و البته توانست مقداری از این ضرر را توسط شیوه نوپای اکران دیجیتال جبران کند.متوسط فروش فیلم‌ها در بهار سال گذشته مقداری کمتر از ۶ میلیارد بود و در اکران آنلاین امسال مقداری بیشتر از یک میلیارد و ۱۰۰میلیون تومان. در اکران گیشه‌ای یک‌سوم از فروش فیلم‌ها به صاحبان آنها می‌رسد؛ یعنی متوسط عایدی هر فیلم در بهار پارسال، مقداری کمتر از دو میلیارد تومان بود، اما در اکران اینترنتی، حداقل ۷۰درصد فروش در vod ها به فیلمساز می‌رسد؛ یعنی حدود ۸۰۰ میلیون تومان متوسط عایدی فیلم‌های اکران آنلاین در بهار امسال بود.

باید توجه کرد از میان این هفت فیلم، تنها فیلم خروج بود که پیش از ساخته شدنش و هنگام نمایش در جشنواره جنجال‌های فراوانی را برانگیخت و ۶ فیلم باقیمانده بهار ۹۹، چندان شانس‌های ویژه‌ای برای فروش در گیشه نداشتند. با این وصف اکران آنلاین تا همین جای کار مسیر را با شیب مثبت و امیدوارکننده‌ای طی کرده است. 

خبرهای مرتبط
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار