شهدای ایران shohadayeiran.com

آیا جریانی که دست به تحریم انتخابات می‌زند، می‌تواند مدعی خیرخواهی باشد؟
شهدای ایران: عباس عبدی، از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران و در پاسخ به این اظهارات خبرنگار که می‌گوید: "گفتید هنوز راه اصلاح‌طلبان بسته نیست و می‌توانند به حوزه اجتماعی بروند، اما اگر حوزه اجتماعی هم به روی آنان بسته بود، مسئولیت از آنان ساقط می‌شود. سؤال این است که اگر فعالیت برای اصلاح‌طلبان میسر نباشد و اگر اصلاح‌طلبی یا در سیاست داخلی و اقتصاد بهبود در حاکمیت اتفاق نیفتد، نیروهای اجتماعی به کدام سو خواهند رفت؟ " تصریح کرده است:

خیلی فکر نمی‌کنم که راه برای اصلاح‌طلبان بسته باشد، این را قبول ندارم. یک حکومت باید توتالیتر محض باشد که چنین اتفاقی بیفتد. در ایران چنین چیزی ممکن نیست. اما یکی از وظایف یک نیروی سیاسی یا اجتماعی این است که خودش راه خود را باز کند. اما به نظر من راه برای اصلاح‌طلبی بسته نیست. به علاوه اصولگرایان و حکومت هم با مشکلات بسیار بزرگ خودشان مواجه هستند. این طور نیست که دستشان باز باشد و هرکاری دل‌شان خواست می‌توانند انجام دهند. اصلاً این طور نیست. آنان هم مجبورند خودشان را با شرایط تطبیق دهند و وقتی می‌بینند شرایط به آنان فشار می‌آورد، شیوه‌های دیگری اتخاذ می‌کنند و یکی از جاهایی که به آن مراجعه می‌کنند، همین نیروهای مردمی است.

او می‌افزاید:

"اگر ما هم از اصلاح‌طلبی دفاع می‌کنیم، یک عقیده‌ای داریم و آن عقیده اینکه اصلاح‌طلبی یک ضرورت است، نه فانتزی و نه یک انتخاب که می‌توان انتخاب کرد یا انتخاب نکرد؛ مثلاً می‌توانید انتخاب کنید که یک غذا را بخورید یا نخورید، اما در اصل غذا خوردن امکان انتخاب ندارید، غذا خوردن یک نوع ضرورت است. ما باید وضعیت را این طور ببینیم که اصلاح‌طلبی، یک ضرورت و یک خیر برای این سیستم است، نه شر این سیستم."

*در سیاست هیچ چیزی لزوما با حرف درست نمی‌شود و حکومت و افکار عمومی همواره به پیوست رفتاری حرف‌ها و سخنان نیز توجه می‌کنند و مابه‌اِزای آنها را می‌سنجند.

این گزاره معقول و همیشگی که گویا از چشم آقای عبدی مستور مانده؛ به روشنی می‌گوید که جریان اصلاحات سال‌هاست که دچار کژکارکردی شده و به مثابه یک عضو سرطانی در مسیر مرگ سیستم حرکت می‌کند.

اگرچه قرار بوده بعنوان جزئی از سیستم عمل کند.

عبدی و دوستانش باید خوب بدانند که یک طیف سیاسی و رجال درون آن هنگامی که مرتکب رفتارهایی مثل تحریم انتخابات، فتنه‌گری، تقلّا برای فرماندهی فتنه آینده، تقدیس خشونت، گذاشتن گزینه ناکارآمد در دامان رأی مردم و تمنّا برای بدتر شدن اوضاع! می‌شوند هرگز و هرگز نمی‌توانند داعیه خیر بودن داشته باشند.

و اساساً انتظار صدور خیر از چنین عضو سرطان‌زده‌ای هم عقلانی نیست.

اینکه با این عضو سرطان‌زده چه باید کرد مبحث دیگریست...

اعضای هسته سخت اصلاحات در پاسخ این سوال معتقد به یکسره کردن کار هستند و با رفتارهایی مثل خروج از انتخابات و نامه‌نگاری به رهبری با هدف به اغتشاش کشاندن مردم ؛ ظاهرا منتظرند تا ببیند که در "فتنه اقتصادی" تکلیف نظام یکسره می‌شود و حکومت با آنها به قعر سقوط می‌کند یا خیر؟

در این سوی ماجرا اما تحلیل دیگری هم وجود دارد که می‌گوید اصلاح‌طلبان با توبه علنی از رفتارهای اشتباه، با تبیین رویکردهای درست و با اصلاح کژی‌ها می‌توانند دوباره به ساحت‌های سابق بازگردند و بعنوان یک طیف سیاسی؛ وظایف خود را در راستای پیشرفت سیستم انجام دهند.

اینکه کدامیک از این دو نگاه و دو تحلیل، غالب خواهد شد؛ مقوله‌ایست که برای درک آن باید منتظر فرارسیدن آینده بود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار