شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۹۷۷۴۱
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۸
ریشه کن شدن پدیده شوم فعالیت چهره‌های به ظاهر سلبریتی مستلزم همکاری آحاد مردم و نهادهای مربوطه است.
شهدای ایران: «هموطنان عزیزم، از اینکه با ندانم کاری، احساسات شما را جریحه دار کردم، متاسفم و ازتون معذرت میخوام. من هم مثل شما با اقدامات غیر انسانی و کارهای تروریستی مخالفم. جنایت و کُشتار را هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد و حق حیات، حق همه انسان‌هاست. در پایان از همه کسانی که در مرزهای کشور عزیزمون برای امنیت همه ایران خالصانه می‌کوشند، سپاسگزارم.»

«من با انتشار مطلبی باعث جریحه دار شدن اعتقادات مذهبی ملت عزیز ایران شدم که از این بابت به شدت متأثر و ناراحتم و هرگز چنین قصدی نداشتم. به خاطر این موضوع از مردم عزیز کشورم ایران عذرخواهی می‌کنم و امیدوارم مرا ببخشند.»

  
این‌ها بخشی از پست‌های اینستاگرامی برخی از سلبریتی‌های همیشه در صحنه است. یکی به خاطر حمایتش از یک تروریست عذرخواهی کرد و متن عذرخواهی دیگری به خاطر توهین به مقدسات و جریحه دار کردن احساسات مردم بود که هر دو آن‌ها مجبور به حذف سریع پُست‌های خود و عذرخواهی کردن از مردم شدند.

این روزها، اینستاگرام به عنوان یکی از رسانه‌های مجازی جذاب، کانون توجه است. کانونی که با رشد صفحه‌های مجازی مختلف، بستری را برای تمامی افراد به ویژه سلبریتی‌های فرصت طلب فراهم کرده است که با ذره‌ای بهانه به دنبال کانون توجه بودن هستند.

آن‌ها که قصد دارند با شهرت طلبی هرچه بیشتر در این فضا، برای خود مخاطب بخرند و حتی نمی‌خواهند بپذیرند که شهرت آن‌ها مُهر تأییدی بر اظهارنظرهای آن‌ها در موقعیت‌های مختلف نیست و همین اظهارات تند و هیجانی و نداشتن سواد رسانه‌ای آن‌ها باعث دامن زدن بیشتری به مشکلات شده است که بعضا عواقب غیرقابل جبرانی دارند.

نقش اینستاگرام در به وجود آمدن معضلات این چنینی را نمی‌توان کتمان کرد، چرا که بر کسی پوشیده نیست که از بدو ورود اینستاگرام به عنوان یک شبکه تصویر محور جذاب در فضای مجازی و شکل گیری و رشد پدیده‌ای تحت عنوان سلبریتی است، برخی از چهره‌های مشهور که فرصت دیده شدن را پیدا نکردند با یدک کشیدن عنوان سلبریتی, به راحتی به خود اجازه جولان دادن در این فضا را می دهند و هر روز نسبت به روز قبل پر و بال بیشتری می‌گیرند. افرادی که از فضای مجازی به عنوان گوشه رینگ استفاده می‌کنند و به هر موضوعی که به مزاجشان خوش نیاید مشتی می‌زنند و خود را تریبون تمام وقایع و لحظه‌ها می‌دانند.

برخی از این افراد که شاید میزان حضورشان در رسانه ملی به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد، با عبور از فیلترها و هنجارشکنی، سعی در دیده شدن هرچه بیشتر خود می‌کنند و توهم این را دارند که می‌توانند به عنوان جامعه شناس، روانشناس، اقتصاددان، سیاستمدار و... به ایفای نقش حیاتی بپردازند و علی‌رغم اینکه اغلب آن‌ها از میزان تحصیلات و دانش مرتبط بالایی نسبت به موضوعات هم برخوردار نیستند، امّا تمام توان خود را برای این منظور می‌گذارند تا در هر موقعیتی خودی نشان دهند و به اصطلاح عامه بگویند من هم هستم.

اغلب این اظهارنظرهای غیر حرفه‌ای و بی منطق تا جایی پیش می‌رود که دست بسیاری از این افراد به اصطلاح سلبریتی را رو می‌کند و به دنبال آن، هجمه‌های انتقادی زیادی را به همراه دارد؛ به طوری که برخی از آن‌ها مجبور به عذرخواهی می‌شوند.

برخی دیگر هم، علی‌رغم اینکه وقیحانه رفتار کرده و عمل می‌کنند به راحتی و بدون ذره‌ای عذرخواهی از کنار موضوع می‌گذرند تا اینکه با جدی شدن آن, پای بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه برای روشن شدن هرچه بیشتر این موضوع باز می‌شود تا جایی که چندی پیش یکی از همین سلبریتی‌ها تصویر ابلاغیه قوه قضاییه و دادگستری کل استان تهران را در صفحه شخصی خود منتشر کرد که در متن آن نوشته شده بود:

«در خصوص گزارش علیه شما دائر بر تشویش اذهان عمومی در مهلت پنج روز پس از ابلاغ در ساعت اداری جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شوید (نتیجه عدم حضور جلب می‌باشد.)»

سلبریتی های این چنینی سعی می‌کنند که موضوعات مختلف روز را پررنگ تر کرده و با ایجاد موج های جدیدی, به آن ها رنگ و لعاب بیشتری دهند، به طوری که در این خصوص از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. به طور مثال؛ همین چندی پیش بود که برخی از این سلبریتی‌ها هشتگی با عنوان سانسورچی را راه انداختند و با این کار سعی داشتند رسانه ملی را زیر سوال ببرند.

نکته جالب این است که نام افرادی در فهرست شکل گیری و دنبال این هشتگ دیده می‌شد که این رسانه، روزگاری خانه اوّل و در حقیقت نقطه پرتاب آن‌ها بود، چرا که بستری را برای رشد و دیده شدن آن‌ها در قاب تصویر به وجود آورده بود، امّا حالا همین چهره‌ها با افتخار از ممنوع التصویر شدن خود در رسانه ملی سخن می‌گویند.

سلبریتی‌های زبانی که در واقع، خود را همه چیزدان تمامی مسائل می‌دانند و در شرایط مختلف با ابراز وجود کردن، کاسه داغ‌تر از آش می‌شوند. از این رو، بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان، رفتار این سلبریتی‌ها را به شدت نهی کرده و آن‌ها را نقد می‌کنند، چراکه معتقد هستند کار آن‌ها از دخالت صِرف در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گذشته و پای خود را فراتر گذاشته است.

سلبریتی های داغ تر از آش

عده‌ای از آن‌ها حتی در خصوص مسائل پزشکی هم اظهارنظرهایی کرده و در مواردی نیز نسخه‌های عجیبی تجویز کرده اند. به طور مثال؛ یکی از آن‌ها که در حدود یک سال گذشته فرنگ نشین شده است, برای درمان سوء مصرف احتمالی مخدرها (Overdose به افرادی که اعتیاد دارند توصیه کرد که "نالوکسان" را به عنوان یک داروی تزریقی همراه خود داشته باشند و تاکید کرد که این آمپول، ارزان قیمت و قابل دسترس است به طوری که آن‌ها می‌توانند این آمپول را بدون نسخه هم تهیه کنند.

پس از آن بود که این سلبریتی مورد انتقاد مردم و کارشناسان قرار گرفت و آن ها, این کار او را غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای خواندند، امّا علی‌رغم انتقادات و اعتراضات گسترده، این سلبریتی نه تنها به هیچ عنوان عذرخواهی نکرد، بلکه سعی کرد بار انتقادات را با این توجیه از روی دوش خود بردارد که به سفارش یکی از خواننده‌های لس آنجلسی این کار را انجام داده و نه فروشنده، نه مصرف کننده و نه وارد کننده این داروست.

این‌ها بخشی از حضور برخی از سلبریتی ها در دهکده جهانی مجازی است که گاهی با منتشر کردن پُست‌هایی در صفحه‌های خود سعی در تشویش اذهان عمومی می‌کنند.

جعفر بای, جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در خصوص پدیده سلبریتیزم و سلبریتیست اظهار کرد: سلبریتیزم به عنوان یک مکتب, در حقیقت به معرفی ایده و تفکر و اندیشه می پردازد که از این باب می توانیم بگوییم تفکری است که هواخواه و طرفدار چهره های مشهور است.

وی بیان کرد: سلبریتیست فردی است که به دلیل داشتن تفکر مکتب سلبریتیزم, از آن طرفداری می‌کند و معمولا جوامعی که  اندیشه های خامی دارند که طیف عظیمی از شهروندانش از افراد مشهور جانبداری و طرفداری می کنند, این تفکرات و اندیشه ها در آن ها به راحتی ورود پیدا می کند، اما جوامع روشنفکر, مستقل, آزاد و فهیم که دارای اندیشه و تفکر هستند هیچ گاه دچار عارضه پیروی بی چون و چرا و تقلید نمی‌شوند.

این جامعه شناس تصریح کرد: وقتی برخی از سلبریتی‌ها نتوانند در جامعه ابراز وجود کنند اسیر اندیشه سلبریتیزم می‌شوند که معمولا انسان‌های دچار پدیده بدهویتی یا بی هویتی چنین هستند چون تمام تلاش خود را می‌کنند تا هویت پیدا کرده و شاید از گمنامی رهایی پیدا کنند و  خود را از کمبودها و عقده ها نجات دهند.

بای گفت: وقتی سلبریتی‌ها احساس کنند طرفدارانی دارند و از سوی طیف عظیمی از آن‌ها جانبداری می شوند، احساس قدرت  می‌کنند و نسبت به طرفداران خود  حس تملک پیدا می‌کنند. چون بر این تصور هستند که  تریبون آزاد دارند و شنونده‌ها و مخاطبانشان هم, خوراک فکری خود را از آن ها می‌گیرند.

این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: وقتی یک سلبریتی, دارای طرفداران چشم و گوش بسته‌ای است که به راحتی خواسته های او را اجرا می‌کنند حس قدرت او بیشتر می شود، لذا سعی می‌کند از این قدرت پنهان موجود در جامعه استفاده کند، چرا که مطمئن است هر اظهارنظری کند طرفدارانش به طور کورکورانه هم شده از او پیروی می کنند.

وی افزود: این سلبریتی در این شرایط, احساس مرجعیت برای بیان تمامی موضوعات می‌کند و مشکل از جایی شروع می‌شود که نه تنها از طرف طرفدارانش تأیید می‌شود، بلکه رسانه‌ها نیز به چهره شدن هرچه بیشتر او  هم کمک می‌کنند به طوری که به سرعت صحبت‌های او را رسانه ای می‌کنند که این کار آثار سوءای را به همراه دارد.

بای گفت: این نوع سلبریتی‌ها به دنبال بیان صحبت‌های اصولی نیستند که قابل بهره برداری باشد، چراکه کلان نگر نیستند و تمامی مفاهیم و جوانب حرف خود را مورد ارزیابی قرار نمی‌دهند و صرفا برای خالی نبودن عریضه که از قافله عقب نیفتند به اظهارنظرهای آنی می‌پردازند تا بگویند من هم هستم.

این جامعه شناس در پایان با ارئه راهکاری خاطرنشان کرد: مهم ترین ابزاری که سلبریتی‌های این چنینی به واسطه آن ابراز قدرت می‌کنند مردم هستند که با گرفتن مردم از این چهره‌های به ظاهر سلبریتی می توان گام های صحیحی برداشت تا روند رو به رشد این پدیده شوم ریشه کن شود که در این میان, خود مردم و تمامی نهادهای اجتماعی, فرهنگی و آموزشی هم باید وارد میدان شوند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار