شهدای ایران shohadayeiran.com

هر کدام از این جریان‌های سیاسی طرفداران و ضریب نفوذ خود را دارند؛ منتها در قالب نام‌ها و تشکل‌های مختلف. مثلا در مجلس شاهد تشکیل فراکسیون هایی با نام‌ها و عناوین مختلف هستیم از جمله فراکسیون رهروان ولایت،فراکسیون اصولگرایان یا فراکسیون امید و... این فراکسیون‌ها اگرچه نام‌های متفاوت دارند اما ریشه و اساس تشکیل دهنده آن‌ها یا جریان اصولگراست یا جریان اصلاح طلب.
به گزارش شهدای ایران ، محمد هاشمی رفسنجانی برادر کوچک مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی و از چهره‌های شناخته شده عرصه سیاسی ایران طی سه دهه اخیر است. کسی که سوابق طولانی حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، جلسات حزب کارگزاران، سازمان صداوسیما و مناصب اجرایی مختلف را در کارنامه خود دارد و در سال‌های اخیر تقریبا خود را به نوعی بازنشسته کرده است. به ویژه این که او عضو موسس شورای مرکزی و رئیس دفتر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران بود و حدود چهار سال قبل از این تشکل اعلام کناره گیری کرد. او در گفت و گوی خود با روزنامه خراسان به ارزیابی اش از کارنامه اصلاح طلبان و اصولگرایان پرداخت  و تاکید کرد که «دوره اصلاح طلبان و اصولگرایان هیچ گاه تمام نمی‌شود.» هرچند وقتی نظر وی را درباره فعالیت‌های سیاسی اصلاح طلبان خواستیم گفت که ارتباطی با اصلاح طلبان ندارد و آن‌ها را رصد نمی‌کند.وی در عین حال تحلیلی جدید از پایگاه اجتماعی سه طیف اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالگرا ارائه می‌دهد و بیشترین درصد نفوذ را برای اعتدالگرایان قائل است! البته گفت و گوی خراسان با رئیس اسبق سازمان صداوسیما به فعالیت‌های سیاسی احتمالی وی و حتی احتمال این که به سراغ ایجاد یک تشکل سیاسی جدید برود و میزان ارتباطاتش با برادر زاده اش یعنی محسن هاشمی و آینده سیاسی او نیز کشیده شد که در مشروح این گفت و گو می‌خوانید.
 
*آقای هاشمی به عنوان اولین سوال درباره شرایط سیاسی کشور، می‌خواستم ارزیابی کلی شما را درباره عملکرد جریان اصلاح طلب در برهه فعلی جویا شوم. آن‌ها را چگونه می‌بینید؟
من با اصلاح طلبان هیچ گونه مراوده‌ای ندارم، بهتر است از خود اصلاح طلبان بپرسید.
 
* اما ظاهرا به آن‌ها نزدیک هستید؟
نه این گونه نیست. ممکن است با برخی دوست باشیم اما دوستی با هم حزبی، همکاری و هم جریان بودن  متفاوت است.  در مجالس عروسی یا عزا یا مجالسی از این قبیل یکدیگر را می‌بینیم و سلام و علیک می‌کنیم اما از درون تشکیلات، سیاست ها، استراتژی  و. .. آن‌ها هیچ اطلاعی ندارم. من هیچ وقت اصلاح طلبان را رصد نمی‌کنم بنابراین هیچ تحلیل و عقیده‌ای هم درباره آن‌ها ندارم.
 
* با توجه به تجربه‌ای که شما در عرصه سیاسی ایران دارید، شرایط امروز جریان‌های سیاسی کشور را در شرایط فعلی چگونه می‌بینید؟
 آن چه در کشور است، سه جریان اصولگرا، اصلاح طلب و دیگری اعتدالگرا   یا عملگراست. آن‌ها هرکدام ضریب نفوذ خود را در جامعه دارند.  براساس تجربه‌ای که از ابتدای انقلاب داریم به خصوص در انتخابات‌های مختلف، اصولگرایان حدود 20 درصد طیف‌های جامعه را تشکیل می‌دهند، اصلاح طلبان در همین حد یا  کمی بالا و پایین و اعتدالگرایان هم  کمتراز  40 درصد یعنی بین 37 و 38 درصد در اجتماع ضریب نفوذ دارند. معمولا در انتخابات ریاست جمهوری آرای خاکستری هم به کمک می‌آیند و رئیس جمهور یا کاندیدای یک ائتلاف رای بالای 68 درصد یا 70 درصد را به دست می‌آورد. درباره انتخابات مجلس یا شورای شهر و مجلس خبرگان این قضیه متفاوت است به این دلیل که انتخابات حالت منطقه‌ای وشهری و روستایی دارد این جاست که پارامترهای فامیلی،  قبیله ای، طایفه‌ای و. .. تاثیرگذار هستند. در حوزه  اقتصاد و دیدگاه‌های آن و این گونه مسائل هیچ گاه تفاوت چندانی بین نظریه‌های اقتصاد  یا راهکارهای اصلاح طلبان و اصولگرایان ندیدم.  البته جریان اعتدالگرا که به همت مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت، با عنوان سازندگی یا کارگزاران سازندگی بود. آن‌ها نظریه و شعاری را برای خود با عنوان عزت اسلامی، تداوم سازندگی برای ایرانی آباد انتخاب کردند و این  استراتژی شان بود.در آن زمان جریان اصولگرا این موضوع را بر نمی‌تابید و با آن مخالفت می‌کرد. برخی از بزرگان اصولگرا می‌گفتند اگر سد ساختن یا  پل ساختن ارزش است، مالزی از ما بیشتر پل ساخته است بنابراین مالزی ارزشی‌تر است  یعنی نگاه به سازندگی یک نگاه به اصطلاح ارزشی نبود، یک نگاه ملی نبود اما بعد از این که مجمع تشخیص مصلحت  تشکیل شد و مرحوم هاشمی رئیس مجمع شدند، ایشان سعی کردند بحث توسعه پایدار و سازندگی در کشور را جا بیندازند به گونه‌ای که افق 1404 در آن دیده شد و تقریبا همه جریان‌ها با این موضوع همراه شدند واین گونه شدکه برنامه 20 ساله  تبلور یافت. در این سند توسعه و استقلال در توسعه پایدار و اقتصاد پویا دیده شد  نه اقتصاد کاذب و  مشاغل کاذب بلکه اقتصاد مولد و منطبق بر نیازهای واقعی. به یاد دارم  زمانی  که آقای هاشمی کابینه را در دست داشتند، وقتی برنامه‌ای با واحدهای تولیدی داشتند، نمی‌گفتند شما  برای 50 میلیون نفر تولید کنید می‌گفتند شما با هدف بازار منطقه تولید کنید،  برای 300 میلیون نفر تولید کنید چرا که بازار منطقه ای  آن زمان 300 میلیون نفر بود.
 
* اجرای این سیاست‌ها تا چه‌اندازه موفق بوده است؟
مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان خودشان موفق بودند. در زمان دولت آقای خاتمی هم همین رویکرد ادامه داشت اما آقای احمدی نژاد به کلی رویه را تغییر داد. دولت او به تولید هیچ بهایی نمی‌داد و روی واردات تمرکز کرده بود. پول را روی واردات هزینه می‌کرد.آقای احمدی نژاد از سوی دیگر طرح پرداخت یارانه را اجرا کرد و به جای این که به مردم ماهیگیری یاد بدهد، ماهی داد و نتیجه این شد که روستاها تخلیه شدند، حاشیه‌های شهرها رشد غیرقابل کنترل پیدا کرد و به موازات این‌ها مشکلات اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زیاد شد که سیاست بسیار غلطی بود؛ ضمن این که از سازندگی، تولید اقتصادی و اقتصاد پایدار عقب ماندیم و اکنون جبران این عقب افتادگی‌ها مشکل است. این گونه بود که  دیدگاه آن عده از اصولگراها که در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌گفتند ساختن پل وسد ارزشی نیست، در دولت آقای احمدی نژاد تبلور یافت، خودش را نشان داد و کاملا برخلاف جهت توسعه اقتصادی و  توسعه پایدار حرکت و کشور را به یک سرزمین سوخته تبدیل کرد.  در حالی که هم اکنون عده‌ای از اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که آن دیدگاه اشتباه بوده است و همان دیدگاه اول یعنی دیدگاه مرحوم هاشمی  که براساس آن  حرکت کرده  و پیش رفته بود، درست بوده است.
 
* درباره حزب گرایی و فعالیت حزبی شعارهای زیادی در کشور داده شده و وعده‌های زیادی مطرح شده اما در این 4-3 دهه اخیر به جز برهه‌ای در دهه 60 ما نتوانسته ایم به یک الگوی موفق حزبی برسیم. چرا؟
ما اصولا در ایران هیچ وقت حزب موفقی نداشتیم، نه  در زمان مشروطه و نه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حزب بماهو حزب نداشته ایم و هیچ گاه احزاب موفق نبوده‌اند که دلایل و عوامل متعددی داشته و دارد. اکنون در جامعه ما جناح‌های سیاسی کارکرد احزاب را دارند  که به شکل جبهه‌ای عمل می‌کنند، در انتخابات شرکت می‌کنند، رسانه  دارند اما حزب به معنی واقعی در ایران هیچ وقت پا نگرفته است. این‌ها البته  دلایل خاص ومختلفی دارد که از حوصله این گفت وگو خارج است.
 
* با توجه به شرایط خاص سیاسی و اقتصادی کنونی و عملکردی که جریان‌های عمده سیاسی کشور در سال‌های اخیر داشته‌اند آیا شما تصور می‌کنید که در نوع احزاب و جریان‌های حاکم بر فضای سیاسی کشور شاهد تغییراتی خواهیم بود؟مثلا آیا می‌توان گفت دوره اصلاح طلبان و اصولگرایان تمام شده است؟
نه این گونه نیست، هر کدام از این جریان‌های سیاسی طرفداران و ضریب نفوذ خود را دارند؛ منتها در قالب نام‌ها و تشکل‌های مختلف. مثلا در مجلس شاهد تشکیل فراکسیون هایی  با نام‌ها و عناوین مختلف هستیم از جمله فراکسیون رهروان ولایت،فراکسیون اصولگرایان یا فراکسیون امید و... این فراکسیون‌ها اگرچه نام‌های متفاوت دارند اما ریشه و اساس تشکیل دهنده آن‌ها یا جریان اصولگراست یا جریان اصلاح طلب.  یعنی نام‌ها ممکن است تغییر کند اما‌اندیشه و ضریب نفوذ  عدد ثابتی است با نوساناتی محدود.
 
* پس معتقد به اتمام دوره اصولگرایی واصلاح طلبی نیستید؟
خیر معتقد نیستم. این منش‌ها در هر دوره‌ای به شکل‌هایی بروز می‌کنند اما حذف  نمی‌شوند. برای مثال ممکن است شورای نگهبان اجازه ندهد آن‌ها وارد  مجلس شوند اما حذف نمی‌شوند چون هر کدام از آن‌ها در جامعه ضریب نفوذ خاصی دارند. وقتی می‌گویم ضریب نفوذ  یعنی ضریب نفوذ اجتماعی،  طرفدار و سمپات که این‌ها تغییر نمی‌کند و همیشه ثابت بوده است.اما در انتخابات‌ها به ویژه انتخابات ریاست جمهوری گاهی شخصیتی مثل آقای دکتر سید محمد خاتمی که کاندیدای ائتلاف کارگزاران و اصلاح طلبان بود، توانست آرای خاکستری را جذب  و رای بالای 70 درصد را کسب کند یعنی 66 درصد رای ائتلاف و 10 درصد هم رای خاکستری را به خود اختصاص داد. به هرحال اصل ضریب نفوذ جریان اصلاح طلبان و اصولگرایان طی سال‌ها ثابت بوده است. این نظر شخص من نیست، واقعیتی است که طی سال‌ها به اثبات رسیده است  و البته ممکن است در انتخابات یا در طول زمان و بنابر شرایطی  تغییرات کیفی داشته باشد.
 
* با توجه به این که شما سیاستمدار با تجربه‌ای هستید، برای برون رفت جامعه از مشکلات سیاسی و اقتصادی به دولت چه توصیه‌ای خواهید داشت؟
این موضوع باشد برای زمانی دیگر چون زمان بسیار طولانی  ومفصلی می‌طلبد.
 
* به تازگی اختلافاتی میان برخی چهره‌های وابسته به جریان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه در دولت دیده می‌شود و مشخصا برخی ادعا می‌کنند که میان آقای جهانگیری و نوبخت اختلاف نظر وجود دارد،نظر شما در این باره چیست؟
من در این زمینه هیچ اطلاعی ندارم، عضو دولت نیستم و مسائل داخلی دولت را هم نمی‌دانم. اکنون من هیچ رابطه‌ای با دولت ندارم.
 
*   پس از این که از شورای مرکزی کارگزاران خارج شدید فعالیت سیاسی خاصی ندارید؟
اکنون کار سیاسی خاصی به آن معنا ندارم، کار اجرایی هم ندارم و از درون دولت و جریان سیاسی اطلاعی ندارم.
 
* گفته  می‌شود به دنبال تشکیل حزب و تشکل جدید هستید ؟
خیر این گونه نیست.
 
* درباره شهردار شدن آقای محسن هاشمی اختلاف نظر و دیدگاه‌های زیادی مطرح شد. حتی گفته می‌شد که اصلاح طلبان با سکانداری وی در شهرداری تهران مخالف بودند؟ نظر شما چیست؟
اختلاف نظر نبود، پس از پذیرش استعفای آقای نجفی برخی پیشنهاد شهردار شدن آقای هاشمی را دادند اما عده‌ای معتقد بودند طبق میثاق نامه‌ای که اعضای شورای شهر تهران در بدو ورود امضا کرده بودند باید تا پایان چهار سال در شورا بمانند و به رأی مردم پایبند باشند.
 
* آیا ممکن است آقای محسن هاشمی هم به سمت ایجاد یک تشکل حزبی جدید برود؟
 من اطلاعی دراین باره ندارم.
 
* به طور کلی آینده سیاسی محسن هاشمی را چطور می‌بینید؟
واقعا نمی‌دانم و نمی‌توانم پیش بینی کنم.
 
* محسن هاشمی به عنوان برادرزاده شما، درخصوص این گونه مسائل با شما مشورت نمی‌کنند؟
خیر کلا ما در جمع خانوادگی در باره  این گونه مسائل گفت وگو نمی‌کنیم.

انتشار یافته: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
خلیلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۳
0
0
خدا احمدی نژاد را حفظ کند که ایران را برای بعضی غارتگران سرزمین سوخته کرد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۴
0
0
اینکه هیچ نظری رو انتشار ندادید
یعنی هیچکی دروغ هاتون رو باور نمی کنه
سرزمین سدخته رو روحانی و خاندان هاشمی به وجود اوردن
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار