شهدای ایران shohadayeiran.com

گفت و گو با خانواده یک جانباز شیمیایی:
همین کار هم برای خودش دردسرهایی دارد. هر چند وقت یک بار پلیس مترو و شهرداری من را بازداشت می کنند و می گویم همسرم بیمار است و با کلی تعهد رها می شوم …
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ همسر جانباز می گفت: تا پیش از این خودم اصلا نام این لوازم آرایشی ها را نمی دانستم و استفاده ای هم نداشتم حالا باید هر روز صبح تا عصر واگن به واگن در مترو تهران انوع لوازم آرایشی دستفروشی کنم …. البته نان دخترهای زیبا که به خودشان می رسند بیشتر در روغن است … (با لبخند تلخ) چه کسی از ما لوازم آرایشی می خرد … همین کار هم برای خودش دردسرهایی دارد. هر چند وقت یک بار پلیس مترو و شهرداری من را بازداشت می کنند و می گویم همسرم بیمار است و با کلی تعهد رها می شوم …

داستان زندگی جانباز شیمیایی محمدمهدی صالحی جمعی لشکر 27 محمد رسول الله تهران کوتاه اما …. (کوتاه است وقت بگذارید بخوانید … بد نیست)

7تیرماه 1366 وقتی شهرمرزی سردشت با دستور صدام حسین بمباران شیمیایی شد محمدمهدی صالحی 21 ساله بعنوان سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همان حوالی خدمت می کرد. محمد مهدی برای کمک به قربانیان سلاح شیمیایی همراه با سایر بچه های گردان وارد منطقه می شود و با مشاهده وضعیت اسفبار یک کودک ماسکش را از صورت خود جدا کرده و به صورت او می زند و همین تصمیم کوتاه و انسان دوستانه زندگی او را تغییر می دهد.

او امروز یک جانباز شیمیایی و آسیب دیده از گاز خردل از ناحیه چشم، ریه و پوست است و پزشکان بنیاد شهید مصدومیت شیمیایی او را تائید کردند اما به او 15 درصد جانبازی رسیده است.


دستفروشی لاک جیغ در مترو برای درمان جانباز شیمیایی! + عکس

سرباز زنجانی دوران دفاع مقدس که امروز قهرمان وطن نامیده می شود غیر از مصدومیت شیمیایی مشکل اعصاب و روان هم دارد که مشکلات درمانی و فشار عصبی موجب شد که 5 سال قبل فرزند 2 ساله خود را از طبقه دوم خانه به پایین پرتاب کند. وقتی به خودش می آید که احمد رضا روی زمین غرق خون است …. 18 روز کما همراه با 5 بار عمل جراحی چشم و هزینه های کمر شکن بیمارستان تنها دارایی او یعنی خانه کوچکشان را برای درمان پسر کوچکشان از دست می دهند.

*حاج آقا خوابند؟

-همسرجانباز: بله … الان قرص هاشان را خوردند خوابیدند.

*حال احمدرضا چطور است؟

-خوب است الحمدلله اما هنوز چشمانش کمی مشکل دارد

*غیر از احمدرضا فرزند دیگری هم دارید؟

-دخترم 17 ساله و پسرم هم ازدواج کرده و الان نگهبان در یکی از ساختمان های ایرانسل است

*پسرتان چقدر حقوق می گیرد؟

-ماهانه حدود 1.5 میلیون تومان

*با شما زندگی می کند؟

-بله همه ما در همین خانه کوچک زندگی می کنیم

*خانه ای با 2 اتاق خواب قطعا مشکلات زیادی دارد؟

-بله البته…عروس و دخترم همیشه سر این موضوع با هم چالش دارند… دخترم هم تا حالا 4 بار خودکشی کرده …

*چقدر رهن و اجاره می دهید؟

-3میلیون تومان ماهانه 500 هزارتومان که البته باید اینجا را خالی کنیم

*از هزینه عمل جراحی و فروش خانه برای احمدرضا چیزی هم ماند؟

-15 میلیون تومان قرض کردم که دارم هر ماه قسط می دهم

*بنیاد شهید حقوق می دهد؟

-نه سپاه ماهانه 2 میلیون تومان حقوق می دهد

*بیمه هستید؟

-بیمه هستم بله

*هزینه داروهای همسرتان را بیمه پرداخت می کند؟

-همه را بله غیر از داروهای خارجی که هر بار باید 450 هزارتومان هزینه کنم

*مجبورید خارجی بخرید؟

-بله پزشک گفته فقط خارجی مصرف کنند

*همسرتان همیشه روی این تخت شکسته کنار کپسول اکسیژن خوابیده؟

-بله بیرون نمی رود …حالش اصلا مساعد نیست …

*روز جانباز یا هفته دفاع مقدس یا همین مناسبت های دکان بازی که ادای آدمهای متعهد را در می آورند سراغی از شما می گیرند؟

-نه اصلا یک تماس هم نداریم

*آخرین بار کی مسافرت رفتید؟

-یادم نیست خیلی دور بود

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار