شهدای ایران shohadayeiran.com

رضا پازش روایت کرد: فرشید یکی از نیروهای گردان بود که از تهران راهی جبهه شده بود. خانواده او وضعیت مالی خوبی داشتند. گاهی به شوخی می‌گفت: «من به نمایندگی از بچه‌های بالای شهر و پولدار در اینجا حضور دارم.»
به گزارش شهدای ایران، حضور نماینده بچه‌های بالای شهر تهران در جبههگروه حماسه و جهاد دفاع پرس: رسالت، «رضا پازش» را از نیمکت‌های مدرسه به خرمشهر و شلمچه تا ماهوت، سردشت و حلبچه کشاند. وی تا سال ۶۴ از نیرو‌های کادر لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود؛ اما به دلایلی از سپاه استعفا داد و تا انتهای جنگ تحمیلی به عنوان یک بسیجی در مناطق عملیاتی حضور یافت.


حضور نماینده بچه‌ های بالای شهر تهران در جبهه

در ادامه خاطره‌ای از آمادگی یک بسیجی برای شهادت را از زبان رضا پازش می‌خوانید:

حدود سه روز بعد از عملیات والفجر یک (فکه) در خط پدافندی بودیم. در آن زمان مسوولیت دسته بر عهده من بود. یک سنگر کمین در فاصله 70 متری جلوی خاکریز خودمان به سمت خاکریز عراق زده بودیم که همیشه 2 نفر آرپی‌جی زن و کمکش در آن مستقر بودند.

فرشید یکی از نیروهای گردان بود که از تهران راهی جبهه شده بود. خانواده او وضعیت مالی خوبی داشتند. گاهی به شوخی می‌گفت: «من به نمایندگی از بچه‌های بالای شهر و پولدار در اینجا حضور دارم.» او پیک دسته بود.

گاهی به فرشید می‌گفتم تا به آرپی‌جی‌زن‌ها سرکشی کند که اگر لوازمی نیاز داشتند برایشان ارسال کنیم. او وقتی از سنگر خارج می‌شد در بالای خاکریز متوقف می‌شد و چیزی از جیبش در می‌آورد و روی خاکریز می‌گذاشت و می‌رفت. در بازگشت هم آن وسیله را برمی‌داشت.

یک روز از او پرسیدیم که چه چیزی را بر روی خاکریز می‎‌گذارد. او گفت که ساعتی از یک جنازه درجه دار عراقی به غنیمت برداشته‌ام. وقتی به سمت خط مقدم می‌روم می‌ترسیم آن ساعت را به همراه داشته باشم و به خاطر آن شهید نشوم.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار