شهدای ایران shohadayeiran.com

یک فیلمنامه نویس مطرح کرد:
گفتم ایشان قرار است امشب هم اجرا برود، بدون اینکه اسم من قید شود، بدون اینکه حق معنوی و مادی من رعایت شود و خیلی هم عصبانی بودم چون برخوردهای اصغر فرهادی را در زمان جشنواره و دروغ هایش را دیده بودم و خصومت شخصی هم پیدا کرده بودم، به‌خاطر همین دروغ گفتن‌هایش.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:یک فیلمنامه‌نویس که از دوستان قدیمی اصغر فرهادی است به روایت برخی از اتفاقاتی که در دوران جوانی بین خودش و فرهادی رخ داده بود پرداخت.

روایتی از

بنابر این گزارش، علی خودسیانی، در بخشی از گفت وگو با تسنیم به شرح ماجراهای اجرای نمایشنامه خودش «ماشین‌نشین‌ها» توسط اصغر فرهادی در سال 73 پرداخت و گفت: بولتن جشنواره در آمد و دیدم که نوشته «ماشین نشین‌ها» نویسنده اصغر فرهادی، کارگردان اصغر فرهادی، بازیگر اصغر فرهادی... گفتیم جریان چیست؟ گفت: یک اشتباه تایپی است. گفتم: مگر می‌شود؟ آنها چیزی را که تو نوشته بودی تایپ کردند. به اصغر(فرهادی) گفتم این نمایشنامه حداقل پنج شش بار بچه‌ها با آن پایان نامه پاس کردند...بعد گفت که خواهش می‌کنم که الان صدایش را در نیاورید. چون من با پریسا (بخت آور) نامزد کردم، قرار است عقد کنیم و به پریسا گفتم که این متن را خودم نوشتم. حالا اگر اول زندگیمان بفهمد که به او دروغ گفتم احتمال دارد که این رابطه ما به هم بخورد و قطع ارتباط بکند.

وی افزود: بعد از این ماجرا یکی از دوستان ما آقای مهدی شهداد که از قدیمی‌های تئاتر اصفهان هستند و آن موقع استاد خودمان در تئاتردانش‌آموزی بودند، گفتند شنیدم که برای ماشین‌نشین‌ها جایزه گرفتید، گفت متن را بده من در اصفهان کار کنم. گفتم پول می‌گیرم و متن را این طوری نمی‌دهم و با هم به توافق رسیدیم که از آنها صد و پنجاه هزار تومان پول بگیرم تا در اصفهان اجرا شود و اتفاقا به توافق هم رسیدیم. چند روز بعد تماس گرفتند که این نمایشی که به ما فروختی، اصغر (فرهادی) آورده اینجا دارد کار می‌کند و به اسم خودش هم دارد کار می‌کند.ما به یکی از دوستانی که در اصفهان بود از او خواهش کردیم که هر چه مدرک دارد برای ما بفرستد و او هم از آن پلاکاردی که سردر سالن محل اجرا گذاشته بود، از آنجا عکس گرفت و بروشور آن را گذاشت داخل پاکت و برای ما پست کرد...
خودسیانی از انتقال این موضوع به رئیس‌وقت حوزه هنری که این نمایش زیر نظر آن اجرا می‌شد خبر داد و در ادامه گفت: در حوزه هنری گفتم می‌خواهم آقای زم را ببینم، گفتند که نمی‌شود و من صدایم را بردم بالا و گفتم یعنی چه؟ اینجا دزد خانه درست کردید و خود آقای زم از اتاقشان آمدند بیرون و گفتند چه شده؟ گفتم این متن من را یک نفری برداشته (البته ایشان کارگردانی کرده) رفته زیر نظر حوزه که شما مدیرش هستید دارد اجرا می‌کند و سومین اجرایش هم امشب است. گفتم ایشان قرار است امشب هم اجرا برود، بدون اینکه اسم من قید شود، بدون اینکه حق معنوی و مادی من رعایت شود و خیلی هم عصبانی بودم چون برخوردهای اصغر فرهادی را در زمان جشنواره و دروغ هایش را دیده بودم و خصومت شخصی هم پیدا کرده بودم، به‌خاطر همین دروغ گفتن‌هایش.

 آقای زم همان موقع تماس گرفت با حوزه اصفهان و آن موقع مدیرش آقای قندی بود و به او گفت چه نمایشی است که آنجا اجرا می‌شود گفت که نمایش خوبی است خیلی استقبال شده و گفت از امشب دیگر اجرا نمی‌شود، خودت هم فردا بیا تهران... و بدون خداحافظی گوشی را گذاشت و بعد به من گفت خیالت راحت باشد و برو. بعد از آن هم اجرا نرفت و اصغر هم از آن طرف قرارداد بسته بود و خیلی هم عصبانی و ناراحت شده بود و این ماجرا هم منتفی شد.
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
مرتضی خاکپور
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۹:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۵
0
0
...

از تدریس

زبان روسی

زبان دوم

در مدارس چه خبر ؟!

...
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار