شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۷۴۶۷۲
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۳
سازمانی که چندین هزار ایرانی بی گناه را ترور کرده:
الگو گرفتن از شاخه خارج کشور نهضت آزادی به رهبری ابراهیم یزدی که ملهم از انقلاب‌های کوبا، الجزایر و... مسیر آموزش چریکی را در پیش گرفته بودند و روش‌های به‌کارگرفته شده توسط گروه‌های محفلی و چریکی چپ سبب رادیکال شدن سازمان مجاهدین شد؛ روشی که پس از انقلاب هم با چراغ سبز رئیس‌جمهور وقت در سال 60 امتداد یافت و فجایع خونینی را رقم زد.
سرویس سیاسی شهدای ایران:بازخوانی جنایات و سبوعیت سازمانی که چندین هزار ایرانی بی‌گناه را ترور کرده، در جنگ تحمیلی به صدام سرویس می‌داده و حالا هم رسما در خدمت سعودی و آمریکاست، حتما مهم است. مهم است، چون در این سال‌ها برای تبیین جنایت‌ها و خیانت‌های آن کوتاهی صورت گرفته؛ آن قدر کوتاهی شده که کاندیداهای ریاست‌جمهوری هم فکر می‌کنند از این گسست تاریخی  و اکنون‌زدگی به وجودآمده در جامعه ایرانی  می‌توانند استفاده کرده، با شعبده‌بازی جای جلاد و شهید را عوض کنند و سبد رأیشان را از این طریق پر کنند.


سازمان منافقین از روشنفکری تا ترور/ طوطی و بازرگان/سرویس به صدام در جنگ تحمیلی


 اما به نظرم مهم‌تر از آن پاسخ به این سوال است که چه می‌شود مجموعه‌ای مبارز که هسته مرکزی آن را عموما دانشجویان تحصیلکرده مسلمان با دغدغه‌های عدالتخواهانه و ضداستبدادی و کم‌وبیش دینی تشکیل داده‌اند، در یک روند نسبتا کوتاه به جایی می‌رسد که اعضایش سلاح به دست بگیرند و علیه همه آن آرمان‌های سابقش ماشه بچکاند. اینکه چطور می‌شود یک تشکیلات فاصله بین روشنفکری – حداقل در ادعا- و تروریسم را به سرعت می‌پیماید، موضوعی مهم است و بررسی آن علاوه‌بر ارزش تاریخی شاید مصادیق به‌روزی هم پیدا کند.

با نگاهی اجمالی به گروه‌های مبارز پیش از انقلاب تسامحاً می‌توان مجموعه اپوزیسیون حکومت پهلوی را به سه دسته عمومی تقسیم کرد؛ سه جریان که به‌رغم داشتن هدف مشترک سلبی در بعد ایجابی تفاوت‌هایی در فرم و محتوا با هم داشتند. جریان اول موسوم به جریان راست(1) که شامل گروه‌های ملی‌گرا و ملی‌گرا- مذهبی مانند جبهه ملی و نهضت آزادی می‌شد، در روش مبارزاتی بیشتر متمرکز بر روش‌های سیاسی نخبگانی در چارچوب رژیم و مدل پارلمانتاریستی رفتار می‌کردند، جریان دوم گروه‌های چپ‌گرا بودند که در محتوا بیشتر به گفتمان‌های ماتریالیستی و کمونیستی گرایش داشتند و روش مبارزاتی آنها مسلحانه و نظامی بود و جریان سوم، گروه‌های اسلام‌گرا و نزدیک به روحانیت بودند که روش مبارزاتی مردمی و ناظر به حرکت توده عمومی مردم را در پیش گرفته بودند. هسته اولیه سازمان مجاهدین در سال‌های آغازین دهه 40 و از بدنه نهضت آزادی شکل گرفت. نسل جوان نهضت آزادی که مدل مبارزاتی نهضت آزادی و مهندس بازرگان را حداکثری نمی‌دید، تصمیم گرفتند از نهضت جدا شوند. نگاه حداقلی نهضت در تحدید قدرت شاه تا روزهای پایانی رژیم و تا سال 57 هم ادامه پیدا کرد و این موضوع سبب شد جوانان پرشر و شوری مانند محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و بدیع‌زادگان با هدف مبارزه حداکثری با حکومت شاه و استفاده از روش قهرآمیز در سال 44 اقدام به تشکیل سازمان مجاهدین خلق کنند.


 بعدها حسن نیک‌بین (عبدی)، علی مشکین‌فام، ناصر صادق، علی میهن‌دوست و حسین روحانی نیز به آنها پیوستند. سازمان نوپا و جوان مجاهدین در حالی حداکثری دیدن مبارزات را از جریان‌های اسلام‌گرا وام گرفت که روش‌های مبارزاتی آنها را قبول نداشت و بیشتر سعی کرد شبیه گروه‌های چپ مبارزه کند؛ مبارزه‌ای مسلحانه که بسیار پرهزینه است و طبعا نمی‌تواند خیلی مردمی باشد و نخبگانی و درشمار محدود باقی می‌ماند.

صورت‌مساله نشان می‌دهد که در سال 44 سازمانی تشکیل شده است که دیگر هیچ نسبتی با نهضت آزادی و تفکرات مهندس بازرگان نه در هدف و روش و نه در ایدئولوژی ندارد، اما واقعیت چیز دیگری است. اسناد و مدارک نشان می‌دهد اعضای سازمان از زمان تاسیس تا دستگیری‌های سال 50 و بعد انشعاب سال 54 و به اصطلاح تصفیه تشکیلاتی این سال درگیر مسائل فکری مهمی هستند که برای حل آنها عموما به کتب و آثار پدر معنوی خود یعنی مهندس بازرگان رجوع می‌کنند. مساله اصلی سازمان در این سال‌ها اولا نسبت دین و علم است و ثانیا روش و مدل مبارزه.

سازمان در سال 1350 عملیات‌هایی را انجام می‌دهد، اما قبل از آنکه کار به عملیات خیلی مهمی بکشد، برخی از اعضای مرکزی دستگیر شده و 9 نفر از آنها یعنی حنیف‌نژاد، سعید محسن، بدیع‌زادگان، عسگری‌زاده، مشکین‌فام، ناصر صادق، میهن‌دوست و محمد بازرگانی اعدام می‌شوند. حکم اعدام مسعود رجوی هم با رایزنی برادرش که کارمند سازمان ملل است به حبس تبدیل می‌شود(2) با تضعیف مرکزیت سازمان و پایان نسل اول چالش‌های نظری به نقطه‌ای می‌رسد که در سال 54 منجر به انشعاب و صدور بیانیه موسوم به تغییر مواضع ایدئولوژی سازمان در 40 صفحه و توسط گروهی از اعضای خارج زندان می‌شود. سه فراز مهم این بیانیه نشان‌دهنده چالش‌های اصلی اعضای سازمان تا آن روز است؛ «... پس از چهار سال مبارزه مسلحانه و دو سال بحث و گفت‌وگوی ایدئولوژیک به این نتیجه رسیده‌ایم که مارکسیسم تنها فلسفه واقعی انقلابی است»، «اسلام به دلیل اعتقاد به خدا و نبوت و قیامت نمی‌تواند مبشر پیروزی نهایی زحمتکشان و مستضعفان باشد» و «هرچه پوستین کهنه اسلام را وصله‌های علمی زدیم، از جای دیگر پاره شد».در بین این سه عبارت به نظر می‌رسد عبارت سوم مهم‌تر است و عبارت‌های اول و دوم استنتاج اعضای مارکسیست‌شده سازمان از عبارت آخر است و این مساله‌ای است که قبلا مهندس بازرگان سعی کرده در آثار خود به آن پاسخ دهد. از قضا نوع پاسخگویی مهندس بازرگان است که خواسته یا ناخواسته سازمان را به نقطه انحطاط می‌کشاند.

مرحوم بازرگان و مرحوم یدالله سحابی و اعضای نهضت آزادی که نسبت به جبهه ملی نگاه مذهبی‌تری داشتند، از زمان تاسیس و ارتباط با بدنه دانشجویی و در تقابل با فضای فکری آن زمان و موج بلند و پرجاذبه روشنفکری آن عصر که مارکسیسم بود، تلاش داشتند بین دین و علم تلفیقی ایجاد کرده و ثابت کنند دین اسلام علمی است، تا مقابل مارکسیست‌ها و غربی‌ها حرفی برای گفتن داشته باشند، اما عدم تسلط به مبانی فقهی و دینی روشن و دقیق سبب می‌شود مجموعه تعلیماتی که به بدنه نهضت و سمپات‌های آن و طبعا نسل جوان سازمان مجاهدین منتقل می‌شود، حکم همان وصله زدن پوستین کهنه را داشته باشد. ردپای اثر این عبارت بیانیه تغییر ایدئولوژیک سازمان را در جای جای تعالیم مهندس بازرگان می‌توان دید. (3)

کتاب اصلی آموزش ایدئولوژی سازمان یعنی کتاب «راه انبیا، راه بشر» به‌شدت تحت تاثیر کتاب «راه طی‌شده» مهندس بازرگان است. کتاب مرجع دیگر سازمان یعنی شناخت که ظاهرا توسط حسین روحانی نگاشته شده، در بخش‌هایی کاملا برگرفته از ابزار شناختی آریان‌پور و آن هم ملهم از نوعی نگاه مارکسیستی است.

کشمکش‌های درونی سازمان بعد از بیانیه تغییر ایدئولوژی اوج گرفت و خشونت برون‌سازمانی تبدیل به خشونت درونی و حذف فیزیکی اعضا منجر شد (4) و بدنه مارکسیست سازمان به خشن‌ترین روش‌ها بدنه اسلام‌گرا را از تشکیلات حذف کرد. خشونت و سبوعیت سازمان که در سال‌های بعد از انقلاب و پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری بنی‌صدر و اعلام رسمی مبارزه مسلحانه مجاهدین با نظام بروز کرد، میراث همین خشونت است.

در واقع اعضای جوان نهضت آزادی هرچند سعی کردند در سال 44 از نهضت آزادی انشعاب کنند، اما به لحاظ فکری هیچ‌گاه نتوانستند از زیر یوغ نهضت خارج شوند و التقاطی که آنها را به نقطه خشونت رساند، حاصل همان تعالیم پدران معنوی است. در واقع جوانان نهضتی منشعب‌شده در عرصه فکر کاری نکردند جز تکرار طوطی‌وار وصله پینه‌های بزرگان نهضت آزادی و شخص مهندس بازرگان.


هبوط سازمان منافقین از روشنفکری تا ماشه چکاندن اما تنها با التقاط فکری اتفاق نیفتاده است؛ گروه‌های زیادی در تاریخ بوده‌اند که در عین اعوجاج فکری به گوشه‌ای خزیده‌اند و خشن نشده‌اند. ظهور گروه‌هایی مانند فرقان یا در ابعاد وسیع‌ترش همین منافقین حاصل هم‌داستانی التقاط و رادیکالیسم است.

به نوشته فرهیختگان، الگو گرفتن از شاخه خارج کشور نهضت آزادی به رهبری ابراهیم یزدی که ملهم از انقلاب‌های کوبا، الجزایر و... مسیر آموزش چریکی را در پیش گرفته بودند و روش‌های به‌کارگرفته شده توسط گروه‌های محفلی و چریکی چپ سبب رادیکال شدن سازمان مجاهدین شد؛ روشی که پس از انقلاب هم با چراغ سبز رئیس‌جمهور وقت در سال 60 امتداد یافت و فجایع خونینی را رقم زد.

پی‌نوشت‌ها


1- مفهوم راست به لحاظ سیاسی، تاریخی از آن زمان تاکنون دچار دگردیسی فراوانی شده است.
2- هرچند بعد‌ها برخی از اعضای سازمان تبدیل حکم اعدام رجوی به حبس ابد را مشکوک اعلام کردند و معتقد بودند او از ابتدا عامل نفوذی ساواک برای تغییر در مشی و حرکت سازمان بوده است.
3- بازرگان در «مطهرات در اسلام» تلاش دارد ثابت کند آنچه در اسلام طاهرکننده است، دلایل علمی دارد (آب- آفتاب – خاک و...). وی در کتاب راه طی‌شده بدون استدلال صریح و دقیقی علوم حسی و تجربی را پایه تعالی و رشد می‌داند و معتقد است رشد این علوم بشر را درنهایت به همان مقصدی می‌رساند که دقیقا از پیش به سوی آن دعوت شده‌اند، بنابراین راه علم همان راه طی‌شده انبیا است. او به همین دلیل اروپاییان را در خط انبیا می‌داند و حمام رفتن صبحگاهی و گاهی قبل از آفتاب آنان را به منزله وضو و غسل مسلمانان، خواندن سرمقاله و روزنامه نیمه‌خواندن و به اخبار رادیو گوش دادن را صلواه‌الوسطی و کتاب خواندن بعد از ناهار را در حکم تعقیبات نماز ظهر می‌داند. خوابیدن‌شان را همان هشت ساعت خواب شرعی مومنان که عبادت هم هست می‌شمارد و به قمارخانه و میخانه و رقاص‌خانه رفتن‌شان را بسیار اندک و قابل‌ملاحظه شمرده و ورزش و تئاتر و موزه رفتن شبانه آنها را در حکم امور مستحبی می‌داند.
4- در بیرون زندان و پس از اختلاف بین مجید شریف واقفی (که ایدئولوژی جدید مارکسیست‌ها را نپذیرفته بود) و بهرام آرام و تقی شهرام (عوامل اصلی تغییر ایدئولوژی)، در 17 اردیبهشت 57 آرام و شهرام و تنی چند از هواداران او با کمک لیلا زمردیان (زن شریف واقفی که با بهرام آرام ارتباط داشت) شریف واقفی و صمدیه لباف که مخالف ایدئولوژی مارکسیست‌ها بودند را ترور کردند و جنازه شریف واقفی را سوزاندند و لباف که زخمی شده بود، توسط ساواک دستگیر و اعدام شد.
گروه تغییر ایدئولوژی‌یافته در جریان پیروزی انقلاب (اوایل 57) با گروه‌های مائوئیست ادغام و نام «پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» را برای خود (که به‌طور خلاصه به آنها «پیکار» می‌گفتند) انتخاب کردند.
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
0
0
نماینده مجلس:
حمایت آمریکا از صدام در نسل کشی کُردها را فراموش نمی کنیم
رئیس مجمع نمایندگان مردم استان کردستان در مجلس شورای اسلامی گفت: نسل های آینده بویژه کُردها جمعه خونین حلبچه و 180 هزار شهید انفال و بمباران شیمیایی سردشت را که با حمایت آمریکا صورت گرفت را هرگز فراموش نخواهند کرد.
تاریخ خبر: 27/08/1397 - 13:24
محسن بیگلری روز یکشنبه در چهارمین نشست تخصصی حقوق بشر آمریکایی در سنندج اظهار داشت: آمریکا دشمن اصلی کردها بوده و هست و تاریخ گواهی بر این مطلب است.
وی با اشاره به اینکه این رویدادها را هیچ انسان آزاده ای به فراموشی نخواهد سپرد، افزود: آمار شیمیایی های جنگ تحمیلی ایران به دلیل انتقال نسل به نسل آن در حال افزایش است.
رئیس مجمع نمایندگان مردم استان کردستان در مجلس شورای اسلامی به میزان بی توجهی امریکا به کُردهای جهان اشاره کرد و یادآور شد: بعضی ها معتقدند آمریکا کُردها را حمایت می کند که اگر در این مساله تامل شود مشخص خواهد شد که کاملا برعکس است.
بیگلری تاکید کرد: کُردها اولین قربانی ترورها بودند و بزرگانی چون شیخ الاسلامی ها و برهان عالی ها را از این طریق از دست دادند.
وی اظهار داشت: ما کُردها حمایت و ترحم آمریکایی ها را نمی خواهیم و خواهان لطف رهبر ایران هستیم که همواره شامل حال ما شده است.
بیگلری اضافه کرد: معظم له فرمودند کردستان سرزمین مجاهدت های خاموش و فداکاری های بزرگ است و این مدال افتخاری برای مردم این منطقه است.
رئیس مجمع نمایندگان مردم استان کردستان در مجلس شورای اسلامی گفت: امام خامنه ای توهین به ام المومنین حضرت عایشه و خلفای راشدین را حرام کردند و این نماد وحدت در کشور ما است.
وی افزود: در گفتگوی رهبری با برهم صالح رئیس جمهور عراق هم، ایشان بر وحدت شیعه و سنی و کُرد و عرب تاکید کردند.
بیگلری یادآور شد: هر زمان که به سخنان و فرموده های رهبری عمل کردیم در نتیجه آن پیروزی نصیب کشور مان شده است.
وی با اشاره به اینکه برجام نمونه ساده ای است که چون بطور کامل به فرموده رهبری عمل نشد به شکست انجامید، اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند نیت آمریکایی ها نسبت به ایران مشخص است، مذاکره هم کنید بجایی نمی رسید.

** حقوق بشر چماق آمریکا برای کوبیدن مخالفان است
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری هم در این نشست گفت: استفاده ابزاری از حقوق بشر از خصیصه های حقوق بشر آمریکایی است که این کشور از آن به عنوان چماقی برای کوبیدن مخالفان خودش استفاده می کند.
آیت الله حیدری آل کثیر اظهار داشت: حقوق بشر در نظر آمریکا هیچ مصداقیتی ندارد که مهمترین آن رفتار دوگانه در مقابل برخی کشورها و مردم آن است.
وی اضافه کرد: از جمله این رفتارهای دو گانه می توان به واکنش آن به جنایت های ضد بشری در کشورهای سوریه، لبنان، یمن، افغانستان و عراق اشاره کرد که در این کشورها کشته شدن هزاران کودک و مردم به علت کمبود غذا و دارویی که در اثر جنگ افروزی های دست نشانده های آمریکا دیده نمی شود و چه بسا بر آن سرپوش گذاشته می شود.
آیت الله حیدری آل کثیر افزود: آمریکا به جای حمایت از مردم آسیب دیده آن کشورها، از رژیم های غاصبی چون عربستان برای کشتار بیشتر حمایت می کند.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: در اثر حمایت های آمریکا از تروریسم تنها در کشور ما 17 هزار نفر قربانی ترور شده اند که همه عوامل آن مورد حمایت آمریکا هستند که با جنگ افروزی های خود به بهانه مبارزه با تروریسم در کشورهای خاورمیانه ای این گروه های تروریستی را حمایت می کند.
وی افزود: اما آنچه که هم اکنون باید در برابر اقدامات ضد بشری آمریکا و ماهیت استفاده ابزاری از حقوق بشر مورد توجه قرار بگیرد تکلیف امت اسلامی برای اعتلای محور مقاومت به عنوان تنها نسخه شفا بخش در مقابل سلطه پوشالی و استکباری آمریکا رو به افول است.
آیت الله حیدری آل کثیر اضافه کرد: این هدف با مد نظر قرار گرفتن استراتژی وحدت که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بوده مورد تحقق است و در این بین باید همه مسلمانان همبستگی را به عنوان یک اصل اصل قرار دهند.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت: در اصل وحدت به معنای در کنار یکدیگر بودن است و معنای معنی ذوب شدن مذاهب نیست و تمامی افراد و مذاهب عقاید و ایمان خود را حفظ می کنند.
وی اضافه کرد: اهمیت وحدت آن زمانی نمود پیدا می کند که اگر وحدت بود فلسطین تکه پاره نمی شد، هارون های منطقه یمنی ها را به کشتار نمی کشاندند و گروه تروریستی و تکفیری داعش تشکیل نمی شد و همه این ها به خاطر ضعف وحدت اسلامی است.
آیت الله حیدری آل کثیر با اشاره به وجود برخی چالش های درونی و مخالفان وحدت در کشور افزود: یقینا استکبار و صهیونیست نبود وحدت را عامل موفقیت خود در منطقه و کشور می دانند و برای این هدف شیعه لندنی و تکفیری های وهابی و سلفی را در کشور ایجاد کرده اند.
وی اضافه کرد: برای خنثی کردن این دسیسه ها باید توجه داشته باشیم که مذاهب اسلامی همه اعضای یک پیکر هستند و همبستگی باید در برابر تفکرات افراطی شیعه و سنی ایستادگی کنند.
به گزارش ایرنا، چهارمین نشست تخصصی حقوق بشر آمریکایی از منظر رهبر معظم انقلاب با حضور جمعی از مسئولان کشوری و لشگری، صاحب نظران داخلی و خارجی امروز یکشنبه در مجتمع فجر سنندج در حال برگزاری است.
این همایش با حضور افراد و صاحب نظرانی از جمله آیت الله حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، اکبری قائم مقام سازمان جهانی بیداری اسلامی، پاک آیین معاون بین المللی دفتر رهبر معظم انقلاب، آیت الله حسینی شاهرودی نماینده ولی فقیه در کردستان، ماموستا خدایی امام جمعه سنندج و برخی دیگر از مهمانان خارجی و داخلی در تالار 29 فروردین مجتمع فجر سنندج در حال برگزاری است.
سازمان جوانان حقوق بشر جمهوری اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای و نماینده ولی فقیه در استان کردستان از بانیان برگزاری این همایش یک روزه هستند.
ایجاد گفتمان سازیهای بین المللی مبتنی بر اندیشه های اسلامی و افشای چهره واقعی آمریکا و مدعیان دروغین حقوق بشر و نیز به چالش کشاندن آنها پیرامون مسایل حقوق بشری در سطح بین الملل با عرصه گفتمانهای حقوق بشری رهبر معظم انقلاب، از اهداف این همایش است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار