شهدای ایران shohadayeiran.com

واکنش عباس عبدی به مناظره زاکانی و تاجزادهبه گزارش شهدای ایران؛ دوست عزیز آقای مصطفی تاجزاده که در سال ۷۸ معاون سیاسی وزارت کشور بود و آقای دکتر علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای پیشین مجلس روز سه‌شنبه درباره برخی مسائل مهم سیاسی کشور به‌ویژه ماجرای کوی دانشگاه در تیرماه ۷۸ با یکدیگر به مناظره نشستند که باتوجه به مسائل مطرح شده در این نشست، طبعا بازتابی گسترده به ‌همراه خواهد داشت. اما شخصا معتقدم این‌گونه مناظره‌ها و گفت‌وگوهای سیاسی-رسانه‌ای کمک خاصی به حل مشکلات کشور و تفاهم عمومی برای عبور از وضعیت کنونی نخواهد کرد؛ به بیان دیگر اگرچه احتمالا محتوای آن برای برخی جذاب و قابل‌توجه و حتی عملی منطقی است زیرا ممکن است که بگویند برای ساختن و پرداختن آینده، ابتدا باید تکلیف گذشته را روشن کنیم اما به نظر می‌رسد تا زمانی که «گذشته» را به عنوان یک امر سیاسیِ روز بررسی و ارزیابی کنیم، تبعات منفی آن بر اثرات مثبتش می‌چربد.

حدود 2 ماه پیش در یادداشتی با عنوان «خوانش سیاسی یا تاریخی؟» که اتفاقا در همین روزنامه اعتماد به چاپ رسید، توضیح دادم وقتی به گذشته بازمی‌گردیم، باید با خوانشی تاریخی با مسائل مواجه شویم؛ حال آنکه متاسفانه تاریخ در فرهنگ سیاسی ایرانی همواره امری سیاسی و برای یارگیری و داوری درباره امروزمان است؛ به بیان دیگر در فضای سیاسی-رسانه‌ای ایران، صحبت و گفت‌وگو درباره رویدادی سیاسی همچون وقایع کوی دانشگاه تهران که حدود 2 دهه از زمان وقوعش می‌گذرد، با هدف درس‌آموزی از تاریخ انجام نمی‌شود، بلکه طرفین سعی می‌کنند طرف مقابل خود را محکوم کرده و بگویند این طرف مقابل است که مقصر تمامی اتفاقات بوده است. واقعیت این است که هیچ‌کدام از طرفین مناظره به صفت فردی قادر نیستند از مواضع پیشین خود کوتاه بیایند چراکه در این صورت اطرافیان معمولا او را متهم به سازش و عقب‌نشینی می‌کنند. بنابراین تا زمانی که تاریخ و گذشته را در خوانشی سیاسی تحلیل می‌کنیم، غیرممکن است که این گفت‌وگوها موثر و مفید باشد.

چراکه چنین گفت‌وگوها و مناظره‌هایی در بهترین حالت می‌تواند تجربه‌ای متفاوت از روال جاری باشد؛ حال آنکه اتفاقی که معمولا در پی این گفت‌وگوها می‌افتد، تنش‌ها و بدبینی‌ها را تشدید خواهد کرد و دو طرف صرفا بر اینکه محق بوده‌اند، پافشاری می‌کنند. به همین دلیل، طرفین مجبورند که خود را ذی‌حق معرفی کرده و طرف مقابل را کاملا خطاکار معرفی کنند. این درحالی است که ممکن نیست در مباحثی از این دست، یک طرف مرتکب هیچ خطایی نشده باشد و طرف مقابل مقصر تمامی مسائل باشد. در نتیجه معتقدم نمی‌توان به چنین رویارویی‌هایی نام «گفت‌وگو» داد.

نکته حائز اهمیتی که باید در رابطه با این مناظره خاص میان آقایان تاجزاده و زاکانی مورد تاکید قرار دهم این است که اگرچه شخصا معتقدم که هر دو طرف مناظره سعی دارند حقیقت مورد نظر خود را روشن کنند اما آنچه به عنوان یک ناظر بیرونی مشاهده می‌کنیم، این است که چنین گفت‌وگوهایی در عمل مچ‌گیری از یکدیگر و متهم کردن طرف مقابل است در نتیجه مخل نگاه مثبت به آینده است؛ البته این گفته به آن معنا نیست که ما در مورد اتفاقات گذشته فکر نکرده و صحبت نکنیم؛ بلکه اتفاقا باید در مورد گذشته با رویکردی تاریخی فکر کنیم و سخن بگوییم اما اگر قرار بر بازتولید گذشته باشد و خروجی آن نوعی پرونده‌سازی علیه یکدیگر باشد، این اقدام نتایج منفی به همراه خواهد داشت.

سوال این است که آقایان تاجزاده و زاکانی یا بنده چگونه می‌توانیم بی‌طرف و منصفانه از عملکرد خود در سال 78 دفاع کنیم؟! آیا این مهم اساسا ممکن است؟ به نظر می‌رسد که این امکان فراهم نباشد و اگر بخواهیم وقایع 78 را با رویکردی بی‌طرف و عادلانه بررسی کنیم، باید به یک طرف ثالث رجوع کنیم؛ بنابراین به عقیده من برگزاری مناظره‌هایی از این دست، پوست‌ خربزه‌ای است که بعضا رسانه‌ها زیر پای سیاسیون می‌اندازند زیرا رسانه‌ها برای تیراژ نیز به خوراک نیاز دارند و خوراک رسانه‌ها در مطرح کردن چنین موضوعاتی است؛ حتی اگر در این مورد رسانه نقشی نداشته باشد. البته به هیچ عنوان قصد ندارم، دوستان رسانه‌ای را محکوم کنم.

آنها کار خود را می‌کنند اما معتقدم ادامه این رویه در آینده، نه به نفع کشور خواهد بود و نه به نفع جامعه و جناح‌ها. جالب آنکه مشابه چنین اتفاقی در روزهای گذشته در مورد مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی نیز رخ داد و عده‌ای به ‌نام بازخوانی تاریخ در دفاع از ایشان وارد گود شده و طبعا در مقابل، به همین بهانه علیه وی سخن رانده شده است.

حال آنکه دقت در گفتار دو طرف به‌روشنی نشان می‌دهد که همه گزاره‌های در فضای سیاست‌زده شنیده شدند و در عمل گامی در مسیر شناخت بیشتر و بهتر شخصیت آقای هاشمی برداشته نشد و مخاطب را به ‌سمت آگاهی بیشتر راهنمایی نمی‌کرد چراکه این گفتار صرفا نوعی تقابل فکری است، نه تعامل علمی. چنین مباحثی آن هم در شرایطی که اساسا مساله امروز جامعه این مسائل نیست، فایده‌ چندانی ندارد.

متاسفانه امروز با مسائل مهم بسیاری در حوزه‌های مختلف روبه‌رو هستیم و با وجود چنین شرایط سیاسی، فرصت مناسبی برای پرداختن به این قبیل مسائل نیست.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار