شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۸۲۸۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۳
اینجا ایالت کالیفرنیاست. تصاویر را هم دیلی میل منتشر کرده است، نه کیهان. هر وقت این بدبخت‌های آمریکایی را از فلاکت نجات دادید، ما باور خواهیم کرد که زندگی و رفاه انسان‌ها برای شما اهمیت دارد و معنی انسانیت را می‌فهمید.
آمریکا اینگونه می‌خواهد مذاکره کند؟ +عکس
به گزارش شهدای ایران، سید یاسر جبرائیلی تحلیلگر مسائل سیاسی در اینستاگرام خود نوشت: پمپئو گفته است که از دوازده شرط خود عقب نشینی کرده و آمریکا حاضر است بدون پیش شرط با ایران مذاکره کند.


اینجا ایالت کالیفرنیاست. تصاویر را هم دیلی میل منتشر کرده است، نه کیهان. هر وقت این بدبخت‌های آمریکایی را از فلاکت نجات دادید، ما باور خواهیم کرد که زندگی و رفاه انسان‌ها برای شما اهمیت دارد و معنی انسانیت را می‌فهمید.

هر وقت معنی انسانیت را فهمیدید، اولین کاری که باید انجام دهید، اجرای دقیق برجام است. پس از اینکه برجام را اجرا کردید، باید شرایط را بررسی کنیم و ببینیم موضوعاتی وجود دارد که ارتباطی به شما داشته باشد یا خیر. اگر مسئله مرتبطی بود، مذاکره می‌کنیم.

اگر مسئله ربطی به شما نداشت، مانند توان دفاعی مان، مذاکره‌ای در کار نیست. آن روز، خودتان مثل امروز عقب نشینی خواهید کرد. از اصل مذاکره عقب نشینی می‌کنید، چون آنچه می‌خواهید به دست آورید، با مذاکره نمی‌توانید.

آمریکا اینگونه می‌خواهد مذاکره کند؟ +عکس
انتشار یافته: ۲۳
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
دولت روحانی درحمایت ازایرانی ها حرفی برای گفتن ندارد/ روحانی ازحق مردم هم حمایت نکرد.
مشکلات اقصادی مردم، گرانی و کشور و... با حرف شعار دولت روحانی حل نمی شود.
روحانی یک دروغگوست و دروغ های زیادی گفته است.
روحانی تاکنون حتی یک حرف درست نزده است.
برخی کشورهای غربی و عربی و رژیم صهیونیستی به سرکردگی آمریکا درامور داخلی ایران دخالت و مداخله می کنند ولی متاسفانه دولت روحانی تاکنون سکوت اختیارکرده است.
اعتماد به آمریکا، کشورهای اروپایی، حمایت ازاین جنایتکاران است.
هرکس به دنبال نوکری آمریکا و کشورهای اروپایی باشد ازمردم سیلی می خورد.
هرکس عقل داشته باشد با دونالد ترامپ و آمریکایی ها مذاکره نمی کند.
مذاکره با آمریکا ازابتدا غلط بود.
ما به آمریکایی ها اعتماد نداریم.
روحانی باید ازمردم عذرخواهی می کرد ولی متاسفانه تاکنون ونکرد.
اگر آمریکا ایران را تحریم و تهدید کرد! چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره ، گفت و گو و همکاری با دولت آمریکا است.
اگردشمن واقعی ما آمریکا است؟ چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
اگرآمریکا درمنطقه حامی تروریسم، القاعده، طالبان، گروهک تکفیری جیش الظلم، داعش و دیگرگروهای تروریستی است چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
هیچ یک ازوعده های دولت روحانی ازسال 1392 تاکنون عملی نشده است.
دولت روحانی باید ازمردم ایران عذرخواهی کند.
چرا دولت روحانی ازسال 1392 تاکنون برای مردم و کشور کاری نمی کند؟
آمریکا نخستین کشوری بود که به صدام دیکتاتور انواع سلاح های ممنوعه و بمب های ممنوعه و سلاح های شیمیایی داده است! چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
آمریکا بزرگترین حامی تروریسم درسراسرجهان است چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
آمریکا صلاحیت سخن گفتن از حقوق بشر را ندارد.
آمریکایی ها حق ندارند درباره حقوق بشر حرف بزنند.
آمریکا درمساله حقوق بشر مجرم است، نه مدعی!
هرملت و دولتی به آمریکا اعتماد کند ضربه خواهد خورد.
ملت ایران به هیچ کشوری باج نمی دهد چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
تحریم های آمریکا از ابتدا علیه ایران کاملآ غیرقانونی است چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
تحریم های جدید آمریکا علیه ایران ضد حقوق بشر و جنایت آشکاراست چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
اگر حمایت های آمریکا و اروپا نبود، عربستان، امارات به همراه 8 کشور نمی توانست به یمن حمله کنند چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
اگر حمایت های آمریکا و متحدانش نبود، داعش نمی توانست دست به اقدامات تروریستی بزند چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
آمریکا ازسال 2001 تاکنون درمبارزه با تروریسم ناکام بوده است.
آمریکایی ها دوست ما نیستند، آنها از افراظ گرایی درسراسر جهان حمایت تسلیحاتی و مالی می کنند.
ما به مذاکره آمریکا نیازی نداریم، آنها بدترین نمونه در زمینه تقویت تروریسم، القاعده، داعش و دیگرگروه های تروریستی درسراسرجهان هستند.
خروج آمریکا از افغانستان، عراق، خلیج فارس و منطقه اولویت کاری ماست.
مذاکره با آمریکا هیچ فایده ای برای مردم ایران و کشور ندارد.
آمریکا و کشورهای اروپایی به همراه برخی کشورهای منطقه ازآغاز بحران خاورمیانه درسال 2001 از تامین کنند گان اصلی تسلیحات و نیازی مالی تروریست ها بودند.

آقای روحانی پاسخ دهد
چرا روحانی تاکنون نتوانست با برجام مشکلات اقتصادی مردم و کشور را حل کند لطفا دراین مورد توضیح دهند.
دولت، دولتمردان، مسئولان و نمایندگان مجلس باید نبست به وعده هایی که داده اند پاسخگو باشند.
اعتراف دولت روحانی مشکلات اتصادی کشور 100 سال دیگر هم حل نمی کند/ چرا دولت روحانی دنبال مذاکره با آمریکا است.
مطوم است که مردم ناراضی می شوند؟
برخی از زمینه های نارضایتی مردم توسط مدیران دولتی رقم می خورد!! وقتی مردم می بینند.
آلمان با کمک آمریکا سلاح شیمیایی به صدام دیکتاتور می داد چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
دولت روحانی باید به مردم ایران احترام بگذارد.
چه کسی به صدام سلاح شیمیایی داد؟ آمریکا و کشورهای اروپایی!
آلمان که درجنگ تحمیلی هشت ساله به صدام بمب شیمیایی داده است!
آمریکا تا مدت ها از منافقین حمایت می کرد.
دولت روحانی شعار مذاکره مجدد با آمریکا می دهد شرم آوراست.
آمریکا جنایتکارشماره یک خودش تسلیحات شیمیایی دارد.
آمریکا با برجام خدا حافظی کرده است/ آمریکا حق صلاحیت مذاکره مجدد را ندارد.
مشکلات اقتصادی مردم و کشور ربطی به آمریکا ندارد فقط دولت روحانی مقصراصلی است.
ملت ایران همچنان آمریکا را دشمن درجه یک خود می داند چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا است.
مذاکره با آمریکا بی فایده است.
گفت وگو با آمریکا بی فایده است.
روحانی باید رسما به اشتباه اعتماد به آمریکا و اروپا اعتراف کند.
روحانی مشکلات اقتصادی مردم و کشور را رها کرده است فقط با پرونده برجام سیاسی بازی می کند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۷


صادق‌خان: نباید برای ترامپ فرش قرمز پهن کنیم
صادق‌خان: نباید برای ترامپ فرش قرمز پهن کنیم

شهردار لندن در مصاحبه ای اعلام کرد: نباید برای ترامپ فرش قرمز پهن کنیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، صادق خان شهردار لندن و از دیگر سیاستمداران عالیرتبه حزب کارگر امروز دوشنبه در مراسم استقبال از دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا شرکت نکرد.

شهردار لندن در گفتگو با شبکه اسکای نیوز درباره این تصمیم گفت: لندنی‌ها آنچه ترامپ در دو سه سال اخیر انجام داده را زشت و اهانت‌آمیز می‌دانند. فکر نمی‌کنم که ما باید برای ترامپ فرش قرمز پهن کنیم و فکر نمی‌کنم این بازدید باید در سطح دیدار رهبران کشورها به شمار رود.

این در حالیست که سخنگوی شهردار لندن ساعتی پیش در واکنش به موضع گیری توهین آمیز «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا علیه «صادق خان» اعلام کرد: این مسئله‌ای به مراتب فراتر از توهین های بچه گانه است. این کار دون شأن رئیس‌جمهور ایالات متحده است. صادق خان نماینده ارزش‌های مترقی در لندن و کشورماست و هشداری برای ترامپ است که نمونه ای از افزایش تهدید راست گرایی افراطی در سراسر جهان محسوب می شود.

گفتنی است، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا که در روزهای گذشته با اظهار نظر در مورد عروس خاندان سلطنتی انگلیس، حاشیه ساز شده بود، سفر خود به انگلیس را با حمله به «صادق خان» شهردار لندن، آغاز کرد و وی را یک بازنده توصیف کرد.

ترامپ در مورد صادق خان گفت: صادق خان در مقام شهرداری لندن واقعاً کار مشکلی را انجام می دهد و با الفاظی زننده و احمقانه درباره سفر رئیس جمهور آمریکا مهمترین متحد انگلیس به لندن سخن می گوید. او یک بازنده نچسب است و باید بر روی جرایم موجود در لندن تمرکز کند نه من. خان مرا به یاد شهردار گنگ و بی کفایت نیویورک یعنی «دبلاسیو» که او نیز کار سختی را انجام می دهد می اندازد در حالیکه نصف وی قد دارد. هر اتفاقی که بیافتد من یک دوست بزرگ برای انگلیس خواهم بود و من درباره این سفر خوشبین هستم.

در روزهای گذشته صادق خان، شهردار پایتخت انگلیس، الفاظی را که دونالد ترامپ برای کسب محبوبیت میان طرفدارانش استفاده می‌کند، با زبان «فاشیست‌های قرن بیست» مقایسه کرده است.

گاردین به نقل از وی گزارش داده بود: ترامپ یکی از نمونه‌های برجسته تهدید جهانی در حال رشد است. راست‌گرایان افراطی که در حال حاضر در تمام جهان شهرت کسب می‌کنند، حقوق، آزادی‌ها و ارزش‌های ما را که در نتیجه کار و زحمت ما به‌دست آمده، تهدید می‌کنند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
اگرتروریسم اقتصادی آمریکا مردم بی‌گناه ایران را هدف قرار داده است/ چرا دولت روحانی به دنبال مذاکره با آمریکا جنایتکارشماره یک است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
۱۳۹۸/۰۳/۱۳ ۲۱:۲۷
دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا باید ازمردم ایران عذرخواهی می کرد و نکرد.

۱۳۹۸/۰۳/۱۳ ۲۱:۲۷
دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا باید ازمردم ایران عذرخواهی می کرد و نکرد.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
دولت روحانی در رسانه ها حرف شعار مذاکره مجدد با آمریکا سرمی دهد شرم آوراست.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
دولت روحانی در رسانه ها برای مذاکره، آمریکا باید از طریق احترام وارد شود شعار سرمی دهد/ رفتار دولت روحانی دراین زمینه شرم آور است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
افزایش قیمت ها درکشورناشی ازبی مدیریتی، بی توجهی، بی نظارتی، ناتوانی، کوتاهی و سکوت است/ 14 ماه گذشت چرا با گران فروشان درسراسرکشور برخورد نمی کند و نمی شود شرم آور است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
گزارش خبری تحلیلی کیهان
گرانی راه‌حل دارد/قدم اول، نظارت و برخورد جدی است
در شرایطی که این روزها گرانی افسارگسیخته به جهت اعمال سیاست‌های ‌اشتباه دولت مانند برجام، وابستگی به غرب و... مردم را به شدت آزار می‌دهد، عاملان وضع موجود به جای پاسخگویی، بر کرسی طلبکار نشسته و همچنان بر طبل توخالی رابطه با آمریکا، تصویب FATF و پالرمو و... می‌زنند، این در حالی است که این گرانی‌ها راه‌حل درونی دارد نه بیرونی.

تاریخ: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۲




به گزارش خبرنگار ما، هنوز مدت زمان زیادی از اتمام انتخابات ریاست جمهوری و حمایت بی‌شائبه بسیاری از مدعیان اصلاح‌طلبی از حسن روحانی نگذشته که با به هم ریختن وضع اقتصادی کشور، حامیان دیروز دولت با فرار رو به جلو خود را در جایگاه منتقد شرایط کنونی جا زده‌اند! به عنوان نمونه روزنامه سازندگی (ارگان رسمی حزب کارگزاران) در 14 بهمن با تیتر «سفره‌های بدون گوشت» به انتقاد از بالا رفتن قیمت گوشت پرداخت و نوشت: قیمت گوشت قرمز به بیش از 120 هزار تومان رسیده است.
روز گذشته نیز همین روزنامه با تیتر بزرگ «پراید 45.000.000 تومان» اعلام کرد قیمت خودرو در یک ماه 18 درصد رشد کرده است؛ جالب اینجاست که این بار هم این رسانه علاوه ‌بر اینکه با تیتر و گزارش خود سعی در نشان دادن واقعیت‌های نابسامان اقتصادی داشته، در داخل مطالب خود به نحوی از گرانی‌های به وجود آمده دفاع می‌کند! یعنی علاوه ‌بر اینکه سعی می‌کنند خود را نسبت به مشکلات اقتصادی حساس نشان دهند، رویکرد حمایتی خود را از سیاست‌های ‌اشتباه دولت کنار نمی‌گذارند.
به سخن دیگر؛ با وجود ژست‌های منتقدانه‌ای که حامیان دولت در گزارش‌های خود می‌گیرند، اگر با دقت به مواضع آنها نگاه کنیم متوجه می‌شویم همین رسانه‌ها سعی خود را در مبرا کردن مسئولین دولتی از مشکلات موجود به کار گرفته‌اند؛ این رسانه‌ها که تا یک سال پیش از حامیان جدی دولت محسوب می‌شدند، حالا از طرفی تلاش می‌کنند منتقد شرایط کنونی باشند و از طرف دیگر دولت را مقصر آن ندانند!
اصرار بر اجرای سیاست‌های شکست‌خورده
جدا از روش دوگانه برخورد برخی رسانه‌ها در قبال عملکرد دولت- همان‌طور که ‌اشاره شد- برخی دیگر از حامیان دولت به جای عذرخواهی بابت حمایت از این دولت و سیاست‌هایش، ایرادات کنونی اقتصاد را به گردن سیاست‌های انقلابی نظام می‌اندازند و هیچ توجه نمی‌کنند که رویکرد دولت در طول پنج سال اخیر که نگاه به بیرون و پیوند زدن مسائل اقتصادی به سیاست خارجی بود، در نهایت شکست خورد و نتوانست گرهی از مشکلات اقتصادی باز کند.
به طور نمونه مصطفی هاشمی‌طبا، فعال مدعی اصلاح‌طلبی اخیراً در قسمتی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان گفته است: «اگر بخواهیم اقتصاد بین‌المللی داشته باشیم... باید روابط خود را با کشورهای مختلف از جمله آمریکا بهبود ببخشیم. اگر ما بر انقلابی بودن خود پافشاری کنیم و بر اینکه سیاست‌های فعلی ادامه پیدا کند و FATF و اینگونه مسائل نیز تصویب نشود، بدین معنی است که اقتصادی بسته، درون‌گرا و غیرقابل ارتباط با کشورهای خارجی خواهیم داشت.»
این ادعاهای نخ‌نما شده در حالی مجددا بر زبان رانده می‌شود که این مدعیان باید به طور شفاف پاسخ دهند برجام برای اقتصاد کشور چه سودی داشت که حالا FATF و پالرمو بخواهد داشته باشد؟ تا کجا باید این سیاست نگاه به بیرون و منتظر دست بیگانگان بودن آزمون شود و شکست بخورد تا این افراد متوجه شوند که این راه، راه پیشرفت کشور نیست؟ مگر همین الان که به دنبال ادامه برجام با اروپایی‌ها هستیم به نتایجی بهتر از پیشنهاد تحقیرآمیز اروپایی‌ها (نفت در برابر غذا) رسیده‌ایم؟
تداوم فشار گرانی بر معیشت مردم
گزارش‌ها نشان می‌دهد علی‌رغم انفعال دولت در برابر غرب، برجام و... از ابتدای سال جاری گرانی در کالاهای اساسی افزایش یافته و هرچقدر از ماه‌های سال سپری شده شتاب آن هم بیشتر شده است. در حال حاضر این روند شدت بیشتری گرفته و می‌توان گفت وضع گرانی‌ها با ایجاد فشار بیشتر به مردم، روز به روز بغرنج‌تر می‌شود.
از طرفی قیمت اقلام خوراکی مانند انواع میوه‌ها، مرغ، گوشت و... با یک شیب تند افزایش افزایش یافته و با ثبت رکورد‌های نامعقولی، دسترسی بسیاری از اقشار جامعه را به خود از بین برده است؛ از طرف دیگر، قیمت برخی اقلام تحت نظر دولت مانند خودروهای مثلا داخلی هم ترمز بریده و هر چند روز یکبار گران‌تر می‌شود!
قیمت گوشت طی هفته‌های اخیر به بالای 100 هزار تومان رسید و حتی ارقام بالاتری را ثبت نمود، در حالی که خود مسئولان مرتبط اذعان می‌کنند قیمت گوشت به صورت منطقی حدود 60 الی 70 هزار تومان است اما مدیریت غلط دولت باعث شده عده‌ای برای سودجویی بیشتر و کسب رانت (تنها در یک نمونه) 17 هزار تن گوشت را در گمرک دپو کنند!
این وضعیت تقریبا برای مرغ هم وجود دارد، مسئولان یک روز اعلام می‌کند قیمت مصوب مرغ 8900 تومان است ولی در بازار به قیمت 13 هزار تومان فروش می‌رود، یک روز دیگر هم اعلام می‌کنند قیمت آن 11500 تومان است بعد در بازار به قیمتی در حدود 15 هزار تومان فروش می‌رود! aقیمت خودرو هم طی هفته گذشته چند بار افزایش داشته و در همین مدت کوتاه، پراید هفت میلیون، پژو 405، 14 میلیون، پژو پارس و پژو 206، 15 میلیون، چانگان 26 میلیون و... افزایش قیمت داشته‌اند! این چه مدیریتی است که در یک هفته این همه بر قیمت خودرو اضافه می‌شود؟ کجای دنیا دولت برای حمایت از خودروسازان مردم را قربانی می‌کند؟
این در حالی است که در دی ماه هم خودروسازان قیمت‌های خود را افزایش داده بودند و دولت هم با افزایش قیمت آنها موافق بود؛ اما جای این سؤال باقی است که مردم تا کجا باید هزینه ‌اشتباهات مسئولین را بدهند؟ اگر بخواهیم ریشه این موضوع را در بیاوریم اتفاقا به برجام و اینستکس می‌رسیم که حل مشکلات داخلی را منوط به خارج کرده بود.
هرچند برخی مسئولان خودرویی اعلام می‌کنند قیمت‌ها باید آزاد باشد و آنها باید بتوانند به میزانی که مطلوب خودشان است قیمت‌ها را تغییر دهند اما درباره یک نکته هیچ‌وقت صحبت نمی‌کنند آن‌هم اینکه آیا در صورت آزادسازی قیمت خودرو، حاضر به آزادسازی واردات خودرو هم هستند؟
به نظر می‌رسد خودروسازان هم می‌خواهند با کمک دولت و انحصار گسترده‌ای که برایشان ایجاد کرده، همچنان بازار کشور را در قبضه داشته باشند و از طرف دیگر هر چقدر که می‌خواهند قیمت‌ها را افزایش دهند! به عبارت دیگر خودروسازان از هر دو طرف می‌خواهند سود کنند؛ سودی که بهای آن فشار بیش از پیش بر مردم است. ‌
شتاب روزافزون رشد قیمت‌ها
متاسفانه آمار افزایش قیمت‌ها منحصر به رشد ماهانه و هفتگی برخی کالاها نیست؛ در برخی موارد حتی شاهد افزایش روزانه قیمت‌ها هستیم! به طور مثال قیمت دلار در شرایطی که تا پایان هفته گذشته در کانال 11 هزار تومان قرار داشت و در حدود 11800 تا 11900 نوسان می‌کرد؛ در نخستین روز هفته جاری به 12300 تومان افزایش یافت.
به تبع آن قیمت سکه هم به چهار میلیون و 300 هزار تومان افزایش یافت تا هفته جاری علاوه ‌بر افزایش قیمت گسترده در حوزه خودرو، افزایش قابل توجه قیمت سکه و ارز را هم در پی داشته باشد؛ جالب اینجاست که رئیس‌کل بانک مرکزی چند روز پیش در اینستاگرام خود اعلام کرده بود برای کاهش نرخ ارز برنامه داریم! مشابه همین وعده را هم مدیران ایران‌خودرو و مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت در اواسط آذر ماه امسال، با اعلام تعیین قیمت در حاشیه بازار (با هدف کاهش قیمت بازار آزاد) دادند که مانند وعده رئیس‌کل بانک مرکزی در نهایت برعکس شد!
به عبارت دیگر، معلوم نیست برنامه‌ریزان اقتصادی کشور چگونه فعالیت می‌کنند که وعده‌هایشان نه تنها محقق نمی‌شود بلکه برعکس هم می‌شود! به نظر می‌رسد مسئولان اقتصادی کشور هنوز نمی‌دانند مشکل گرانی‌ها کجاست و در تشخیص راهکارهای درست دچار سردرگمی شده‌اند.
چرا گرانی‌های اخیر به وجود آمد؟
تاکنون از موضوع گرانی و اثرات آن سخن زیادی به میان آمده، اما بررسی‌های دقیقی بر روی آن انجام نشده است. بر همین اساس می‌خواهیم نگاهی به ریشه‌های گرانی داشته باشیم تا مشخص چرا شرایط کنونی رخ داده است. در طول سال‌های گذشته، دولت در زمینه رعایت انضباط پولی و مالی دچار خطاهای متعددی شده است؛ دولت برای تامین مخارج بالای خود که هر سال افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا می‌کند، مجبور است از منابع موهومی مانند اوراق بدهی، تامین مالی از بانک مرکزی و... استفاده کند که سرآغاز مشکلات بعدی خواهد شد.
بر اساس آنچه که این بدهکاری‌ها (اعم از بدهی دولت به بانک مرکزی و بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی) موجب می‌شود؛ نقدینگی کشور افزایش پیدا می‌کند و به دلیل متناسب نبودن این افزایش نقدینگی با تولید کشور، قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنند.
به عبارت دیگر، علی‌رغم اینکه نقدینگی در سال 1392 (زمان آغار به کار دولت حسن روحانی) معادل 490 هزار میلیارد تومان بوده این رقم در طول پنج سال گذشته به حدود 1600 هزار میلیارد تومان رسیده و بیش از 240 درصد بیشتر شده اما با توجه به اینکه رشد اقتصادی ما حدود تنها حدود 15 درصد بوده است!! حجم عظیمی از مازاد پول و در پی آن انباشت نقدینگی و تورم به وجود آمده است.
این موضوع البته از زمان دولت نخست روحانی به صورت توصیه و هشدار اعلام می‌شد اما انگار از همان زمان گوش شنوایی وجود نداشت.
به عنوان نمونه، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در ابتدای سال 96 اعلام کرده بود: «با توجه به ساختار اقتصاد ایران، یکی از دلایل عمده تورم مزمن در کشور، تداوم کسری بودجه دولت است. لذا دولت می‌تواند با هماهنگی کامل با سیاست‌های مالی و پولی از افزایش بی‌رویه در هزینه‌های جاری خودداری کند و هزینه‌ها را متناسب با منابع داخلی درآمدی در بودجه سالانه لحاظ کند در واقع انضباط مالی دولت از عوامل مهم جلوگیری از بروز پدیده رکود تورمی در ایران است.»
از طرف دیگر افزایش نرخ ارز در ابتدای سال جاری که به دلایلی مانند عرضه زیاد منابع ارزی در سال‌های پیش تغییر چندانی نکرده بود در کنار این افزایش نقدینگی رخ داد و تبعات تورمی قابل توجهی را به وجود آورد. افزایش نرخ ارز از طرفی کالاهای وارداتی را با افزایش‌های بعضا دو تا سه برابری رو به رو کرد و از طرف دیگر با توجه به اینکه برخی از این کالاها به عنوان مواد اولیه در کالاهای داخلی استفاده می‌شدند، قیمت کالاهای داخلی را هم گران کرد. بر همین اساس انتظارات تورمی از سطح عمومی قیمت‌ها افزایش یافت و این نگرانی که افزایش نرخ ارز، هزینه‌های زندگی را افزایش خواهد داد، حتی قیمت برخی اقلام که هیچ ربطی به ارز هم نداشت را بالا برد.
راهکارهایی برای برون‌رفت
از مشکلات گرانی
ظاهرا مسئولان علاوه ‌بر اینکه در تشخیص چرایی مشکلات دچار سردرگمی هستند، در تشخیص راهکارهای موجود هم چندان مسلط به نظر نمی‌رسند! جالب‌ترین اظهارنظری هم که در این زمینه وجود دارد، مربوط به سخنان وزیر صنعت است که درباره برخی ادعا‌ها مبنی بر اینکه فرمولی که وزارت صمت برای ارزانی خودرو به کار برده به گرانی دوباره در بازار منجر شده، گفته: گرانی خودرو ارتباطی با بکارگیری این شیوه ندارد، برای ارزانی خودرو، تولید باید افزایش پیدا کند.
این سخنان و این نوع بینش نشان می‌دهد اصلا توجهی به واقعیت‌های موجود در بازار وجود ندارد، وزارت صنعت یک قیمتی را معین می‌کند، دوباره خودروسازان آن را بالا می‌برند و با توجه به فاصله ایجاد شده بین قیمت مصوب و قیمت غیر رسمی، مجددا فشار برای افزایش قیمت‌های مصوب به وجود می‌آید؛ بعد وزیر صنعت اعلام می‌کند مشکل از جای دیگری است!
البته اقدامات نابخردانه دولت در زمینه مدیریت مشکلاتی که خودش آنها را به وجود آورده ریشه‌ای‌تر از این مورد است. دولت در ابتدای سال جاری برای جلوگیری از گرانی‌ها اعلام کرد که به همه نیاز‌های وارداتی کشور ارز 4200 تومانی تخصیص می‌دهد؛ این سیاست که باعث شد 250 میلیارد دلار ثبت سفارش در چهار ماه صورت بگیرد (رقمی معادل پنج برابر کل واردات کشور!!) در این حالت دولت متوجه شد نمی‌تواند با این روند به کار خود ادامه دهد.
حتی تامین کالاهای اساسی از ماه پنجم امسال که با ارز 4200 تومانی انجام شد به سرانجام نرسید و تورم کالاهای اساسی از میانگین تمام کالاهای کشور بیشتر شد! به عبارت دیگر، اختصاص ارز ارزان‌قیمت برای واردات، تنها به سود واردکنندگان انجامید و واردکنندگان مابه‌التفاوت نرخ ارز دولتی و بازار را عملا به جیب زدند.
نظارت ضعیف و ناکارآمد
متاسفانه دولت در این زمینه نظارت کافی نداشته و اقلام وارداتی با قیمت مدنظر دولت به دست مردم نرسیده است. چگونه است که دولت ارز 4200 تومانی می‌دهد اما توجهی ندارد که آیا این کالاها با قیمت ارز 4200 تومانی به دست مردم می‌رسد یا نه؟
دولت با عدم نظارت به آنچه که خودش مصوب و اعطا کرده! عملا تصمیم خود را با هدر دادن منابع ارزی کم‌اثر کرد. جالب اینجاست که دولت به جای تاکید بر نظارت بیشتر بر روند تامین کالاهای اساسی، همچنان بر تامین ارز 4200 تومانی برای کالاهای اساسی اصرار دارد!
از سوی دیگر باید بازوهای نظارتی قوه مجریه همچون سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیرات، ستاد مبارزه با قاچاق و کالا و ارز و حتی قوه قضائیه به شکل جدی‌تر و قاطع‌تر وارد میدان شده و با تروریست‌های اقتصادی و گران‌فروشان اعم از دولتی و خصوصی برخورد کنند.
استفاده از ظرفیت بسیج
در این میان نباید از ظرفیت بالای بسیج و جوانان بسیجی برای تقویت توان نظارتی و حتی شبکه توزیع کالاهای اساسی غافل شد. بسیج واقعا شجره طیبه‌ای است که در مسائل مختلف نظام می‌توان از آن بهره برد اگر تجربه موفق حضور بسیج در واکسیناسیون فلج اطفال و سازندگی مناطق محروم نگاهی بیندازیم بی‌تردید می‌توانیم از این ظرفیت گرانقدر برای رفع مشکلات اقتصادی و نظارت جدی بر بازار بهره ببریم.
علاوه ‌بر اینکه نظارت به عنوان قدم اول برای کنترل قیمت‌ها حس می‌شود (تا با رعایت انضباط پولی و مالی به طور بلندمدت با تورم مبارزه کنیم) جای خالی توجه به توانمندی‌های داخلی هم خالی است.
تنها در یک نمونه، در عرصه نفت، پس از انعقاد برجام، بدون توجه به توانمندی داخلی، توسعه پارس جنوبی به توتال سپرده شد و پس از خروج آمریکا از برجام این شرکت به راحتی ایران را ترک کرد! (همانند پژو و رنو که در عرصه خودرو‌سازی مجددا ایران را ترک کردند) پس از توتال وزارت نفت باز هم کار را به جای داخلی‌ها به خارجی‌هایی مثل چین داد.
در همین زمینه، بیژن زنگنه روز گذشته در تشریح وضع قرارداد طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی اظهار کرد: ۸۱ درصد قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به‌طور رسمی در اختیار شرکت ملی نفت چین قرار دارد و قرار است برنامه این شرکت برای توسعه آن بررسی شود. پس از توقف طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی، سی‌ان‌پی‌سی‌آی اقدامی نکرده است.
به عبارت دیگر؛ وضع کنونی توسعه پارس جنوبی محصول تفکر بی‌توجه به توانمندی داخلی است و اگر اندکی به توانایی‌های داخل کشور اعتماد و اعتقاد وجود داشت ‌ای بسا با کمک نیروهای داخلی پیشرفت بهتری می‌کردیم.
بیانیه رهبری: کلید حل مشکلات کشور در داخل کشور است، نه در خارج
بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب در بیانیه اخیر خود درخصوص گام دوم انقلاب بر روی توجه به توانمندی داخلی تاکید کردند و ‌اشاره داشتند که کلید حل مشکلات کشور در داخل کشور است، نه در خارج. در همین زمینه می‌توان گفت پیام رهبری حاکی از این است که حتی مشکلات کنونی کشور هم با اتکا به تدبیر و توانایی داخلی قابل حل است و نباید به خاطر مشکلات موجود، آدرس غلط به مردم بدهیم و این را القا کنیم که مشکلات کشور با کمک خارجی‌ها حل می‌شود! رهبر انقلاب اسلامی با‌ اشاره به همین موضوع فرمودند: جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ گرگ است» خطایی نابخشودنی است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
0
0
* دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸


مردم از گرانی ها شکایت دارند/ دیگر خرید نشاط ندارد
13:24 ::
1397/10/24
مردم از گرانی ها شکایت دارند/ دیگر خرید نشاط ندارد
فروردین امسال بود که نوسانات شدید ارز و سکه باعث جهش قیمت ها و التهاب در بازار شد. این تغییرات تقریبا بر قیمت همه اجناس تاثیر گذاشت و حتی کالاهای داخلی و تولیدات کشاورزی را هم تحت تاثیر قرار داد.

کمبود مواد سلولزی و گرانی پوشک، گران شدن رب گوجه، کمبود برنج، افزایش قیمت لوازم خانگی، جهش قیمت لبنیات، کمبود لاستیک، کمبود مواد اولیه تولید کفش، افزایش قیمت مسکن، جهش قیمت گوشت قرمز، پرواز قیمت مرغ و خلاصه هر روز یک کالا به بهانه ای نایاب می شد و قیمت های نجومی گاهی با تاسف و گاهی با ناباوری، دستمایه طنز بود.
انبارها مملو از کالا بود اما صاحبان آنها به بهانه های مختلف از عرضه کالا به بازار امتناع داشتند و گزارش تخلفات و نحوه برخورد با متخلفان هم هر روز از سوی نهادهای نظارتی منتشر می شد به طوری که تابستان گرم امسال با اخبار داغ مبارزه با احتکار و گرانفروشی همراه بود. قیمت ارز که شکسته شد انتظار منطقی این بود که قیمت کالاها هم در بازار کاهش یابد اما چنین نشد، حالا پرسش بسیاری از مردم این است که چرا با وجود کاهش نرخ ارز قیمت کالاها شکسته نشده است و موج گرانی ادامه دارد. بر اساس اعلام سازمان تعزیرات حکومتی در ٩ ماه نخست امسال، ٨٣ هزار واحد صنفی توسط گشت های مشترک تعزیرات بازرسی شده که در این گشت ها، ٣١ هزار و ٨٢٨ فقره پرونده تشکیل و 4١5 هزار میلیارد ریال محکومیت صادر شده است.

آن گونه که سید یاسر رایگانی، سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی گفت: در این مدت دو هزار و ٢5 پرونده احتکار تشکیل شده است و استان تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی بیشترین پرونده های احتکار را داشتند و پرونده های احتکار خارج از نوبت رسیدگی شدند.
برخی انبارها نیز که حکم امتناع از عرضه دریافت کردند با صدور رأی، علاوه بر پرداخت جریمه با دستور قاضی تعزیرات به توزیع و عرضه کالا به قیمت مصوب ملزم شدند.

* متخلفان ٧٠ هزار میلیارد ریال جریمه شدند
سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی همچنین اعلام کرد که در ٩ ماه نخست امسال، 4٠٠ هزار پرونده به تعزیرات ارجاع شده که در مقایسه با سال قبل، ١١ درصد ورودی پرونده رشد داشته است و متخلفان نزدیک به ٧٠ هزار میلیارد ریال جریمه شدند.
یدالله صادقی، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران گفته است که هیچ کالایی با نرخ دلار بیشتر از هشت هزار و 600 تومان وارد کشور نشده است.
صادقی گفت: گاهی ممکن است کاهش نیافتن قیمت ها در بازار ناشی از کاهش تولید کالا متناسب با میزان تقاضا در بازار باشد که این موضوع دیگر ارتباطی به قیمت دلار ندارد و مشکل به نبود کفایت در تولید یا واردات برمی گردد که باعث کمبود کالا در بازار شده است.
وی افزود: کاهش نیافتن قیمت کالاها ممکن است ناشی از نبود تناسب بین عرضه و تقاضا در بازار باشد اما افزایش نرخ نهاده ها در بازارهای بین المللی و هزینه های حمل و نقل نیز در این زمینه به عنوان یک شاخص مطرح هستند.
به گفته وی سایر افزایش هزینه ها در بازار بورس از جمله هزینه مواد پتروشیمی، فولادی، کاغذ، مقوا و ... برای بسته بندی نیز مزید بر علت شده و با وجود ثابت بودن نرخ ارز(برای واردات) باعث افزایش قیمت این کالاها شده است.
وی افزود: علاوه بر اینها مشکلات تامین ارز و صادرات رسمی و غیررسمی برخی کالاها باعث برهم خوردن تعادل در عرضه و تقاضا شده که در مجموع باعث چسبندگی قیمت ها شده است.
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران خاطرنشان کرد: برخی رفتارهای موجود در بازار مانند احتکار یا کاهش عرضه کالا به بازار ناشی از کمبود اختصاص مواد اولیه به تولیدکننده است که باعث کاهش تولید و ایجاد مشکل برای مصرف کننده می شود.

* مردم از گرانی ها شکایت دارند
مردم تحلیلگران واقعی بازار هستند و نقد منصفانه آنها مبتنی بر واقعیت روز است آنان موضوع گرانی و چند برابر شدن قیمت ها را همه لمس می کنند.
در یک فروشگاه بزرگ، در چرخ خرید هر یک از مشتریان، بیشتر، اقلام اساسی به چشم می خورد. مواد شوینده، بهداشتی، لبنیات، مرغ و گوشت، تخم مرغ، میوه و سبزی. البته برخی هم فقط با چند قلم کالا، سبد خود را پر کرده اند. چند کیسه برنج، بطری های یک لیتری روغن، قوطی های رب گوجه، جعبه های دستمال کاغذی.
خریداری که خریدهایش بیشتر شبیه احتکار است تا تامین مایحتاج، نگاه پرسشگر به سبد کالای خود را می بیند اول خود را به بی تفاوتی می زند و بعد با لبخند و حالتی حق به جانب می گوید: اگر نخریم چه کنیم؛ شما هم بخرید؛ فردا باید گرانتر بخرید.
اندک جرقه ای، باب درد دل و فغان از بازار و گرانی را موجب می شود. چرخ خرید خانمی که در حال تماشای قفسه کالاهاست، به چرخ خرید خانم دیگری برخورد می کند. به سرعت چرخ را به سوی دیگری هل می دهد و با عذرخواهی می گوید: قیمت های سرسام آور، حواس برای آدم نمی گذارند. خدا به داد برسد. هر دم از این باغ بری می رسد. زیر لب با خود سخن می گوید و دور می شود.

*20 سال به جلو پرتاب شده ام
مرد جوانی که سبد کالایش پر از اقلام مختلف است، می گوید: وقتی قیمت ها را می بینم، فکر می کنم سفری در زمان داشته ام و با درآمد امروز 20 سال به جلو پرتاب شده ام.
او می گوید: پول ملی ما ریال است اما تعاملات بازار به دلار محاسبه می شود. حتی صبح ها هم که تلویزیون را روشن می کنم اولین چیزی که از رسانه ملی می شنوم، اعلام قیمت دلار است.
وی می افزاید: کاسبان بازار همان مردم هستند که از ترس افزایش قیمت ارز، قیمت ها را افزایش می دهند. همه در هر صنف و فعالیتی که هستند، ضربه های محکم می زنند تا بر اثر ضربه دیگران آسیب نبینند.

* دومینوی گرانی
آقای میانسالی که سبد خرید کوچکی برای خریدهای خود برداشته است، می گوید: دومینوی گرانی تا کجا ادامه خواهد داشت نمی دانم؛ سفره مردم کوچک شده است و این مساله را هیچ کسی نمی تواند انکار کند.
وی می گوید: حاکمیت باید وضعیت بازار را شفاف کند و سیاستگزاری درستی داشته باشد اما مردم هم می توانند برای یک نجات جمعی و عبور از بحران اقتصادی تلاش کنند. متاسفانه واکنش های مردم به التهاب های بازار، خیر عمومی در پی ندارد و اوضاع را بدتر می کند.
او می افزاید: جالب است عده ای که بر اثر این نوسانات بازار، دارایی هایشان گران تر شده است احساس خوبی دارند این در حالی است که قدرت خرید بسیاری از آحاد جامعه کاهش یافته است و رقابت اقتصادی برای تصاحب بیشتر نگران کننده است.

* دیگر خرید نشاط ندارد
خانم میانسالی که همراه دو دخترش به خرید آمده است، از گرانی اجناس شکایت می کند و با ناراحتی می گوید: پیش از گرانی ها، خرید کردن، هر چند جزئی هم برای من تفریح تلقی می شد و لذت بخش بود اما اکنون قدرت خریدم کاهش یافته است و نمی توانم مثل قبل از خرید لذت ببرم؛ دیگر خریدهایم نشاط ندارد و نگران آینده هستم.
خانواده دیگری که تازه وارد فروشگاه شده اند و دختر بچه آنها در سبد خرید نشسته است، هنوز کالایی در سبد ندارند اما خانم خانه که سیاهه خرید را در دست دارد، با دقت به دنبال کالاهای فهرست شده است. پدر خانواده هم با وسواس قیمت برندهای مختلف حبوبات را مقایسه می کند.

* آنها که ندارند چه کنند
پیرمردی که سبد خرید را به آرامی هل می دهد، با مکث می گوید: بازنشسته آموزش و پرورش هستم. مغازه کوچک تعمیرات لوازم خانگی دارم و خدا را شکر که از تامین مایحتاج اولیه برمی آیم اما آنها که ندارند چه کنند. گرانی ها و اوضاع اقتصادی، آستانه تحمل مردم را کم کرده است. مردم عصبی و پرخاشگر شده اند. خدا هیچ مردی را شرمنده خانواده نکند.

* صف های پرداخت
صف های پرداخت و خروج از فروشگاه شلوغ است. برخی همچنان که مشغول چیدن اقلام سبد خرید خود روی میز هستند، زیر لب با خود، همراهان یا صندوقدار سخن می گویند و از کوچک شدن سبد خرید شکایت دارند. عده ای هم میزان خرید فعلی خود را با قدرت خرید سال گذشته مقایسه می کنند و با اظهار تاسف و نگرانی نسبت به آینده بیم دارند.
صف خریدهای زیر 10 قلم نیز طولانی است. برخی ترجیح می دهند به مقدار محدود خرید کنند. آنها می گویند فعلا همین چند قلم کافی است. تا فردا خدا بزرگ است. عده ای دیگر نیز می گویند توان خرید بیش از این را نداریم و مشتریانی هم به دلیل نزدیک بودن به فروشگاه ترجیح می دهند مایحتاج خود را روزانه و تازه تهیه کنند.

* ترس از بی ثباتی بازار، واکنش روانی است
به نظر می رسد که واکنش های بازار علاوه بر علل اقتصادی و سیاسی، ابعاد اجتماعی نیز دارد.
محمدعلی اسفنانی، معاون سازمان تعزیرات حکومتی درباره گرانی ها گفت: ترس از بی ثباتی بازار واکنش روانی است که باعث شده تا قیمت ها همچنان بالا نگه داشته شود و نوعی نگرانی در بین فروشندگان و تولیدکنندگان وجود دارد که مبادا قیمت ها ثبات نداشته باشد.

* تعزیرات: هیچ مشکلی وجود ندارد
وی افزود: در ستاد تنظیم بازار، اطمینان قطعی وجود دارد که انبارها مملو از کالا است. تسهیلات برای ورود کالا فراهم شده است و در تامین مواد اولیه و مواد غذایی هیچ مشکلی نیست اما این باور در تولیدکنندگان و فروشندگان وجود ندارد.
معاون سازمان تعزیرات حکومتی درباره نحوه نظارت بر بازار اظهار داشت: سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، تعزیرات حکومتی یا سازمان بازرسی نهادهای نظارتی فراسازمانی هستند و به نظر می رسد این گونه نظارت ها اثربخشی لازم را ندارد و جریمه و برخوردهای کیفری راه چاره نیست.
وی اضافه کرد: نظارت ها باید درون سازمانی و خودنظارتی باشد. تجارب کشورهای دیگر نیز حاکی از آن است که صنوف و اتحادیه ها با واحدهای صنفی متخلف برخورد می کنند و اقداماتی مانند محدودیت در فعالیت، لغو پروانه کسب یا سلب حق برند از جمله برخوردهایی است که انجام می شود اما اکنون اگر بپذیریم که اتحادیه ها و اصناف باید نظارت داشته باشند باید بدانیم که این مراکز ساز و کار اجرایی و ضمانت اجرا برای برخورد با واحدهای متخلف ندارند.
اسفنانی تصریح کرد: در ایران اتحادیه ها و اصناف در صورت بروز مشکل یا تخلف از واحدهای صنفی آنها را به سازمان های نظارتی مانند سازمان حمایت یا تعزیرات ارجاع می دهند و جریان کنترل و نظارت فراسازمانی است در صورتی که اگر درون صنفی باشد اثربخشی و کارایی بیشتری دارد.
پیش از این نیز یاسر رایگانی، سخنگوی تعزیرات نسبت به همراه نبودن بخش خصوصی در اعمال سیاست های دولت انتقاد کرده بود و گفته بود که تعزیرات مکلف است مادامی که مصوبه جدیدی از ستاد تنظیم بازار اعلام نشده است، هرگونه افزایش قیمت را مصداق گرانفروشی و تخلف بداند و با متخلفان برخورد کند.
وی اظهار داشت: طبق قانون نظام صنفی، ابزار برخورد با متخلفان جریمه است اما در صورت تکرار تخلف، پلمب واحد صنفی، مسدودسازی حساب های مالی، ممنوع المعامله و ممنوع الخروج کردن متخلفان و در نهایت جلوگیری از فعالیت و تعطیل واحد متخلف در مراحل بعدی برخورد قرار دارد و در صورت نیاز اعمال می شود.
مسئولان تعزیرات بارها تاکید کرده اند که جریمه ها بازدارندگی لازم را ندارد و مساله، جریمه یا پلمب واحدهای صنفی نیست بلکه مهم اصلاح ساختار بازار است.
واقعیت این است که در میان کسبه و مشتریان همچنان دلهره و نگرانی نسبت به آینده مشهود است. کمبودهای بازار و قیمت های چند برابر به اقشار مختلف از تولیدکنندگان تا مصرف کنندگان فشار می آورد و البته این بازار مکاره برای دلالان و سودجویان و محتکران پر رونق است اما آنچه در کنار سیاستگزاری های صحیح حاکمیتی و نظارت های جدی می تواند آرامش و ثبات بازار را تقویت کند، رفتار همه شهروندان و مسئولیت اجتماعی آنان در مقابل جامعه است. کسانی که از وضعیت آشفته بازار حکایت ها می کنند و از گرانی ها شکایت می کنند.
کرامت سلیمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
با سلام و احترام

مطلب زیر را برایتان میفرستم ( البته ان را در کامنتها قرار داده بودم که کاملترش کرده ام ) تا به موقع با کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل حقانیت خود را در مورد دروغ بودن بمب اتمی اثبات نمایم.
-----------------------------------------------------------------------------------



فکر می کنید که چرا ایران پای کشور ژاپن را وسط کشیده است. چرا به سراغ کشورهایی مثل اندونزی، چین و یا یکی دیگر از کشورهای شرق اسیا که تقریبا" همگی اقتصاد قدرتمنتدی دارند نرفتند. ژاپن در معادلات قدرت نظامی و سیاسی جهان جایگاهی ندارد. پس چه عاملی باعث دخالت ژاپن در مسئله برجام و اختلاف بین ایران و امریکا می شود. قطعا" ژاپن نقطه ضعف بزرگی دارد و از شفافیت و روشن شدن یک سری حقایق و واقعیات لطمه می خورد. ژاپن ارتشی ندارد و امریکا در این کشور 23 پایگاه نظامی ایجاد کرده و خود اوضاع ژاپن را کنترل می کند.





رفتار امریکا در قضایای اخیر نیز رفتار یک ابرقدرت بلامنازع به اصطلاح اتمی نیست و این نشان می دهد که امریکا قادر به قدرت نمایی نیست و رفتارهایش مثل یک لات ولگرد و خشن و نگران است.





انتظار می رود به زودی اقای جان بولتون از مقامش برکنار شود و شاید هم اقای پمپئو وزیر امور خارجه نیز چنین سرنوشتی پیدا کند.







بعد از جنگ جهانی دوم رهبران دو کشور با امریکا وارد معامله شدند تا از امریکا وجهه یک ابرقدرت اتمی را به جهانیان باور دهند. یکی هیروهیتو امپراطور ژاپن بود و دیگری فیدل کاسترو رهبر کوبا.





و هر دو رهبر یاد شده مزد کارشان را هم گرفتند و تا پایان حیاتشان بر کشورشان حکومت کردند.





هیروهیتو در طی جنگ جهانی دوم حکومتش تضعیف شده بود و زورش به نظامیان نمی رسید و هر ان ممکن بود نظامیان حکومتش را سرنگون کنند .هیروهیتو پنهانی با امریکا وارد معامله شد و راه را برای حضور نظامی امریکا در ژاپن باز نمود و همچنین وانمود کردند که دو شهر هیرو شیما و ناکازاکی با سلاحی به نام بمب اتمی نابود شده است و ترس و وحشت در میان نظامیان به وجود اوردند. و ارتش ژاپن تسلیم امریکا شد.





در عوض هیروهیتو مپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و خود را تازیانه خدا می خواندو بعد از مرگش نیز پسرش اکی هیتو به قدرت رسید و چندی پیش نیز نارو هیتو پسر اکی هیتو رسما" امپراطور ژاپن شد. یعنی دقت نماییم هیرو هیتو به دنبال نجات تاج وتخت و سلسله پادشاهیش بوده است و میلیونها ژاپنی نیز قربانی شدند.




اشاره می کنم که در طول جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن اسیب کلی دیدند و اثار باقی مانده پس از بمباران این 60 شهر کاملا" شبیه هم هستند زیرا مدل اکثر خانه های ژاپنی از نظر نوع مصالح به کار رفته در انها ( چوب،پلاستیک،یونیلیت و مواد پلیمری ) شبیه هم بود و با بمباران چند نقطه اتش به تمام خانه ها سرایت و انها را نابود می کرد. اما رسانه ها فقط از دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی نام می برند و مدعی هستند این دو شهر با سلاحی عجیب به نام بمب اتمی نابود شده اند.

نقطه ضعف ژاپن این موضوع است که اگر مقامات ایران مسئله دروغ بودن وجود بمب اتمی و خیالی بودن ان را افشا نمایند ، کشور ژاپن از کشورهاییست که بیشترین لطمه را از این موضوع به خاطر گذشته دروغین خود و فریب مردم ژاپن خواهد خورد. و به همین دلیل اقای ظریف به ژاپن سفر نمود و مقامات ژاپنی را وادار نمود که به خاطر ابرو و امنیت کشورشان هم که شده باید امریکا را وادار به نرمش نمایند. و قرار است همین زودیها اقای شینزو ابه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر نماید.

نقطه ضعف اروپا نیز همین موضوع است که نمی توانند با قاطعیت ایران را تحریم نمایند. چیزی که اقای عباس عراقچی معاون اقای ظریف به ان اشاره کردند.



اقای عراقچی گفتند که برجام یک توافقنامه امنیتی است و صبر ایران هم نامحدود نیست.

به خوبی می توان بوی تهدید را از این سخنان اقای عراقچی استشمام نمود.

در صورتی که در رسانه ها برجام یک موضوع داخلی ایران برای دستیابی به انرژی به اصطلاح هسته ای عنوان می شود نه یک توافقنامه امنیتی که می تواند امنیت اروپا و مناطق دیگری از جهان را تهدید کند. نقطه ضعف اروپا در این توافقنامه امنیتی چیست که دولتمردان ایرانی روی ان دست گذاشته اند.





فیدل کاسترو نیز در سال 1962 با امریکا پنهانی وارد معامله شد و بحران موشکی کوبا را که یک بحران ساختگی و کنترل شده بود راه انداختند و با وانمود وجود 80 موشک اتمی شوروی در خاک کوبا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشتند. بعد از این قضیه اقای کاسترو تا پایان عمرش بر کوبا حکومت کرد و بعد از مرگش برادرش حکومت را در دست گرفته است.





در سال 93 میلادی میخائیل گورباچف رهبر شوروی کاسترو را خائن به بشریت معرفی نمود و این می تواند اشاره اقای گورباچف به بحران موشکی کوبا و همکاری پنهانی کاسترو با امریکا باشد.





و الا چه خیانتی می تواند از سوی کاسترو رهبر کشور کوچک و بی اهمیت کوبا صورت گرفته باشد و انفدر این خیانت بزرگ باشد که اقای گورباچف چنین حرفی بزنند.









برجام یک داستان دنباله دار است و ممکن است به یک بازی باخت - باخت برای همه تبدیل شود.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
همزمان با سفر ترامپ به لندن؛
تظاهرکنندگان انگلیسی: ترامپ را به زباله دان بیندازید!
انگلیسی هاي معترض به حضور ترامپ که تظاهرات گسترده ای بر پاکرده بودند شعار می دادند "ترامپ را به زباله دان بیندازید"

تاریخ: ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۸

همزمان با سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به انگلیس، فعالان انگلیسی علیه ترامپ تظاهرات کردند. ترامپ برای سفری رسمی و با هدف تاکید بر روابط خاص لندن-واشنگتن به جزیره انگلیسی ها رفته است! اما جزیره نشینان انگلیسی امروز با برپایی تظاهرات به حضور ناخوشایند ترامپ در کشورشان "نه" گفتند.
انگلیسی ها که تظاهرات گسترده ای بر پاکرده بودند شعار می دادند "ترامپ را به زباله دان بیندازید". انتخاب این شعار هم به علت معنای نهفته در آن و هم به علت آهنگین بودن این شعار در زبان انگلیسی است.
شعار دیگر معترضان انگلیسی این بود "ترامپ، ما تو را نمی خواهیم!" "دونالد ترامپ، ما تو را می شناسیم". "ترامپ برو بیرون".
انگلیسی ها در اعتراض به نگرشهای نژادپرستانه ترامپ، شعار می دادند "درمقابل نژادپرستی می ایستیم"، "نه به ترامپ،​نه به نژادپرستی".
آنها خطاب به دولتمردان انگلیسی می گفتند "به روابط خاص با آمریکا، نه بگویید!"
معترضان انگلیسی با سوتهای ممتد و نواختن بر قابلمه و هر وسیله دیگری که در دست داشتند، سعی می کردند توجه مقامات انگلیسی را به اعتراضهای خود درخصوص حضور ترامپ در کشورشان جلب کنند.
{$sepehr_media_3580845_340_240}
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
تروریست‌های سوریه ساخته آمریکا، اروپا، عربستان سعودی و اسراییل هستند.
تروریست‌های منطقه خاورمیانه ساخته آمریکا، اروپا، عربستان سعودی و اسراییل هستند.
تروریست‌های جهان ساخته آمریکا، اروپا، عربستان سعودی و اسراییل هستند.
ترامپ، تهدیدی جهانی است.
نتانیاهو، تهدیدی جهانی است.
آل سعود، تهدیدی جهانی است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
داعش مورد حمایت آمریکا و متحدانش مسئولیت انفجار کابل را برعهده گرفت

تاریخ: ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۱

گروه تروریستی داعش مورد حمایت آمریکا و متحدانش مسئولیت انفجار روز دوسنبه در غرب شهر کابل را برعهده گرفت. در این انفجار که یک دستگاه مینی بوس حامل کارمندان کمیسیون اداری و خدمات غیرنظامی افغانستان در جاده " دار الامان " کابل هدف قرار گرفت ، پنج نفر کشته و ده نفر دیگر زخمی شدند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
آیت الله خاتمی در مراسم بزرگداشت امام در شیراز
مذاکره بر اقتدار موشکی هرگز ممکن نیست
ولایتمداری، استکبار ستیزی خط امام است که تا ابد ادامه دارد.

تاریخ: ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۶

عضو مجلس خبرگان رهبری در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی در شیراز با بیان اینکه امام نقطه وحدت است، گفت: عشق و علاقه به امام خمینی مربوط به نگاه و یا جناح خاص نیست
آیت الله خاتمی افزود: برگزاری این بزرگداشت‌ها بیعت با راه و مسیر است نه بزرگداشت یک فرد.
امام جمعه موقت تهران گفت: مقاومت، ولایتمداری، استکبار ستیزی خط امام است که تا ابد ادامه دارد
آیت الله خاتمی افزود: استکبار در تلاش است ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و برخی از بی توجه‌های داخلی نیز بدشان نمی‌آید این زمزمه را سربدهند.
وی تاکید کرد استکبار ستیزی راه انبیا است و هیچ پیغمبری رسالت خود را بدون استکبار ستیزی آغاز نکرده است.
آیت الله خاتمی تاکید کرد: فناوری هسته‌ای بومی شده و به آن ادامه خواهیم داد و اقتدار موشکی ایران استخوان در گلو و خار در چشم آمریکا است و این اقتدار محور وحدت ملت است.
وی افزود :یک صدا از ایران اسلامی بر می‌خیزد و آن هم این است که مذاکره بر اقتدار موشکی هرگز ممکن نیست و هیچ آدم غیرت مندی بر ناموس مذاکره نمی‌کند
وی تاکید کرد: تمام دغدغه ترامپ انتخابات دور بعد ریاست جمهوری است و می‌داند ایران شاه کلید موفقیت است، زیرا سرنوشت آمریکا به قول مسئولین گذشته خودشان در ایران مشخص می‌شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: مسئولین نظام باید مانند مقام معظم رهبری موضع گیری کنند، مقاومت اولویت است و با همین مقاومت شاهد خواهیم بود که معامله قرن نیز راه به جایی نخواهد برد.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
تحریم و مذاکره، نمی‌توانند کنار هم قرار گیرند.
تهدید و مذاکره، نمی‌توانند کنار هم قرار گیرند.
جنگ و مذاکره، نمی‌توانند کنار هم قرار گیرند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
ژاپن هنوز هم در آتش بمب اتمی آمریکا می سوزد + تصاویر و فیلم
اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. آن چه انجام شده است، بزرگ ترین دستاورد علمِ مدیریت شده در تاریخ است.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
بازنشر/به بهانه سفر اوباما به هیروشیما؛
ژاپن هنوز هم در آتش بمب اتمی آمریکا می‌سوزد + تصاویر و فیلم

ترومن جنایت آمریکا را اینگونه اعلام کرد: «اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است.»
دریافت 0 bytes

گروه جنگ نرم مشرق- آگوست سال 1945 آمریکا بر سر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن بمب اتمی انداخت. اکنون 71 سال از آن ماجرا می‌گذرد، اما هنوز هم هیچ‌کس نمی‌داند دلایل واقعی پشت این تصمیم آمریکایی‌ها چه بوده است. با این حال، اسنادی که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده نشان می‌دهد که این حمله هسته‌ای ممکن است، نه از روی ضرورت نظامی، بلکه برای ارعاب اتحاد جماهیر شوروی انجام شده باشد. در این گزارش قرار است به شهرهای هیروشیما و ناگازاکی سفر و با خانواده‌هایی ملاقات کنیم که هنوز هم خاطرات آن روز وحشتناک، آن‌ها را آرام نمی‌گذارد.
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
سال 1945 آمریکا بر سر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن بمب اتمی انداخت

اولین بار در تاریخ بشر که یک بمب اتمی در جنگ مورد استفاده قرار گرفت، 6 آگوست 1945 بود، زمانی که یک بمب اتمی با نام رمزی "پسربچه" (Little Boy) بر سر شهر هیروشیما فرود آمد. بیش از 100 هزار انسان در دم کشته شدند. بسیاری از این افراد که در مرکز انفجار بودند، در یک لحظه تبدیل به خاکستر شدند و شمار زیادی هم بر اثر موج انفجار یا میزان بالای تشعشعات جان خود را از دست دادند.

اکنون در هیروشیما، بیش از 50 هزار نفر زندگی می‌کنند که آن حادثه را به خاطر دارند. هر کدام از این افراد می‌توانند داستان خود را از آن روز برایتان تعریف کنند. یکی از این بازمانده‌ها زنی است به نام "کوابارا" که با معرفی شوهرش می‌گوید: "او هم یکی از افرادی است که حادثه انفجار بمب را به خاطر دارد. در همان حادثه، مادر و دو خواهرش را از دست داد." کوابارا آن زمان، یک دختربچه 13 ساله بود، اما می‌گوید حتی پس از گذشت 71 سال، هنوز هم خاطرات آن روز برایش قابل هضم نیست.

کوابارا توضیح می‌دهد: "هیچ هشدار بمبارانی اعلام نشد، من هم فکر کردم حتماً هواپیماهای ژاپنی هستند. آن زمان بچه بودیم. همین‌طور ایستادیم و به هواپیما نگاه کردیم. ناگهان دیدیم که بمب سقوط کرد. همه جا پر از جسد شده بود. مادرهایی را می‌دیدم که دنبال فرزندان خود می‌گردند. بچه‌هایی را می‌دیدم که مادرهایشان را صدا می‌زدند. اما آن زمان حتی اگر مادری فرزندش را می‌دید، باز هم او را نمی‌شناخت. بچه‌ها بودند که می‌توانستند مادرهایشان را بشناسند. یک مادر را دیدم که شاخه‌ای کوچک را برداشته بود و با آن، کرم‌ها و حشرات را از روی بدن بچه‌اش برمی‌داشت. بچه هم فریاد می‌زد: "درد دارد." اما مادر ادامه می‌داد، چون می‌دانست اگر این کار را نکند، کرم‌ها بدن بچه‌اش را می‌خورند. اما آن بچه زنده نماند." کوابارا می‌گوید به خاطر خاطراتی مانند این، هرگز نمی‌تواند باور کند که جنگ پایان یافته است.
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
همسر "کوابارا"، مادر و دو خواهرش را در بمباران اتمی هیروشیما از دست داد

"تئودور ون کرک" مسئول وقت موقعیت‌یابی در نیروی هوایی ارتش آمریکا که مسئول بمباران هیروشیما نیز بوده، سال 2012 در این مورد می‌گوید: "من آن زمان یک سرباز راضی از کارم بودم. ما مدت‌ها بود درگیر جنگ بودیم. ژاپنی‌ها به ما حمله کرده بودند. آن زمان، ژاپنی‌ها مردم خوبی نبودند. سیاست آمریکا در آن زمان این بود که ملت ژاپن را تسلیم کند. من هم حاضر بودم هر کاری که از دستم برمی‌آید برای رسیدن به این هدف انجام بدهم."

"هری ترومن" رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود که تصمیم گرفت از بمب اتم علیه ژاپن استفاده کند. کم‌تر از 4 ماه بود که رئیس‌جمهور شده بود. وی خبر استفاده از بمب اتمی علیه هیروشیما را این‌گونه به مردم دنیا اعلام می‌کند: "اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. ما با این بمب، افزایشی جدید و انقلابی به قدرت تخریب خود اضافه کرده‌ایم. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است."

"کلیفتون ترومن دانیل" نوه هری ترومن فردی است که ماه آگوست، خیلی‌ها دنبال او می‌گردند تا با او درباره میراثی که پدربزرگش برای او به جا گذاشته، صحبت کنند. او می‌گوید: "من هم مانند بسیاری از آمریکایی‌های دیگر که آن سال‌ها زندگی می‌کردند، به صحبت‌های پدربزرگم گوش دادم. دلایل او را پذیرفتم و قبول کردم که برای حفظ جان شمار زیادی از آمریکایی‌ها، باید هیروشیما و ناگازاکی بمباران می‌شدند. اما بعدها بزرگ‌تر شدم و این واقعیت را درک کردم که آن روزها، جان انسان‌های بی‌شماری گرفته شد، آن هم به روشی وحشتناک."
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
مادرها وقتی فرزندان خود را می‌دیدند، آن‌ها را نمی‌شناختند

پیش از حوادث ژاپن، نیروهای متفقین که پیروزی خود را قریب‌الوقوع می‌دیدند، طی کنفرانس "پوتسدام" (Potsdam) در تاریخ 18 ژوئن 1945 دور هم جمع شدند و دنیای پس از جنگ جهانی را ترسیم کردند. روابط روسیه و آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری روزولت در آمریکا، نسبتاً خوب بود، اما ترومن در نظر استالین، فردی ناشناخته بود و همین کنفرانس هم نقطه عطفی در روابط دو متحد ایجاد کرد.

"گرگ هرکن" تاریخدان و نویسنده آمریکایی کتاب "اخوت بمب" (Brotherhood of the Bomb) درباره این نشست می‌گوید: "ترومن آن‌جا به استالین گفت که ما سلاح جدیدی داریم، البته نگفت که چه نوع سلاحی. فکر می‌کرد که استالین نمی‌داند. استالین هم پاسخ سرد و بی‌تفاوتی داد: "امیدوارم از این سلاح، به خوبی علیه دشمن استفاده کنید." این در حالی است که الآن از طریق منابع مختلف و به خصوص منابع شوروی می‌دانیم که استالین با اطلاعاتی که از آژانس‌های جاسوسی دریافت کرده بود، در همان زمان هم به خوبی می‌دانست که ترومن درباره چه چیزی دارد صحبت می‌کند."

"میخائیل میاگکف" استاد دانشگاه علوم نظامی روسیه توضیح می‌دهد: "استالین می‌دانست که مسئله، بمب اتمی است. آمریکا آن زمان در این‌باره به شوروی چیزی نگفته بود. مشهور است که ترومن دائماً این را می‌گفته که اگر یک بمب اتمی منفجر شود، چوبی برای من می‌شود تا قدرتم را به روس‌ها نشان دهم.
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
رهبران آمریکا، انگلیس و روسیه در نشست پوتسدام شرکت داشتند

"سومیترو تانیگوچی" مشغول رساندن نامه‌های مردم به درِ خانه آن‌ها بود که دومین بمب اتمی که یک بمب پلوتونیومی با نام "مرد چاق" (Fat Man)، این بار بر سر شهر ناگازاکی فرود آمد. تانیوگوچی درباره آن روز می‌گوید: "16 سالم بود. دو کیلومتر با محل انفجار بمب فاصله داشتم. داشتم راه می‌رفتم که موج انفجار، از پشت به من ضربه وارد کرد. بعد از آن انفجار، سه سال و هفت ماه در بیمارستان بودم. طی یک سال و هفت ماه اول، تنها می‌توانستم روی سینه‌ام بخوابم." حرارت انفجار هسته‌ای باعث شد تا پوست کمر و دست چپ تانیگوچی آب شود. تصاویر سوختگی وی در تمام دنیا مشهور شده و تانیگوچی اکنون به نماد زجرهایی تبدیل شده است که حمله اتمی آمریکا به مردم ژاپن تحمیل کرد.

تانیگوچی که اکنون رئیس شورای قربانیان بمب اتم ناگازاکی خاطرات آن روز را این‌گونه به خاطر می‌آورد: "کمرم تا استخوان سوخته بود. بعضی جاهای بدنم، از سوختگی سِفت شده بود. استخوان‌های قفسه سینه‌ام به قلبم و شش‌هایم رسیده بود. همین الآن هم هنوز، درد دارم... سال 1959 سازمانی برای بازماندگان حمله اتمی تأسیس کردیم و جنبشی علیه سلاح‌های هسته‌ای به راه انداختیم. من هم در این‌باره سخنرانی می‌کردم."

ناگازاکی هدف دومین بمب اتمی آمریکا بود. "مرد چاق" قرار بود بر سر شهر "کوکرا" فرود بیاید، اما به خاطر شرایط آب و هوایی، جنگنده "باک‌اسکار" آمریکا مسیر خود را تغییر داد و شهر ناگازاکی را هدف گرفت. این اتفاق سه روز بعد از حمله به هیروشیما، یعنی در تاریخ 9 آگوست رخ داد. قدرت تخریبی این بمب، معادل 21 هزار تن تی‌ان‌تی بود و بیش از 70 هزار نفر از مردم ناگازاکی را کشت.
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
تصاویر سوختگی تانیگوچی به نمادی برای قربانیان حمله اتمی آمریکا تبدیل شده است

کمپین بمباران ژاپن که قبل از توسل به بمب‌های اتمی شکل گرفته بود، این کشور را به یک مخروبه تبدیل کرده بود و آمریکا هم این کشور را بلوکه کرده بود و اجازه رسیدن غذا و سوخت به ژاپن را نمی‌داد. گرگ هرکن می‌گوید: "نتایج بررسی بمباران استراتژیک آمریکا که بعد از پایان جنگ انجام شد، نشان می‌داد که ژاپن حتی در صورت عدم بمباران آمریکا هم تا پیش از آغاز عملیات المپیک (حمله همه‌جانبه متفقین به ژاپن) تسلیم می‌شد."

"پیتر کازنیک" مدیر مؤسسه مطالعات هسته‌ای در دانشگاه آمریکا در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا با بمب اتم به ژاپن حمله کرد، می‌گوید: "من فکر می‌کنم هری ترومن امیدوار بود یک سیاست دوگانه را پیاده کند: اولاً این‌که ژاپن پیش از آن‌که پای روسیه به ماجرا باز شود، تسلیم گردد و بنابراین آمریکا مجبور نشود امتیازهایی که قولش را به روسیه داده بود، به این کشور بدهد. دوماً (که اگر از مورد اول مهم‌تر نباشد، کم‌اهمیت‌تر نیست) این‌که آمریکا می‌خواست به روسیه پیام بدهد [و قدرت‌نمایی کند]."

پس از جنگ جهانی و با تلاش‌های دو کشور برای افزایش حوزه نفوذ خود، روابط میان شرق و غرب به سرعت کاهش یافت. آمریکا فهمید که قدرت هسته‌ای به معنای قدرت سیاسی در صحنه بین‌المللی است. اسنادی که برخی از آن‌ها حتی به سال 1945 برمی‌گردد، نشان می‌دهد که متفقین هم در میان خود دچار اختلاف و درگیری شده بودند. "هرکن" تصریح می‌کند: "طبق برنامه آمریکا در اکتبر 1945، 20 هدف در روسیه انتخاب شده بود: مسکو و لنینگراد از جمله این اهداف بودند. بعد از مشورت با نظریه‌پردازان و طراحان جنگ، این تصمیم گرفته شد که خود کاخ کرملین یا یک نیروگاه در نزدیکی آن باید نقطه هدف باشد. بمب‌ها که بزرگ‌تر می‌شدند، چینش اهداف هم به گونه‌ای انتخاب می‌شد که بیش‌ترین اهداف با هر بمب، از بین برود."
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
موقعیت شهرهای مختلف شوروی که باید توسط آمریکا بمباران می‌شد

کازنیک با نشان دادن یک کپی از "سری کمیته مشترک اطلاعات 250" توضیح می‌دهد: "این‌جا نوشته که شوروی تضعیف شده و ممکن است به دنبال اتخاذ سیاستی هجومی علیه آمریکا باشد. بنابراین باید برنامه‌ای ریخته می‌شد تا این شرایط مورد محاسبه قرار گیرد. نهایتاً، تعداد شهرهای هدف بمباران در شوروی افزایش پیدا کرد. برنامه‌هایی با نام‌های "گازانبر" یا "ضربه اُفتان" تعریف شده بود. هم‌زمان با تشدید تنش‌های سیاسی میان شوروی و آمریکا، لیست شهرهای هدف هم بزرگ‌تر می‌شد."

"سنای ایکدا" یک بازمانده 82 ساله در ناگازاکاست. او و دخترش به مدارس مختلف در ژاپن می‌روند و درباره جنگ صحبت می‌کنند. ایکدا برای آن‌که بتواند تجربه خود را به کودکان منتقل کند، از نقاشی استفاده می‌نماید: "روزی که بمب منفجر در ناگازاکی انداخته شد، هوا مانند روزهای دیگر آن فصل، خوب بود. به محض آن‌که صدای هشدار بمباران را شنیدیم، بمب را دیدم که از هواپیمای آمریکایی رها شد. بمب با یک چتر داشت فرود می‌آمد. موج انفجار تمام پوست دست من را از جا کند و دستم شروع کرد به خون آمدن. مادرم 15 متر آن‌طرف‌تر پرت شد. او را پیدا کردم و با هم فرار کردیم. به کنار جاده که رسیدیم، فردی را دیدم که مانند ذغال شده بود، اما داشت راه می‌رفت. به ما گفت هر کس در ناگازاکی زندگی می‌کرد، کشته شده است."

وی ادامه می‌دهد: "مردم نمی‌دانستند چه کار کنند، یا کجا بروند. فقط می‌رفتند تا خودشان را در رودی که آن‌جا بود، خنک کنند. من جسد یک نفر را در آب دیدم و بلافاصله فهمیدم که خواهر کوچکم است. کاملاً سیاه شده بود و صورتی برایش باقی نمانده بود. او را از روی گل‌هایی شناختم که لای پارچه‌ای دور کمرش بود. من و پدرم چوب آوردیم و جسد خواهرم را روی آن گذاشتیم و در کنار خانه‌مان او را [به رسم ژاپنی‌ها] خاکستر کردیم. برادرها و خواهرهایم همه کشته شدند. فقط من و مادر و پدرم زنده ماندیم."
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
"کنار جاده، فردی را دیدم که مانند ذغال شده بود، اما داشت راه می‌رفت"

"ریچارد رودز" نویسنده و خبرنگار آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای کتاب "ساختن بمب هسته‌ای"، توضیح می‌دهد: "به عقیده من، آن زمان این تصور وجود داشت که استفاده از آن بمب‌های اتمی، ضرورت دارد. همان‌طور که "جورج مارشال" فرمانده وقت ستاد ارتش آمریکا، بعد از جنگ گفت، "ما نمی‌خواستیم مجبور شویم به ژاپن حمله کنیم." می‌دانستیم که بسیاری از ژاپنی‌ها در این جنگ کشته خواهند شد و بسیاری از آمریکایی‌ها هم جان خود را از دست می‌دهند."

توجیه ترومن برای حمله اتمی به ژاپن همین بود: حفظ جان نیم میلیون آمریکایی که اگر به ژاپن حمله می‌کردند، کشته می‌شدند. کازنیک درباره نظریات مختلف پیرامون حمله اتمی آمریکا به ژاپن می‌گوید: "اگر به آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا مراجعه کنید، اگر به اظهارات مقامات وقت آمریکا دقت کنید، متوجه اختلاف‌نظرهای عجیبی می‌شوید. 6 نفر از 7 ژنرال و دریاسالار پنج ستاره آمریکایی که ستاره پنجم خود را طی این جنگ دریافت کردند، اعلام کرده‌اند که بمب‌های اتمی نه از نظر نظامی، ضروری و نه از نظر اخلاقی، قابل دفاع بوده است. هیچ نتیجه دیگری نمی‌توان گرفت جز این‌که بمباران ژاپن غیرضروری بوده است و حمله شوروی می‌توانست جنگ را پایان دهد. حمله آمریکا قرار نبود تا قبل از 1 نوامبر صورت گیرد. وقتی قرار نیست تا سه ماه دیگر، حمله آغاز شود، چرا از بمب اتمی استفاده می‌شود؟ دلیلش این است که آمریکا "تمایل داشت" که از این بمب‌ها استفاده کند."

"ون کرک" مسئول موقعیت‌یابی ارتش آمریکا برای بمباران هیروشیما سال 2012 درباره این‌که آیا از کار خود پشیمان است یا نه می‌گوید: "من پشیمانم که مجبور شدیم آن کار را انجام بدهیم، اما معتقدم برای آن‌که جنگ را با کم‌ترین میزان کشته به پایان برسانیم، مجبور بودیم آن عملیات را انجام بدهیم. اگر همین شرایط دوباره تکرار می‌شد، دقیقاً مانند آن‌چه سال 1945 بود، من باز هم آن کار را انجام می‌دادم. "داوطلب می‌شدم" که آن کار را انجام بدهم. "می‌خواستم" آن عملیات را هدایت کنم."
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
تصاویر قربانیان حمله اتمی در موزه یادبود صلح هیروشیما

ژاپن هنوز هم با پیامدها و هزینه‌های آن بمب‌های اتمی دست و پنجه نرم می‌کند. دولت این کشور ماهیانه مبلغی را به بازمانده‌های آن روزها می‌دهد تا بتوانند نه تنها با اثرات فیزیکی قرار گرفتن در معرض تشعشعات هسته‌ای مقابله کنند، بلکه بر اثرات روانی آن هم غلبه نمایند. دکتر "نانائو کامادا" رئیس آسایشگاه بازماندگان بمب‌های اتمی می‌گوید: "ما حدود 300 نفر مقیم این‌جا داریم که همه آن‌ها قربانیان بمب‌های اتمی هستند. دلیل اصلی بیماری آن‌ها تشعشع است، و البته سن بالای آن‌ها. اکثر آن‌ها دچار سرطان و مشکلات قلبی هستند. مشکلات دیگر هم شامل بیماری‌های روانی، مانند اختلال استرس پس از حادثه می‌شود. خاطراتی از روز انفجار دارند که گاهی مانند فلش‌بک به ذهنشان می‌آید و آن‌ها را آزار می‌دهد."

بعد از جنگ، آمریکایی‌ها قانون اساسی ژاپن را تغییر دادند. از جمله این‌که بند 9 این قانون، ژاپن را از داشتن ارتش منع می‌کند. ژاپن صرفاً می‌تواند نیروهای "دفاع از خود" داشته باشد که بخشی از آن هم در پایگاه دریایی آمریکا در شهر "یوکاساکا" مستقر است. هیچ کجا در ژاپن نیست که بتواند اثر هجوم آمریکایی‌ها را بهتر از خیابان "دوبوئیتا" نشان دهد. این خیابان فاصله چند متری از پایگاه نظامی آمریکا دارد. اگر می‌خواهید یک "همبرگر نیروی دریایی" بخورید یا از فروشگاه وسایل اضافی ارتش خرید کنید، باید به همین خیابان بیایید.

با این حال، پایگاهی که بیش‌ترین جنجال را در ژاپن ایجاد کرده است، پایگاه آمریکا در "اوکیناوا"ست، خانه 21 هزار پرسنل آمریکایی. بیش از یک سوم از سربازان آمریکایی در منطقه آسیا-اقیانوسیه در این پایگاه مستقر هستند و ساکنین این منطقه می‌خواهند آن‌ها را از کشورشان بیرون کنند. "کازوهیکو کیمورا" یکی از فعالان اجتماعی در این خصوص می‌گوید: "اوکیناوا را ارتش آمریکا برای پایگاه خود انتخاب کرد و این منطقه را به مستعمره خود تبدیل کرده است. زمینی را که مردم در آن زندگی و کشاورزی می‌کردند از ما گرفتند. بولدوزر آوردند و باغ‌های ما را نابود کردند و زمینش را برای نیازهای ارتش آمریکا استفاده کردند."
ژاپن هنوز هم تاوان آزمایش اتمی آمریکا را می‌دهد
گردهمایی در اعتراض به استقرار پایگاه‌های نظامی آمریکا در ژاپن

وی ادامه می‌دهد: "زمانی که اوکیناوا به ژاپن برگردانده شد، یک قانون اساسی جدید و مسالمت‌آمیز تصویب شد که حقوق مالکیت شخصی را تضمین می‌کرد. ما نمی‌خواستیم زمین‌هایمان برای جنگ مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین می‌خواهیم که پایگاه‌های آمریکایی تعطیل شوند و زمین‌شان به صاحبان اصلی برگردد."

ژاپن و آمریکا به‌رغم حوادث اتمی، امروزه رابطه گرم و نزدیکی با یک‌دیگر دارند. این در حالی است که اوباما به عنوان اولین رئیس‌جمهور آمریکایی در دوره ریاست‌جمهوری خود به هیروشیما سفر کرده اما عذرخواهی نکرده است. ژاپن هم هیچ‌گاه به خاطر حمله غافلگیرکننده به پایگاه آمریکایی "پرل هاربر" عذرخواهی نکرده است. ترومن در سن 88 سالگی فوت کرد و تا روز آخر هم از تصمیم خود در بمباران اتمی ژاپن دفاع کرد. نوه او توضیح می‌دهد: "من فکر نمی‌کنم عذرخواهی [از ژاپن] صورت بگیرد. شاید دو کشور زبانی پیدا کنند که آن‌ها را به هم نزدیک‌تر کند، مبنی بر این‌که ما اذعان می‌کنیم هر دو طرف متحمل خسارت‌های سنگینی شده‌اند. اما در شرایط کنونی به نظر نمی‌رسد یک عذرخواهی رسمی از جانب آمریکا در دستور کار باشد، و از آن طرف هم بعید است ژاپن قصد عذرخواهی داشته باشد."

وقتی از کوابارا می‌پرسید اکنون درباره آمریکا چه حسی دارد، می‌گوید: "هر حرف یا کار خوبی هم که آمریکا انجام بدهد، ما باز هم فکر نمی‌کنیم که این‌ها صادقانه است. وقتی اوباما انتخاب شد، گفت تعداد سلاح‌های هسته‌ای را کاهش خواهد داد، اما نه تنها این تعداد را کم نکرده، بلکه بیش‌تر هم کرده است. او باید در قبال حرف‌هایی که می‌زند احساس مسئولیت کند. همچنین باید به هیروشیما و ناگازاکی بیاید و به مردم و قربانیان ادای احترام کند." بمباران‌های اتمی هیروشیما و ناگازاکی موجب مرگ بیش از 300 هزار ژاپنی شد. اگر برنامه آمریکا برای حمله به 20 شهر شوروی از جمله شهرهای پرجمعیت مسکو و لنینگراد، عملی می‌شد، قطعاً تعداد قربانیان به میلیون‌ها نفر می‌رسید. خوش‌بختانه آن برنامه هیچ‌گاه اجرایی نشد، اما آغاز دوره‌ای جدید به نام جنگ سرد بود.

هدف آمریکا از حمله اتمی به ژاپن، ارعاب روسیه بود - دانلود
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
به بهانه سفر اوباما به هیروشیما؛

ژاپن هنوز هم در آتش بمب اتمی آمریکا می‌سوزد

خبرگزاری مشرق , 9 خرداد 1395 09:12

اسلام تایمز: ترومن جنایت آمریکا را اینگونه اعلام کرد: «اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است.»

آگوست سال 1945 آمریکا بر سر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن بمب اتمی انداخت. اکنون 71 سال از آن ماجرا می‌گذرد، اما هنوز هم هیچ‌کس نمی‌داند دلایل واقعی پشت این تصمیم آمریکایی‌ها چه بوده است. با این حال، اسنادی که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده نشان می‌دهد که این حمله هسته‌ای ممکن است، نه از روی ضرورت نظامی، بلکه برای ارعاب اتحاد جماهیر شوروی انجام شده باشد. در این گزارش قرار است به شهرهای هیروشیما و ناگازاکی سفر و با خانواده‌هایی ملاقات کنیم که هنوز هم خاطرات آن روز وحشتناک، آن‌ها را آرام نمی‌گذارد.

اولین بار در تاریخ بشر که یک بمب اتمی در جنگ مورد استفاده قرار گرفت، 6 آگوست 1945 بود، زمانی که یک بمب اتمی با نام رمزی "پسربچه" (Little Boy) بر سر شهر هیروشیما فرود آمد. بیش از 100 هزار انسان در دم کشته شدند. بسیاری از این افراد که در مرکز انفجار بودند، در یک لحظه تبدیل به خاکستر شدند و شمار زیادی هم بر اثر موج انفجار یا میزان بالای تشعشعات جان خود را از دست دادند.

اکنون در هیروشیما، بیش از 50 هزار نفر زندگی می‌کنند که آن حادثه را به خاطر دارند. هر کدام از این افراد می‌توانند داستان خود را از آن روز برایتان تعریف کنند. یکی از این بازمانده‌ها زنی است به نام "کوابارا" که با معرفی شوهرش می‌گوید: "او هم یکی از افرادی است که حادثه انفجار بمب را به خاطر دارد. در همان حادثه، مادر و دو خواهرش را از دست داد." کوابارا آن زمان، یک دختربچه 13 ساله بود، اما می‌گوید حتی پس از گذشت 71 سال، هنوز هم خاطرات آن روز برایش قابل هضم نیست.

کوابارا توضیح می‌دهد: "هیچ هشدار بمبارانی اعلام نشد، من هم فکر کردم حتماً هواپیماهای ژاپنی هستند. آن زمان بچه بودیم. همین‌طور ایستادیم و به هواپیما نگاه کردیم. ناگهان دیدیم که بمب سقوط کرد. همه جا پر از جسد شده بود. مادرهایی را می‌دیدم که دنبال فرزندان خود می‌گردند. بچه‌هایی را می‌دیدم که مادرهایشان را صدا می‌زدند. اما آن زمان حتی اگر مادری فرزندش را می‌دید، باز هم او را نمی‌شناخت. بچه‌ها بودند که می‌توانستند مادرهایشان را بشناسند. یک مادر را دیدم که شاخه‌ای کوچک را برداشته بود و با آن، کرم‌ها و حشرات را از روی بدن بچه‌اش برمی‌داشت. بچه هم فریاد می‌زد: "درد دارد." اما مادر ادامه می‌داد، چون می‌دانست اگر این کار را نکند، کرم‌ها بدن بچه‌اش را می‌خورند. اما آن بچه زنده نماند." کوابارا می‌گوید به خاطر خاطراتی مانند این، هرگز نمی‌تواند باور کند که جنگ پایان یافته است.


"تئودور ون کرک" مسئول وقت موقعیت‌یابی در نیروی هوایی ارتش آمریکا که مسئول بمباران هیروشیما نیز بوده، سال 2012 در این مورد می‌گوید: "من آن زمان یک سرباز راضی از کارم بودم. ما مدت‌ها بود درگیر جنگ بودیم. ژاپنی‌ها به ما حمله کرده بودند. آن زمان، ژاپنی‌ها مردم خوبی نبودند. سیاست آمریکا در آن زمان این بود که ملت ژاپن را تسلیم کند. من هم حاضر بودم هر کاری که از دستم برمی‌آید برای رسیدن به این هدف انجام بدهم."

"هری ترومن" رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود که تصمیم گرفت از بمب اتم علیه ژاپن استفاده کند. کم‌تر از 4 ماه بود که رئیس‌جمهور شده بود. وی خبر استفاده از بمب اتمی علیه هیروشیما را این‌گونه به مردم دنیا اعلام می‌کند: "اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. ما با این بمب، افزایشی جدید و انقلابی به قدرت تخریب خود اضافه کرده‌ایم. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است."

"کلیفتون ترومن دانیل" نوه هری ترومن فردی است که ماه آگوست، خیلی‌ها دنبال او می‌گردند تا با او درباره میراثی که پدربزرگش برای او به جا گذاشته، صحبت کنند. او می‌گوید: "من هم مانند بسیاری از آمریکایی‌های دیگر که آن سال‌ها زندگی می‌کردند، به صحبت‌های پدربزرگم گوش دادم. دلایل او را پذیرفتم و قبول کردم که برای حفظ جان شمار زیادی از آمریکایی‌ها، باید هیروشیما و ناگازاکی بمباران می‌شدند. اما بعدها بزرگ‌تر شدم و این واقعیت را درک کردم که آن روزها، جان انسان‌های بی‌شماری گرفته شد، آن هم به روشی وحشتناک."

پیش از حوادث ژاپن، نیروهای متفقین که پیروزی خود را قریب‌الوقوع می‌دیدند، طی کنفرانس "پوتسدام" (Potsdam) در تاریخ 18 ژوئن 1945 دور هم جمع شدند و دنیای پس از جنگ جهانی را ترسیم کردند. روابط روسیه و آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری روزولت در آمریکا، نسبتاً خوب بود، اما ترومن در نظر استالین، فردی ناشناخته بود و همین کنفرانس هم نقطه عطفی در روابط دو متحد ایجاد کرد.

"گرگ هرکن" تاریخدان و نویسنده آمریکایی کتاب "اخوت بمب" (Brotherhood of the Bomb) درباره این نشست می‌گوید: "ترومن آن‌جا به استالین گفت که ما سلاح جدیدی داریم، البته نگفت که چه نوع سلاحی. فکر می‌کرد که استالین نمی‌داند. استالین هم پاسخ سرد و بی‌تفاوتی داد: "امیدوارم از این سلاح، به خوبی علیه دشمن استفاده کنید." این در حالی است که الآن از طریق منابع مختلف و به خصوص منابع شوروی می‌دانیم که استالین با اطلاعاتی که از آژانس‌های جاسوسی دریافت کرده بود، در همان زمان هم به خوبی می‌دانست که ترومن درباره چه چیزی دارد صحبت می‌کند."

"میخائیل میاگکف" استاد دانشگاه علوم نظامی روسیه توضیح می‌دهد: "استالین می‌دانست که مسئله، بمب اتمی است. آمریکا آن زمان در این‌باره به شوروی چیزی نگفته بود. مشهور است که ترومن دائماً این را می‌گفته که اگر یک بمب اتمی منفجر شود، چوبی برای من می‌شود تا قدرتم را به روس‌ها نشان دهم.


"سومیترو تانیگوچی" مشغول رساندن نامه‌های مردم به درِ خانه آن‌ها بود که دومین بمب اتمی که یک بمب پلوتونیومی با نام "مرد چاق" (Fat Man)، این بار بر سر شهر ناگازاکی فرود آمد. تانیوگوچی درباره آن روز می‌گوید: "16 سالم بود. دو کیلومتر با محل انفجار بمب فاصله داشتم. داشتم راه می‌رفتم که موج انفجار، از پشت به من ضربه وارد کرد. بعد از آن انفجار، سه سال و هفت ماه در بیمارستان بودم. طی یک سال و هفت ماه اول، تنها می‌توانستم روی سینه‌ام بخوابم." حرارت انفجار هسته‌ای باعث شد تا پوست کمر و دست چپ تانیگوچی آب شود. تصاویر سوختگی وی در تمام دنیا مشهور شده و تانیگوچی اکنون به نماد زجرهایی تبدیل شده است که حمله اتمی آمریکا به مردم ژاپن تحمیل کرد.

تانیگوچی که اکنون رئیس شورای قربانیان بمب اتم ناگازاکی خاطرات آن روز را این‌گونه به خاطر می‌آورد: "کمرم تا استخوان سوخته بود. بعضی جاهای بدنم، از سوختگی سِفت شده بود. استخوان‌های قفسه سینه‌ام به قلبم و شش‌هایم رسیده بود. همین الآن هم هنوز، درد دارم... سال 1959 سازمانی برای بازماندگان حمله اتمی تأسیس کردیم و جنبشی علیه سلاح‌های هسته‌ای به راه انداختیم. من هم در این‌باره سخنرانی می‌کردم."

ناگازاکی هدف دومین بمب اتمی آمریکا بود. "مرد چاق" قرار بود بر سر شهر "کوکرا" فرود بیاید، اما به خاطر شرایط آب و هوایی، جنگنده "باک‌اسکار" آمریکا مسیر خود را تغییر داد و شهر ناگازاکی را هدف گرفت. این اتفاق سه روز بعد از حمله به هیروشیما، یعنی در تاریخ 9 آگوست رخ داد. قدرت تخریبی این بمب، معادل 21 هزار تن تی‌ان‌تی بود و بیش از 70 هزار نفر از مردم ناگازاکی را کشت.


کمپین بمباران ژاپن که قبل از توسل به بمب‌های اتمی شکل گرفته بود، این کشور را به یک مخروبه تبدیل کرده بود و آمریکا هم این کشور را بلوکه کرده بود و اجازه رسیدن غذا و سوخت به ژاپن را نمی‌داد. گرگ هرکن می‌گوید: "نتایج بررسی بمباران استراتژیک آمریکا که بعد از پایان جنگ انجام شد، نشان می‌داد که ژاپن حتی در صورت عدم بمباران آمریکا هم تا پیش از آغاز عملیات المپیک (حمله همه‌جانبه متفقین به ژاپن) تسلیم می‌شد."

"پیتر کازنیک" مدیر مؤسسه مطالعات هسته‌ای در دانشگاه آمریکا در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا با بمب اتم به ژاپن حمله کرد، می‌گوید: "من فکر می‌کنم هری ترومن امیدوار بود یک سیاست دوگانه را پیاده کند: اولاً این‌که ژاپن پیش از آن‌که پای روسیه به ماجرا باز شود، تسلیم گردد و بنابراین آمریکا مجبور نشود امتیازهایی که قولش را به روسیه داده بود، به این کشور بدهد. دوماً (که اگر از مورد اول مهم‌تر نباشد، کم‌اهمیت‌تر نیست) این‌که آمریکا می‌خواست به روسیه پیام بدهد [و قدرت‌نمایی کند]."

پس از جنگ جهانی و با تلاش‌های دو کشور برای افزایش حوزه نفوذ خود، روابط میان شرق و غرب به سرعت کاهش یافت. آمریکا فهمید که قدرت هسته‌ای به معنای قدرت سیاسی در صحنه بین‌المللی است. اسنادی که برخی از آن‌ها حتی به سال 1945 برمی‌گردد، نشان می‌دهد که متفقین هم در میان خود دچار اختلاف و درگیری شده بودند. "هرکن" تصریح می‌کند: "طبق برنامه آمریکا در اکتبر 1945، 20 هدف در روسیه انتخاب شده بود: مسکو و لنینگراد از جمله این اهداف بودند. بعد از مشورت با نظریه‌پردازان و طراحان جنگ، این تصمیم گرفته شد که خود کاخ کرملین یا یک نیروگاه در نزدیکی آن باید نقطه هدف باشد. بمب‌ها که بزرگ‌تر می‌شدند، چینش اهداف هم به گونه‌ای انتخاب می‌شد که بیش‌ترین اهداف با هر بمب، از بین برود."


کازنیک با نشان دادن یک کپی از "سری کمیته مشترک اطلاعات 250" توضیح می‌دهد: "این‌جا نوشته که شوروی تضعیف شده و ممکن است به دنبال اتخاذ سیاستی هجومی علیه آمریکا باشد. بنابراین باید برنامه‌ای ریخته می‌شد تا این شرایط مورد محاسبه قرار گیرد. نهایتاً، تعداد شهرهای هدف بمباران در شوروی افزایش پیدا کرد. برنامه‌هایی با نام‌های "گازانبر" یا "ضربه اُفتان" تعریف شده بود. هم‌زمان با تشدید تنش‌های سیاسی میان شوروی و آمریکا، لیست شهرهای هدف هم بزرگ‌تر می‌شد."

"سنای ایکدا" یک بازمانده 82 ساله در ناگازاکاست. او و دخترش به مدارس مختلف در ژاپن می‌روند و درباره جنگ صحبت می‌کنند. ایکدا برای آن‌که بتواند تجربه خود را به کودکان منتقل کند، از نقاشی استفاده می‌نماید: "روزی که بمب منفجر در ناگازاکی انداخته شد، هوا مانند روزهای دیگر آن فصل، خوب بود. به محض آن‌که صدای هشدار بمباران را شنیدیم، بمب را دیدم که از هواپیمای آمریکایی رها شد. بمب با یک چتر داشت فرود می‌آمد. موج انفجار تمام پوست دست من را از جا کند و دستم شروع کرد به خون آمدن. مادرم 15 متر آن‌طرف‌تر پرت شد. او را پیدا کردم و با هم فرار کردیم. به کنار جاده که رسیدیم، فردی را دیدم که مانند ذغال شده بود، اما داشت راه می‌رفت. به ما گفت هر کس در ناگازاکی زندگی می‌کرد، کشته شده است."

وی ادامه می‌دهد: "مردم نمی‌دانستند چه کار کنند، یا کجا بروند. فقط می‌رفتند تا خودشان را در رودی که آن‌جا بود، خنک کنند. من جسد یک نفر را در آب دیدم و بلافاصله فهمیدم که خواهر کوچکم است. کاملاً سیاه شده بود و صورتی برایش باقی نمانده بود. او را از روی گل‌هایی شناختم که لای پارچه‌ای دور کمرش بود. من و پدرم چوب آوردیم و جسد خواهرم را روی آن گذاشتیم و در کنار خانه‌مان او را [به رسم ژاپنی‌ها] خاکستر کردیم. برادرها و خواهرهایم همه کشته شدند. فقط من و مادر و پدرم زنده ماندیم."


"ریچارد رودز" نویسنده و خبرنگار آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای کتاب "ساختن بمب هسته‌ای"، توضیح می‌دهد: "به عقیده من، آن زمان این تصور وجود داشت که استفاده از آن بمب‌های اتمی، ضرورت دارد. همان‌طور که "جورج مارشال" فرمانده وقت ستاد ارتش آمریکا، بعد از جنگ گفت، "ما نمی‌خواستیم مجبور شویم به ژاپن حمله کنیم." می‌دانستیم که بسیاری از ژاپنی‌ها در این جنگ کشته خواهند شد و بسیاری از آمریکایی‌ها هم جان خود را از دست می‌دهند."

توجیه ترومن برای حمله اتمی به ژاپن همین بود: حفظ جان نیم میلیون آمریکایی که اگر به ژاپن حمله می‌کردند، کشته می‌شدند. کازنیک درباره نظریات مختلف پیرامون حمله اتمی آمریکا به ژاپن می‌گوید: "اگر به آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا مراجعه کنید، اگر به اظهارات مقامات وقت آمریکا دقت کنید، متوجه اختلاف‌نظرهای عجیبی می‌شوید. 6 نفر از 7 ژنرال و دریاسالار پنج ستاره آمریکایی که ستاره پنجم خود را طی این جنگ دریافت کردند، اعلام کرده‌اند که بمب‌های اتمی نه از نظر نظامی، ضروری و نه از نظر اخلاقی، قابل دفاع بوده است. هیچ نتیجه دیگری نمی‌توان گرفت جز این‌که بمباران ژاپن غیرضروری بوده است و حمله شوروی می‌توانست جنگ را پایان دهد. حمله آمریکا قرار نبود تا قبل از 1 نوامبر صورت گیرد. وقتی قرار نیست تا سه ماه دیگر، حمله آغاز شود، چرا از بمب اتمی استفاده می‌شود؟ دلیلش این است که آمریکا "تمایل داشت" که از این بمب‌ها استفاده کند."

"ون کرک" مسئول موقعیت‌یابی ارتش آمریکا برای بمباران هیروشیما سال 2012 درباره این‌که آیا از کار خود پشیمان است یا نه می‌گوید: "من پشیمانم که مجبور شدیم آن کار را انجام بدهیم، اما معتقدم برای آن‌که جنگ را با کم‌ترین میزان کشته به پایان برسانیم، مجبور بودیم آن عملیات را انجام بدهیم. اگر همین شرایط دوباره تکرار می‌شد، دقیقاً مانند آن‌چه سال 1945 بود، من باز هم آن کار را انجام می‌دادم. "داوطلب می‌شدم" که آن کار را انجام بدهم. "می‌خواستم" آن عملیات را هدایت کنم."


ژاپن هنوز هم با پیامدها و هزینه‌های آن بمب‌های اتمی دست و پنجه نرم می‌کند. دولت این کشور ماهیانه مبلغی را به بازمانده‌های آن روزها می‌دهد تا بتوانند نه تنها با اثرات فیزیکی قرار گرفتن در معرض تشعشعات هسته‌ای مقابله کنند، بلکه بر اثرات روانی آن هم غلبه نمایند. دکتر "نانائو کامادا" رئیس آسایشگاه بازماندگان بمب‌های اتمی می‌گوید: "ما حدود 300 نفر مقیم این‌جا داریم که همه آن‌ها قربانیان بمب‌های اتمی هستند. دلیل اصلی بیماری آن‌ها تشعشع است، و البته سن بالای آن‌ها. اکثر آن‌ها دچار سرطان و مشکلات قلبی هستند. مشکلات دیگر هم شامل بیماری‌های روانی، مانند اختلال استرس پس از حادثه می‌شود. خاطراتی از روز انفجار دارند که گاهی مانند فلش‌بک به ذهنشان می‌آید و آن‌ها را آزار می‌دهد."

بعد از جنگ، آمریکایی‌ها قانون اساسی ژاپن را تغییر دادند. از جمله این‌که بند 9 این قانون، ژاپن را از داشتن ارتش منع می‌کند. ژاپن صرفاً می‌تواند نیروهای "دفاع از خود" داشته باشد که بخشی از آن هم در پایگاه دریایی آمریکا در شهر "یوکاساکا" مستقر است. هیچ کجا در ژاپن نیست که بتواند اثر هجوم آمریکایی‌ها را بهتر از خیابان "دوبوئیتا" نشان دهد. این خیابان فاصله چند متری از پایگاه نظامی آمریکا دارد. اگر می‌خواهید یک "همبرگر نیروی دریایی" بخورید یا از فروشگاه وسایل اضافی ارتش خرید کنید، باید به همین خیابان بیایید.

با این حال، پایگاهی که بیش‌ترین جنجال را در ژاپن ایجاد کرده است، پایگاه آمریکا در "اوکیناوا"ست، خانه 21 هزار پرسنل آمریکایی. بیش از یک سوم از سربازان آمریکایی در منطقه آسیا-اقیانوسیه در این پایگاه مستقر هستند و ساکنین این منطقه می‌خواهند آن‌ها را از کشورشان بیرون کنند. "کازوهیکو کیمورا" یکی از فعالان اجتماعی در این خصوص می‌گوید: "اوکیناوا را ارتش آمریکا برای پایگاه خود انتخاب کرد و این منطقه را به مستعمره خود تبدیل کرده است. زمینی را که مردم در آن زندگی و کشاورزی می‌کردند از ما گرفتند. بولدوزر آوردند و باغ‌های ما را نابود کردند و زمینش را برای نیازهای ارتش آمریکا استفاده کردند."


وی ادامه می‌دهد: "زمانی که اوکیناوا به ژاپن برگردانده شد، یک قانون اساسی جدید و مسالمت‌آمیز تصویب شد که حقوق مالکیت شخصی را تضمین می‌کرد. ما نمی‌خواستیم زمین‌هایمان برای جنگ مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین می‌خواهیم که پایگاه‌های آمریکایی تعطیل شوند و زمین‌شان به صاحبان اصلی برگردد."

ژاپن و آمریکا به‌رغم حوادث اتمی، امروزه رابطه گرم و نزدیکی با یک‌دیگر دارند. این در حالی است که اوباما به عنوان اولین رئیس‌جمهور آمریکایی در دوره ریاست‌جمهوری خود به هیروشیما سفر کرده اما عذرخواهی نکرده است. ژاپن هم هیچ‌گاه به خاطر حمله غافلگیرکننده به پایگاه آمریکایی "پرل هاربر" عذرخواهی نکرده است. ترومن در سن 88 سالگی فوت کرد و تا روز آخر هم از تصمیم خود در بمباران اتمی ژاپن دفاع کرد. نوه او توضیح می‌دهد: "من فکر نمی‌کنم عذرخواهی [از ژاپن] صورت بگیرد. شاید دو کشور زبانی پیدا کنند که آن‌ها را به هم نزدیک‌تر کند، مبنی بر این‌که ما اذعان می‌کنیم هر دو طرف متحمل خسارت‌های سنگینی شده‌اند. اما در شرایط کنونی به نظر نمی‌رسد یک عذرخواهی رسمی از جانب آمریکا در دستور کار باشد، و از آن طرف هم بعید است ژاپن قصد عذرخواهی داشته باشد."

وقتی از کوابارا می‌پرسید اکنون درباره آمریکا چه حسی دارد، می‌گوید: "هر حرف یا کار خوبی هم که آمریکا انجام بدهد، ما باز هم فکر نمی‌کنیم که این‌ها صادقانه است. وقتی اوباما انتخاب شد، گفت تعداد سلاح‌های هسته‌ای را کاهش خواهد داد، اما نه تنها این تعداد را کم نکرده، بلکه بیش‌تر هم کرده است. او باید در قبال حرف‌هایی که می‌زند احساس مسئولیت کند. همچنین باید به هیروشیما و ناگازاکی بیاید و به مردم و قربانیان ادای احترام کند." بمباران‌های اتمی هیروشیما و ناگازاکی موجب مرگ بیش از 300 هزار ژاپنی شد. اگر برنامه آمریکا برای حمله به 20 شهر شوروی از جمله شهرهای پرجمعیت مسکو و لنینگراد، عملی می‌شد، قطعاً تعداد قربانیان به میلیون‌ها نفر می‌رسید. خوش‌بختانه آن برنامه هیچ‌گاه اجرایی نشد، اما آغاز دوره‌ای جدید به نام جنگ سرد بود.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
به بهانه سفر اوباما به هیروشیما؛

ژاپن هنوز هم در آتش بمب اتمی آمریکا می‌سوزد

خبرگزاری مشرق , 9 خرداد 1395 09:12

اسلام تایمز: ترومن جنایت آمریکا را اینگونه اعلام کرد: «اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است.»

آگوست سال 1945 آمریکا بر سر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن بمب اتمی انداخت. اکنون 71 سال از آن ماجرا می‌گذرد، اما هنوز هم هیچ‌کس نمی‌داند دلایل واقعی پشت این تصمیم آمریکایی‌ها چه بوده است. با این حال، اسنادی که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده نشان می‌دهد که این حمله هسته‌ای ممکن است، نه از روی ضرورت نظامی، بلکه برای ارعاب اتحاد جماهیر شوروی انجام شده باشد. در این گزارش قرار است به شهرهای هیروشیما و ناگازاکی سفر و با خانواده‌هایی ملاقات کنیم که هنوز هم خاطرات آن روز وحشتناک، آن‌ها را آرام نمی‌گذارد.

اولین بار در تاریخ بشر که یک بمب اتمی در جنگ مورد استفاده قرار گرفت، 6 آگوست 1945 بود، زمانی که یک بمب اتمی با نام رمزی "پسربچه" (Little Boy) بر سر شهر هیروشیما فرود آمد. بیش از 100 هزار انسان در دم کشته شدند. بسیاری از این افراد که در مرکز انفجار بودند، در یک لحظه تبدیل به خاکستر شدند و شمار زیادی هم بر اثر موج انفجار یا میزان بالای تشعشعات جان خود را از دست دادند.

اکنون در هیروشیما، بیش از 50 هزار نفر زندگی می‌کنند که آن حادثه را به خاطر دارند. هر کدام از این افراد می‌توانند داستان خود را از آن روز برایتان تعریف کنند. یکی از این بازمانده‌ها زنی است به نام "کوابارا" که با معرفی شوهرش می‌گوید: "او هم یکی از افرادی است که حادثه انفجار بمب را به خاطر دارد. در همان حادثه، مادر و دو خواهرش را از دست داد." کوابارا آن زمان، یک دختربچه 13 ساله بود، اما می‌گوید حتی پس از گذشت 71 سال، هنوز هم خاطرات آن روز برایش قابل هضم نیست.

کوابارا توضیح می‌دهد: "هیچ هشدار بمبارانی اعلام نشد، من هم فکر کردم حتماً هواپیماهای ژاپنی هستند. آن زمان بچه بودیم. همین‌طور ایستادیم و به هواپیما نگاه کردیم. ناگهان دیدیم که بمب سقوط کرد. همه جا پر از جسد شده بود. مادرهایی را می‌دیدم که دنبال فرزندان خود می‌گردند. بچه‌هایی را می‌دیدم که مادرهایشان را صدا می‌زدند. اما آن زمان حتی اگر مادری فرزندش را می‌دید، باز هم او را نمی‌شناخت. بچه‌ها بودند که می‌توانستند مادرهایشان را بشناسند. یک مادر را دیدم که شاخه‌ای کوچک را برداشته بود و با آن، کرم‌ها و حشرات را از روی بدن بچه‌اش برمی‌داشت. بچه هم فریاد می‌زد: "درد دارد." اما مادر ادامه می‌داد، چون می‌دانست اگر این کار را نکند، کرم‌ها بدن بچه‌اش را می‌خورند. اما آن بچه زنده نماند." کوابارا می‌گوید به خاطر خاطراتی مانند این، هرگز نمی‌تواند باور کند که جنگ پایان یافته است.


"تئودور ون کرک" مسئول وقت موقعیت‌یابی در نیروی هوایی ارتش آمریکا که مسئول بمباران هیروشیما نیز بوده، سال 2012 در این مورد می‌گوید: "من آن زمان یک سرباز راضی از کارم بودم. ما مدت‌ها بود درگیر جنگ بودیم. ژاپنی‌ها به ما حمله کرده بودند. آن زمان، ژاپنی‌ها مردم خوبی نبودند. سیاست آمریکا در آن زمان این بود که ملت ژاپن را تسلیم کند. من هم حاضر بودم هر کاری که از دستم برمی‌آید برای رسیدن به این هدف انجام بدهم."

"هری ترومن" رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود که تصمیم گرفت از بمب اتم علیه ژاپن استفاده کند. کم‌تر از 4 ماه بود که رئیس‌جمهور شده بود. وی خبر استفاده از بمب اتمی علیه هیروشیما را این‌گونه به مردم دنیا اعلام می‌کند: "اندکی پیش، یک هواپیمای آمریکایی یک بمب بر سر هیروشیما انداخت و مفید بودن این شهر برای دشمن را از بین برد. ما با این بمب، افزایشی جدید و انقلابی به قدرت تخریب خود اضافه کرده‌ایم. آن‌چه انجام شده است، بزرگ‌ترین دستاورد علمِ مدیریت‌شده در تاریخ است."

"کلیفتون ترومن دانیل" نوه هری ترومن فردی است که ماه آگوست، خیلی‌ها دنبال او می‌گردند تا با او درباره میراثی که پدربزرگش برای او به جا گذاشته، صحبت کنند. او می‌گوید: "من هم مانند بسیاری از آمریکایی‌های دیگر که آن سال‌ها زندگی می‌کردند، به صحبت‌های پدربزرگم گوش دادم. دلایل او را پذیرفتم و قبول کردم که برای حفظ جان شمار زیادی از آمریکایی‌ها، باید هیروشیما و ناگازاکی بمباران می‌شدند. اما بعدها بزرگ‌تر شدم و این واقعیت را درک کردم که آن روزها، جان انسان‌های بی‌شماری گرفته شد، آن هم به روشی وحشتناک."

پیش از حوادث ژاپن، نیروهای متفقین که پیروزی خود را قریب‌الوقوع می‌دیدند، طی کنفرانس "پوتسدام" (Potsdam) در تاریخ 18 ژوئن 1945 دور هم جمع شدند و دنیای پس از جنگ جهانی را ترسیم کردند. روابط روسیه و آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری روزولت در آمریکا، نسبتاً خوب بود، اما ترومن در نظر استالین، فردی ناشناخته بود و همین کنفرانس هم نقطه عطفی در روابط دو متحد ایجاد کرد.

"گرگ هرکن" تاریخدان و نویسنده آمریکایی کتاب "اخوت بمب" (Brotherhood of the Bomb) درباره این نشست می‌گوید: "ترومن آن‌جا به استالین گفت که ما سلاح جدیدی داریم، البته نگفت که چه نوع سلاحی. فکر می‌کرد که استالین نمی‌داند. استالین هم پاسخ سرد و بی‌تفاوتی داد: "امیدوارم از این سلاح، به خوبی علیه دشمن استفاده کنید." این در حالی است که الآن از طریق منابع مختلف و به خصوص منابع شوروی می‌دانیم که استالین با اطلاعاتی که از آژانس‌های جاسوسی دریافت کرده بود، در همان زمان هم به خوبی می‌دانست که ترومن درباره چه چیزی دارد صحبت می‌کند."

"میخائیل میاگکف" استاد دانشگاه علوم نظامی روسیه توضیح می‌دهد: "استالین می‌دانست که مسئله، بمب اتمی است. آمریکا آن زمان در این‌باره به شوروی چیزی نگفته بود. مشهور است که ترومن دائماً این را می‌گفته که اگر یک بمب اتمی منفجر شود، چوبی برای من می‌شود تا قدرتم را به روس‌ها نشان دهم.


"سومیترو تانیگوچی" مشغول رساندن نامه‌های مردم به درِ خانه آن‌ها بود که دومین بمب اتمی که یک بمب پلوتونیومی با نام "مرد چاق" (Fat Man)، این بار بر سر شهر ناگازاکی فرود آمد. تانیوگوچی درباره آن روز می‌گوید: "16 سالم بود. دو کیلومتر با محل انفجار بمب فاصله داشتم. داشتم راه می‌رفتم که موج انفجار، از پشت به من ضربه وارد کرد. بعد از آن انفجار، سه سال و هفت ماه در بیمارستان بودم. طی یک سال و هفت ماه اول، تنها می‌توانستم روی سینه‌ام بخوابم." حرارت انفجار هسته‌ای باعث شد تا پوست کمر و دست چپ تانیگوچی آب شود. تصاویر سوختگی وی در تمام دنیا مشهور شده و تانیگوچی اکنون به نماد زجرهایی تبدیل شده است که حمله اتمی آمریکا به مردم ژاپن تحمیل کرد.

تانیگوچی که اکنون رئیس شورای قربانیان بمب اتم ناگازاکی خاطرات آن روز را این‌گونه به خاطر می‌آورد: "کمرم تا استخوان سوخته بود. بعضی جاهای بدنم، از سوختگی سِفت شده بود. استخوان‌های قفسه سینه‌ام به قلبم و شش‌هایم رسیده بود. همین الآن هم هنوز، درد دارم... سال 1959 سازمانی برای بازماندگان حمله اتمی تأسیس کردیم و جنبشی علیه سلاح‌های هسته‌ای به راه انداختیم. من هم در این‌باره سخنرانی می‌کردم."

ناگازاکی هدف دومین بمب اتمی آمریکا بود. "مرد چاق" قرار بود بر سر شهر "کوکرا" فرود بیاید، اما به خاطر شرایط آب و هوایی، جنگنده "باک‌اسکار" آمریکا مسیر خود را تغییر داد و شهر ناگازاکی را هدف گرفت. این اتفاق سه روز بعد از حمله به هیروشیما، یعنی در تاریخ 9 آگوست رخ داد. قدرت تخریبی این بمب، معادل 21 هزار تن تی‌ان‌تی بود و بیش از 70 هزار نفر از مردم ناگازاکی را کشت.


کمپین بمباران ژاپن که قبل از توسل به بمب‌های اتمی شکل گرفته بود، این کشور را به یک مخروبه تبدیل کرده بود و آمریکا هم این کشور را بلوکه کرده بود و اجازه رسیدن غذا و سوخت به ژاپن را نمی‌داد. گرگ هرکن می‌گوید: "نتایج بررسی بمباران استراتژیک آمریکا که بعد از پایان جنگ انجام شد، نشان می‌داد که ژاپن حتی در صورت عدم بمباران آمریکا هم تا پیش از آغاز عملیات المپیک (حمله همه‌جانبه متفقین به ژاپن) تسلیم می‌شد."

"پیتر کازنیک" مدیر مؤسسه مطالعات هسته‌ای در دانشگاه آمریکا در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا با بمب اتم به ژاپن حمله کرد، می‌گوید: "من فکر می‌کنم هری ترومن امیدوار بود یک سیاست دوگانه را پیاده کند: اولاً این‌که ژاپن پیش از آن‌که پای روسیه به ماجرا باز شود، تسلیم گردد و بنابراین آمریکا مجبور نشود امتیازهایی که قولش را به روسیه داده بود، به این کشور بدهد. دوماً (که اگر از مورد اول مهم‌تر نباشد، کم‌اهمیت‌تر نیست) این‌که آمریکا می‌خواست به روسیه پیام بدهد [و قدرت‌نمایی کند]."

پس از جنگ جهانی و با تلاش‌های دو کشور برای افزایش حوزه نفوذ خود، روابط میان شرق و غرب به سرعت کاهش یافت. آمریکا فهمید که قدرت هسته‌ای به معنای قدرت سیاسی در صحنه بین‌المللی است. اسنادی که برخی از آن‌ها حتی به سال 1945 برمی‌گردد، نشان می‌دهد که متفقین هم در میان خود دچار اختلاف و درگیری شده بودند. "هرکن" تصریح می‌کند: "طبق برنامه آمریکا در اکتبر 1945، 20 هدف در روسیه انتخاب شده بود: مسکو و لنینگراد از جمله این اهداف بودند. بعد از مشورت با نظریه‌پردازان و طراحان جنگ، این تصمیم گرفته شد که خود کاخ کرملین یا یک نیروگاه در نزدیکی آن باید نقطه هدف باشد. بمب‌ها که بزرگ‌تر می‌شدند، چینش اهداف هم به گونه‌ای انتخاب می‌شد که بیش‌ترین اهداف با هر بمب، از بین برود."


کازنیک با نشان دادن یک کپی از "سری کمیته مشترک اطلاعات 250" توضیح می‌دهد: "این‌جا نوشته که شوروی تضعیف شده و ممکن است به دنبال اتخاذ سیاستی هجومی علیه آمریکا باشد. بنابراین باید برنامه‌ای ریخته می‌شد تا این شرایط مورد محاسبه قرار گیرد. نهایتاً، تعداد شهرهای هدف بمباران در شوروی افزایش پیدا کرد. برنامه‌هایی با نام‌های "گازانبر" یا "ضربه اُفتان" تعریف شده بود. هم‌زمان با تشدید تنش‌های سیاسی میان شوروی و آمریکا، لیست شهرهای هدف هم بزرگ‌تر می‌شد."

"سنای ایکدا" یک بازمانده 82 ساله در ناگازاکاست. او و دخترش به مدارس مختلف در ژاپن می‌روند و درباره جنگ صحبت می‌کنند. ایکدا برای آن‌که بتواند تجربه خود را به کودکان منتقل کند، از نقاشی استفاده می‌نماید: "روزی که بمب منفجر در ناگازاکی انداخته شد، هوا مانند روزهای دیگر آن فصل، خوب بود. به محض آن‌که صدای هشدار بمباران را شنیدیم، بمب را دیدم که از هواپیمای آمریکایی رها شد. بمب با یک چتر داشت فرود می‌آمد. موج انفجار تمام پوست دست من را از جا کند و دستم شروع کرد به خون آمدن. مادرم 15 متر آن‌طرف‌تر پرت شد. او را پیدا کردم و با هم فرار کردیم. به کنار جاده که رسیدیم، فردی را دیدم که مانند ذغال شده بود، اما داشت راه می‌رفت. به ما گفت هر کس در ناگازاکی زندگی می‌کرد، کشته شده است."

وی ادامه می‌دهد: "مردم نمی‌دانستند چه کار کنند، یا کجا بروند. فقط می‌رفتند تا خودشان را در رودی که آن‌جا بود، خنک کنند. من جسد یک نفر را در آب دیدم و بلافاصله فهمیدم که خواهر کوچکم است. کاملاً سیاه شده بود و صورتی برایش باقی نمانده بود. او را از روی گل‌هایی شناختم که لای پارچه‌ای دور کمرش بود. من و پدرم چوب آوردیم و جسد خواهرم را روی آن گذاشتیم و در کنار خانه‌مان او را [به رسم ژاپنی‌ها] خاکستر کردیم. برادرها و خواهرهایم همه کشته شدند. فقط من و مادر و پدرم زنده ماندیم."


"ریچارد رودز" نویسنده و خبرنگار آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای کتاب "ساختن بمب هسته‌ای"، توضیح می‌دهد: "به عقیده من، آن زمان این تصور وجود داشت که استفاده از آن بمب‌های اتمی، ضرورت دارد. همان‌طور که "جورج مارشال" فرمانده وقت ستاد ارتش آمریکا، بعد از جنگ گفت، "ما نمی‌خواستیم مجبور شویم به ژاپن حمله کنیم." می‌دانستیم که بسیاری از ژاپنی‌ها در این جنگ کشته خواهند شد و بسیاری از آمریکایی‌ها هم جان خود را از دست می‌دهند."

توجیه ترومن برای حمله اتمی به ژاپن همین بود: حفظ جان نیم میلیون آمریکایی که اگر به ژاپن حمله می‌کردند، کشته می‌شدند. کازنیک درباره نظریات مختلف پیرامون حمله اتمی آمریکا به ژاپن می‌گوید: "اگر به آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا مراجعه کنید، اگر به اظهارات مقامات وقت آمریکا دقت کنید، متوجه اختلاف‌نظرهای عجیبی می‌شوید. 6 نفر از 7 ژنرال و دریاسالار پنج ستاره آمریکایی که ستاره پنجم خود را طی این جنگ دریافت کردند، اعلام کرده‌اند که بمب‌های اتمی نه از نظر نظامی، ضروری و نه از نظر اخلاقی، قابل دفاع بوده است. هیچ نتیجه دیگری نمی‌توان گرفت جز این‌که بمباران ژاپن غیرضروری بوده است و حمله شوروی می‌توانست جنگ را پایان دهد. حمله آمریکا قرار نبود تا قبل از 1 نوامبر صورت گیرد. وقتی قرار نیست تا سه ماه دیگر، حمله آغاز شود، چرا از بمب اتمی استفاده می‌شود؟ دلیلش این است که آمریکا "تمایل داشت" که از این بمب‌ها استفاده کند."

"ون کرک" مسئول موقعیت‌یابی ارتش آمریکا برای بمباران هیروشیما سال 2012 درباره این‌که آیا از کار خود پشیمان است یا نه می‌گوید: "من پشیمانم که مجبور شدیم آن کار را انجام بدهیم، اما معتقدم برای آن‌که جنگ را با کم‌ترین میزان کشته به پایان برسانیم، مجبور بودیم آن عملیات را انجام بدهیم. اگر همین شرایط دوباره تکرار می‌شد، دقیقاً مانند آن‌چه سال 1945 بود، من باز هم آن کار را انجام می‌دادم. "داوطلب می‌شدم" که آن کار را انجام بدهم. "می‌خواستم" آن عملیات را هدایت کنم."


ژاپن هنوز هم با پیامدها و هزینه‌های آن بمب‌های اتمی دست و پنجه نرم می‌کند. دولت این کشور ماهیانه مبلغی را به بازمانده‌های آن روزها می‌دهد تا بتوانند نه تنها با اثرات فیزیکی قرار گرفتن در معرض تشعشعات هسته‌ای مقابله کنند، بلکه بر اثرات روانی آن هم غلبه نمایند. دکتر "نانائو کامادا" رئیس آسایشگاه بازماندگان بمب‌های اتمی می‌گوید: "ما حدود 300 نفر مقیم این‌جا داریم که همه آن‌ها قربانیان بمب‌های اتمی هستند. دلیل اصلی بیماری آن‌ها تشعشع است، و البته سن بالای آن‌ها. اکثر آن‌ها دچار سرطان و مشکلات قلبی هستند. مشکلات دیگر هم شامل بیماری‌های روانی، مانند اختلال استرس پس از حادثه می‌شود. خاطراتی از روز انفجار دارند که گاهی مانند فلش‌بک به ذهنشان می‌آید و آن‌ها را آزار می‌دهد."

بعد از جنگ، آمریکایی‌ها قانون اساسی ژاپن را تغییر دادند. از جمله این‌که بند 9 این قانون، ژاپن را از داشتن ارتش منع می‌کند. ژاپن صرفاً می‌تواند نیروهای "دفاع از خود" داشته باشد که بخشی از آن هم در پایگاه دریایی آمریکا در شهر "یوکاساکا" مستقر است. هیچ کجا در ژاپن نیست که بتواند اثر هجوم آمریکایی‌ها را بهتر از خیابان "دوبوئیتا" نشان دهد. این خیابان فاصله چند متری از پایگاه نظامی آمریکا دارد. اگر می‌خواهید یک "همبرگر نیروی دریایی" بخورید یا از فروشگاه وسایل اضافی ارتش خرید کنید، باید به همین خیابان بیایید.

با این حال، پایگاهی که بیش‌ترین جنجال را در ژاپن ایجاد کرده است، پایگاه آمریکا در "اوکیناوا"ست، خانه 21 هزار پرسنل آمریکایی. بیش از یک سوم از سربازان آمریکایی در منطقه آسیا-اقیانوسیه در این پایگاه مستقر هستند و ساکنین این منطقه می‌خواهند آن‌ها را از کشورشان بیرون کنند. "کازوهیکو کیمورا" یکی از فعالان اجتماعی در این خصوص می‌گوید: "اوکیناوا را ارتش آمریکا برای پایگاه خود انتخاب کرد و این منطقه را به مستعمره خود تبدیل کرده است. زمینی را که مردم در آن زندگی و کشاورزی می‌کردند از ما گرفتند. بولدوزر آوردند و باغ‌های ما را نابود کردند و زمینش را برای نیازهای ارتش آمریکا استفاده کردند."


وی ادامه می‌دهد: "زمانی که اوکیناوا به ژاپن برگردانده شد، یک قانون اساسی جدید و مسالمت‌آمیز تصویب شد که حقوق مالکیت شخصی را تضمین می‌کرد. ما نمی‌خواستیم زمین‌هایمان برای جنگ مورد استفاده قرار بگیرد. بنابراین می‌خواهیم که پایگاه‌های آمریکایی تعطیل شوند و زمین‌شان به صاحبان اصلی برگردد."

ژاپن و آمریکا به‌رغم حوادث اتمی، امروزه رابطه گرم و نزدیکی با یک‌دیگر دارند. این در حالی است که اوباما به عنوان اولین رئیس‌جمهور آمریکایی در دوره ریاست‌جمهوری خود به هیروشیما سفر کرده اما عذرخواهی نکرده است. ژاپن هم هیچ‌گاه به خاطر حمله غافلگیرکننده به پایگاه آمریکایی "پرل هاربر" عذرخواهی نکرده است. ترومن در سن 88 سالگی فوت کرد و تا روز آخر هم از تصمیم خود در بمباران اتمی ژاپن دفاع کرد. نوه او توضیح می‌دهد: "من فکر نمی‌کنم عذرخواهی [از ژاپن] صورت بگیرد. شاید دو کشور زبانی پیدا کنند که آن‌ها را به هم نزدیک‌تر کند، مبنی بر این‌که ما اذعان می‌کنیم هر دو طرف متحمل خسارت‌های سنگینی شده‌اند. اما در شرایط کنونی به نظر نمی‌رسد یک عذرخواهی رسمی از جانب آمریکا در دستور کار باشد، و از آن طرف هم بعید است ژاپن قصد عذرخواهی داشته باشد."

وقتی از کوابارا می‌پرسید اکنون درباره آمریکا چه حسی دارد، می‌گوید: "هر حرف یا کار خوبی هم که آمریکا انجام بدهد، ما باز هم فکر نمی‌کنیم که این‌ها صادقانه است. وقتی اوباما انتخاب شد، گفت تعداد سلاح‌های هسته‌ای را کاهش خواهد داد، اما نه تنها این تعداد را کم نکرده، بلکه بیش‌تر هم کرده است. او باید در قبال حرف‌هایی که می‌زند احساس مسئولیت کند. همچنین باید به هیروشیما و ناگازاکی بیاید و به مردم و قربانیان ادای احترام کند." بمباران‌های اتمی هیروشیما و ناگازاکی موجب مرگ بیش از 300 هزار ژاپنی شد. اگر برنامه آمریکا برای حمله به 20 شهر شوروی از جمله شهرهای پرجمعیت مسکو و لنینگراد، عملی می‌شد، قطعاً تعداد قربانیان به میلیون‌ها نفر می‌رسید. خوش‌بختانه آن برنامه هیچ‌گاه اجرایی نشد، اما آغاز دوره‌ای جدید به نام جنگ سرد بود.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
1 - آگوست سال 1945 آمریکا بر سر شهرهای هیروشیما و ناگازاکی در ژاپن بمب اتمی انداخت. اکنون 73 سال از آن ماجرا می‌گذرد، اما هنوز هم هیچ‌کس اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی آمریکا جنایتکارشماره یک سگ دست نشانده مدعیان حقوق بشر نمی کند، خفه خون گرفتن و سکوت اختیارکرده است.
2 - ومجامع حقوق بشری ازسال 1945 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی آمریکا جنایتکارشماره یک سگ دست نشانده مدعیان حقوق بشرنمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
3 - واین درحالی است که مدعیان حقوق بشر و سازمان های بین المللی تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی آمریکایی ها جنایتکارشماره یک سگ دست نشانده مدعیان دروغین حقوق بشرنمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
چرا ایران نباید با آمریکا مذاکره کند؟

14 خرداد 1398 ساعت 11:00

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی معتقد است که با توجه به بدعهدی‌های آمریکایی‌ها در اجرای برجام و اِعمال تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران، نباید با آنها مذاکره کنیم.

به گزارش جهان نیوز، سیدحسین نقوی‌حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به برخی اظهارنظرها درباره مذاکره میان ایران و آمریکا، گفت: مذاکره جمهوری اسلامی ایران با آمریکا تحت هر شرایطی بازی دو سر باخت است.

وی با تأکید بر اینکه آمریکایی‌ها در شرایط فعلی از روش چماق و هویج برای مواجهه با جمهوری اسلامی ایران استفاده می‌کنند، اظهار داشت: آمریکایی‌ها از طرفی سخت‌ترین و شدیدترین تحریم‌ها را علیه ملیت ایران اِعمال می‌کنند و از طرف دیگر خواهان مذاکره بدون پیش‌شرط هستند، این رفتارها اصلا پذیرفته نیست.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، دولت آمریکا را دولتی بدعهد و ناقض تمامی قوانین بین‌المللی دانست و تصریح کرد: در شرایطی که آمریکایی‌ها به صورت یک‌جانبه و خلاف موازین بین‌المللی از برجام خارج شدند، باید قاطعانه در برابر آنها ایستادگی کنیم.

نقوی‌حسینی در ادامه مذاکره با آمریکایی‌ها را در شرایط موجود به صلاح کشور و مردم ندانست و گفت: دولت باید از مذاکرات برجام درس عبرت بگیرد، آمریکایی‌ها به راحتی تعهداتی که در برجام و طی مذاکراتی فشرده داده بودند را لغو کردند؛ معتقدم با مقاومت بیشتر مقابل آمریکا می‌توانیم از شرایط موجود عبور کنیم.

وی یکی از شرایط مذاکره با آمریکا را منوط به بازگشت آنها به تعهداتشان ذیل برجام عنوان کرد و افزود: آمریکایی‌ها قبل از اینکه شروطی برای مذاکره با ایران تعیین کنند، باید به این سؤل پاسخ دهند که چرا از برجام خارج شدند.

نماینده مردم ورامین در مجلس در پایان خاطرنشان کرد: در شرایط موجود و با توجه به اینکه آمریکایی‌ها در روند اجرای برجام بدعهدی کرده‌اند و از طرف دیگر تحریم‌های ظالمانه‌‌ای علیه ملت ایران اعمال کرده‌اند، نباید با آنها در هیچ زمینه‌ای گفت‌وگو و مذاکره داشته باشیم، زیرا آینده این مذاکرات اصلا معلوم نیست و فقط برای کشور خسارت به بار می‌آورد.ژ

منبع:تسنیم
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
چرا ایران نباید با آمریکا مذاکره کند؟
چرا مردم ایران با آمریکا دشمن هستند؟
1 - ایرانی ها دلایل زیادی برای دشمنی با ایالات متحده دارند. تراثدیگ برخی از علل خصومت ایرانی ها با آمریکا را اینگونه برشمرده است.
2 - کودتای 28 مرداد که توسط واشنگتن مهندسی شده بود.

3 - حمایت آمریکا از حکومت دیکتاتور پهلوی.

4 - توقیف دارایی های ایران پس از انقلاب این کشور و تحریم های متعدد اقتصادی.

5 - حمایت از حکومت عراق در جنگ هشت ساله و تحویل سلاح های شیمیایی به صدام.

6 - هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران و کشتن 290 شهروند غیرنظامی و ...

7 - تنها دلیل حرکت دولت اوباما به سمت توافق هسته ای با ایران این بود که آمریکا به همکاری این کشور برای شکست دادن داعش _گروهی که با حمایت های دوست خوب واشنگتن یعنی ریاض رشد کرد_ نیاز داشت.

8 - تراثدیگ به ادامه یافتن خصومت مقامات آمریکا با ایران اشاره کرده و نوشته، اکنون هم سنای آمریکا علیرغم توافق هسته ای به تصویب تحریم های جدید علیه ایران رای قاطعی داده است.
9 - حمایت آمریکا ازگروهک تروریستی منافقین
10 - حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی
11 - حمایت آمریکا از رژیم سعودی
12 - حمایت آمریکا ازتروریسم
13 - حمایت آمریکا ازالقاعده
14 - حمایت آمریکا ازطالبان
15 - حمایت آمریکا ازداعش
16 - حمایت آمریکا ازجبهه النصره
17 - حمایت آمریکا ازگروه های تروریستی
18 - حمایت آمریکا ازمخالفان سوری
19 - حمایت آمریکا از ارتش آزاد سوریه
20 - حمایت آمریکا ازشورشیان
21 - حمایت آمریکا ازتروریست های منطقه
22 - حمایت آمریکا ازچند کشور دیگرجنایتکارعربی، رژیم جعلی صهیونیستی و کشور های اروپایی
23 - آمریکا، عامل آوارگی مردم دنیاست
24 - بسیاری ازآوارگان درخاورمیانه وجهان، قربانی مداخله جویی های آمریکا هستند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
0
0
چرا ایران نباید با آمریکا مذاکره کند؟
دشمنی آمریکا مربوط به مسائل هسته ای ایران نمی شود
پشتیبان ایران خداوند متعال است و دشمنی آمریکا نسبت به ایران 38 سال است که وجود دارد و همچنان ادامه خواهد داشت.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار