«جواد امام» فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید:«رییس‌جمهوری باید به طور ۲۴ ساعته پای کار باشد و این احساس به جامعه نیز منتقل شود نه اینکه جامعه حس کند رییس‌جمهوری پای کار نیست».
به گزارش شهدای ایران به نقل از مشرق؛
** محمود صادقی:مهاجمان حرم،منتقدان روحانی بودند
«محمود صادقی» نماینده فراکسیون امید مجلس و کاندیدای ردصلاحیت شده مجلس یازدهم در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سوال که «با توجه به اینکه تصمیم به تعطیلی حرم‌های مطهر و بقاع متبرکه به دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا در راستای عدم انتقال ویروس بوده باید برخوردی قاطع و قانونی با برخی تحرکات خودسر که نمونههای آن را در قم و مشهد شاهد بودیم صورت بگیرد؟» گفت:« بخشی از مردم جدای از مساله جریانی، به جهت اعتقادات مذهبی‌ای که دارند این مساله از نظر ذهنی برایشان مشکل است که حرم‌های مطهر را مسدود ببینند. هر چند برخی فرهنگ‌سازی‌ها و فضاسازی‌هایی که طی سالیان در کشور صورت گرفته بر این اتفاقات تاثیرگذار بوده است. البته این تفکر خودسرانه عمل کردن نیروها که طی سالهای اخیر ترویج شده به این معناست که افراد میتوانند نظم موجود را با سلیقه شخصی خود زیر پا بگذارند. ترویج این فرهنگ بسیار خطرناک است».
صادقی در ادامه گفت:«در صحنه دوشنبه شب قم و مشهد دیدیم که افراد به تهران و رئیسجمهور اهانت می‌کردند. رئیسجمهور مسئول اجرایی کشور است و وقتی به وی اهانت میکنند در واقع نوعی دهن‌کجی به حاکمیت است. به‌نظرم به جای ترویج چنین تفکری باید احترام به قانون ترویج شود».
مستندات موجود حکایت از این دارد که جماعتی که دوشنبه شب به هتک حرمت حرم حضرت معصومه (س) و بی حرمتی در حرم امام رضا(ع) اقدام کردند، منتسب به شیعه انگلیسی و فرقه شیرازی هستند.
اما این روزنامه اصلاح طلب و محمود صادقی، در اقدامی تأمل برانگیز، مهاجمان حرم را که در اقدامی برنامه ریزی شده و هدایت شده به این اقدام شنیع دست زدند را صرفا «عده ای خودسر» می نامند.
اما نکته تأمل برانگیز اینجاست که محمود صادقی اینگونه القاء می کنند که مهاجمان حرم، مخالفان و منتقدان شخص رئیس جمهور بوده اند.
این در حالی است که این جماعت منتسب به شیعه انگلیسی بوده و مهمترین ویژگی آنان مخالفت با «اسلام ناب محمدی» و در ادامه، مخالفت جدی با مسئله «ولایت فقیه» است.
این طیف از آن جهت در دوشنبه شب به حرمت شکنی اقدام کردند، چون مدافع اصلی «جدایی دین از سیاست» هستند.
بنابراین اینکه این جماعت را مخالفان رئیس جمهور جا بزنیم، چیزی جز تطهیر شیعه انگلیسی نیست.
محمود صادقی به کاسبکاری سیاسی مشهور است، یکروز با دروغ استعفا به دنبال کاسبی از ماجرای سهمیه بندی بنزین است و روز دیگر با دروغ مثبت بودن تست کرونا، در پی دیده شدن به هر قیمت است.
**جواد امام: جامعه حس می کند رئیس جمهور پای کار نیست
«جواد امام» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«ما در ساختار دولت با مجموعه‌ای منسجم برای مقابله با بحران مواجه نیستیم و این درحالی است که ایران اساسا کشوری حادثه‌خیز محسوب میشود و اصولا ما با بحران‌های پی در پی مواجه می‌شویم و این بار نیز بحرانی بهداشتی نصیب‌مان شده است. ساز و کار مقابله با بحران به لحاظ قانونی پیش‌بینی شده اما آن نظم و انسجام لازم نه‌تنها وجود ندارد، بلکه برنامه خاصی نیز برای مقابله با بحران تهیه و تدوین نکرده‌ایم».
امام در ادامه گفت:«مطابق معمول صبر میکنیم تا اگر بحرانی اتفاق افتاد با مدیرانی به استقبال آن برویم که در شرایط عادی هم چندان پاسخگو و توانمند نیستند و اصولا میز و موقعیت خود را به هر چیز دیگر ترجیح میدهند. باید دانست که این افراد مدیران بحران محسوب نمی‌شوند. بنابراین در چنین مواقعی رییس‌جمهوری باید شخصا ریاست ستاد مدیریت بحران را برعهده بگیرد...رییس‌جمهوری باید به طور ۲۴ ساعته پای کار باشد و این احساس به جامعه نیز منتقل شود نه اینکه جامعه حس کند رییس‌جمهوری پای کار نیست».
کم تحرکی و کرختی دولت روحانی تاکنون بارها مورد انتقاد کارشناسان- با گرایش های مختلف سیاسی- قرار گرفته است.
متاسفانه شخص آقای رئیس جمهور در مقاطعی همچون وقوع سیل، زلزله، سهمیه بندی بنزین و...نتوانسته رضایت افکارعمومی را جلب کند.
در روزهای گذشته روزنامه اصلاح طلب «شرق» نیز با انتخاب تیتر «کنترل از راه دور» در کنار تصویر رئیس جمهور، نسبت به رویکرد دولت در مدیریت بحران انتقاد کرد.
در هفته های گذشته در حالیکه شیوع ویروس کرونا، کشور را در شرایط خاصی قرار داده بود، سازمان هلال احمر- به عنوان یکی از نهادهای بسیار مهم در مدیریت بحران- رئیس نداشت. انتخاب رئیس این سازمان توسط رئیس جمهور انجام می شود، اما هلال احمر حدود ۱۰۰ روز رئیس نداشت!
کارشناسان معتقدند که کارنامه دولت روحانی، تاثیر بسزایی در مشارکت اخیر مردم در انتخابات مجلس داشت. متاسفانه علیرغم اینکه دولت در هفتمین سال فعالیت خود قرار دارد، هنوز کارنامه قابل قبولی به افکار عمومی ارائه نشده است.
**علی مطهری:منتقدان دولت به قدرت برسند،هم FATF تصویب می شود،هم برجام ادامه می یابد
«علی مطهری» نماینده اصلاح طلب مجلس و کاندیدای ردصلاحیت شده مجلس یازدهم در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:«از نظر من اینکه تندروهای سیاسی به هرحال و با غیبت اکثریت مردم و در یک شرایط خاص در انتخابات مجلس پیروز شدند، یک نقطه مثبت برای کشور است. زیرا تا امروز آنها به امید شکست‌دادن دولت و به طور کلی رقیب سیاسی‌شان نیروی خود را بر کارشکنی در اجرای برجام و حل‌نشدن مسئله FATF و اخلال در سیاست خارجی متمرکز کرده بودند، ولی اکنون که خود مسئولیت بخشی از حکومت را بر عهده میگیرند و با واقعیات اداره کشور روبه‌رو میشوند، به عقیده من به تدریج رویکرد مثبتی نسبت به احیای برجام، پذیرش سازوکار FATF و بهبود سیاست خارجی پیدا خواهند کرد».
مطهری در ادامه نوشت:«آنها این محدودیت‌ها را برای رقیب می‌خواستند نه برای خود، بنابراین دست به کار خواهند شد. به همین جهت شاید مصلحت این باشد که ریاست‌جمهوری آینده نیز در دست همین‌ها باشد تا مشکلات خارجی و داخلی کشور سریع‌تر حل شود. اگر بیرون از قدرت دولت بمانند باز کارشکنی خواهند کرد...به نظر من در شرایط ویژه فعلی چاره‌ای جز این نیست که دولت و مجلس را به آنها بدهیم تا با پیوندی که با نهادهای انتصابی دارند و از طرفی، دیگر رقیبی پیش‌روی خود و انگیزه‌ای برای کارشکنی ندارند، با انگیزه کارآمد جلوه‌دادن خود مشکلات کشور را حل کنند».
متاسفانه طیف اصلاح طلب شدیدا به «سیاسی کاری» و «رفتار قبیله ای» آلوده است. به همین خاطر است که از یکسو، شعار «دفاع از حقوق زنان» سر می دهد و از سوی دیگر در پرونده قتل «میترا استاد» توسط «محمد علی نجفی» شهردار اسبق اصلاح طلب تهران، مقتول را مورد توهین و تهمت قرار داده و «قاتلِ یک زن» را در جایگاه «قهرمان» می نشاند!
همین جنس سیاسی کاری و سیاسی بازی موجب می شود تا قصور و تقصیرهای فراوان دولت در سالهای اخیر از سوی این طیف نادیده گرفته شده و همه تقصیرها به گردن منتقدان انداخته شود.
آقای مطهری می گوید مخالفت منتقدان با برجام و FATF صرفا به این دلیل است که اصلاح طلبان بر سر کار هستند و اگر منتقدان دولت به قدرت برسند، همه این مخالفت ها پایان می یابد.
این نگاه قبیله ای، هم بر اشتباهات فاحش دولت سرپوش می گذارد و هم دشمنی و خباثت آمریکا و متحدانش علیه ملت ایران را به حاشیه می برد.
دولت روحانی با اختیارات ویژه، مذاکرات هسته ای را پیش برد و برجام را امضا کرد. اما به جهت اعتماد مطلق به آمریکا، برجام با شکست فاحش مواجه شد. دولت آقای روحانی و اصلاح طلبان، امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمین نامیدند؛ وزیر خارجه کشوری که رکورددار عهدشکنی در قراردادها و توافقات بین المللی است.
اجرای برجام و اف ای تی اف و چشم دوختن به دست سران کشورهای سلطه گر غربی، مشکلات کشور را رفع نخواهد کرد. راه حل رفع مشکات کشور، اطمینان به وعده الهی، مجاهدت و کار شبانه روزی، اعتماد به جوانان مومن، متخصص و انقلابی، بهره مندی از سرمایه های عظیم و اتکا به توان داخلی و اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی است.
32 سال گذشت-پرونده
جنایت هولناک آمریکا، اروپا و صدام در حلبچه
بمباران شیمیایی شهر «حلبچه»، که به طور مشترک توسط آمریکا، اروپا و رژیم «صدام» رقم خورده و جان حدود 5000 غیر نظامی را گرفته است، 32 ساله شد.
تاریخ: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۹
۳۲ سال پیش رژیم «صدام» تحت حمایت مستقیم آمریکا و اروپا، جنایتی را نسبت به ملت عراق مرتکب شد که مشابه آن، در میان کشورها و در تاریخ معاصر بی‌سابقه است. روز 25 اسفند 1366 خورشیدی ابتدا جنگنده‌های رژیم بعثی عراق، بر فراز شهر کرد نشین حلبچه، قطعات کاغذ فرو ریختند تا مسیر باد مشخص شود و سپس، این شهر را به گونهای بمباران کردند که بیشترین تلفات را داشته باشد.
این جنایت هولناک، که طی آن، حدود 5000 نفر از مردم غیر نظامی و بی‌دفاع شهر حلبچه جان باخته‌اند و هزاران نفر مصدوم شدند، در حالی 32 سالگی خود را پشت سر می‌گذارد که هنوز ابعاد آن ناشناخته است و علتش هم به مدیریت رسانهای غربی‌ها بر می‌گردد.
در پی اتفاق بمباران شیمیایی حلبچه، تنها کشوری که تلاش کرد ابعاد این جنایت و عاملان واقعی آن را بر ملا کند، جمهوری اسلامی ایران بوده است. اما در آن زمان به خاطر برد کم رسانه‌ایران، حقیقت مکتوم ماند، تا اینکه در سال 1367 و در پی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط کشورمان، جنگ پایان یافت. از این زمان، ایران تلاش‌های رسانهای گستردهای را آغاز کرد تا پرده از چهره واقعی آمریکا و اروپا در ماجرای حلبچه و دیگر حملات شیمیایی صدام بر دارد.
با این حال و علیرغم تلاش‌های کشورمان، هنوز قاطبه ساکنان کشورهای غربی دقیقا نمی‌دانند که ماجرای حلبچه یک عملیات مشترک صدام و غرب بوده که از نگاه این جنایتکاران، به خوبی اجرا شده است.
از جمله مهمترین جنبه عملیات حلبچه، مکتوم داشتن آن و سکوت خبری بوده است. جنبه دیگر این عملیات، نحوه اجرای آن بود که بدون کمک‌های مستشاری غرب، امکان نداشت به این خوبی انجام شود.
در مورد نحوه تامین گازهای شیمیایی و چگونگی حمل آنها به عراق، یا حمل مواد اولیه به عراق و ساخت بمب در داخل این کشور، هم تاکنون سکوت شده است.
در هر حال، ماجرای حلبچه در آن زمان به همگان نشان داد وقتی قرار است آمریکا جنایتی بزرگ و نامعمول را مرتکب شود، کل غرب به صورت هماهنگ عمل میکند تا پیامدهای جانبی این جنایت را برای کشورهای غربی به حداقل برساند.
خوشبختانه طی 20 سال اخیر و خصوصا پس از آغاز لشکرکشی آمریکا به غرب آسیا در سال 2001، اسطوره غرب محوری در هم شکست و درست است که بسیاری از جوانب ماجرای حلبچه همچنان مکتوم است، ولی تحولات سالهای بعد، به ویژه جنایات آمریکا در عملیات توفان صحرا(1991)، حمله افغانستان(2001)، حمله به عراق(2003) و جنایاتی که در پاکستان و سوریه مرتکب شده، چهره آمریکا را برای همه جهان بر ملا کرده است.