درباره وضعیت دینی جامعه صحبت می‌کند و ناراضی است از آن‌هایی که به نام دین، دین فروشی می‌کنند. چندین ورقه قدیمی را نشانم می‌دهد که همه طومارهای قدیمی دعوت اهالی شهرهای مختلف آذربایجان در ایام محرم و رمضان برای سخنرانی در منطقه‌شان است.
به گزارش شهدای ایران، کتابفروشی قدیمی بازار تبریز را مرحوم حجت‌الاسلام هادی بنی‌هاشمی می‌گرداند. که دیروز فوت کرد. روایتی از دیدار با این کتابفروش روحانی را می‌خوانید.
از اینستاگرام پیدایش کردم؛ در خلال جست‌وجوی هشتگ انگلیسی تبریز. عموم گردشگران خارجی و حتی داخلی که سری به بازار تاریخی تبریز زده‌اند حین عبور از دالانی که بازار را به مسجد جامع وصل‌کند، متوجه روحانی کتابفروشی شده‌اند که در حجره کوچک خود با آن سن و سال که راحت بالای هشتاد و نود می‌زند، نشسته است به مطالعه.
بیش از سی تصویر از او در اینستاگرام پیدا کردم؛ موقع بالا بردن کرکره مغازه، نشسته به انتظار مشتری، آماده شدن برای نماز و... یکی از کاربرها پای عکس کپشن نوشته: «ازش سوال کردم سید! شما و مغازه داری؟! گفت روحانیت یه کسوته دینیه نه کسب!»
در یک صبح پاییزی به سراغش رفتم. عصر روز قبلش هم رفته بودم و به خاطر بسته بودن مغازه را از خشکبارفروشی روبرو پرسیده بودم و جواب شنیده بودم که سید دیگر طاقت تا عصر ماندن را ندارد و زودتر می‌بندد.
فردایش برگشتم. اول غریبگی می‌کند و بی‌حوصلگی نشان می‌دهد در مواجهه با یک جوانک فضول. کتابی از قفسه کتاب‌های قطع پالتویی برمی‌دارم؛ همه‌شان اشعار و مراثی اهل بیت(ع) است به ترکی آذربایجانی. روی یکی نوشته گردآورنده «هادی بنی‌هاشمی»؛ خودش است.
از کتاب می‌پرسم و سوالم را با سوال جواب می‌دهد که «مداح هستی؟» و جواب می‌شنود که علاقه‌مند به شعر آیینی. توضیح می‌دهد که این کتاب یک گردآوری است از اشعار واقعا بالامرتبه شعرای آذربایجان در موضوعات مختلف توحید و مراثی اهل بیت که با تلاش فراوان از نسخه‌های دست‌نویس گردآورده است.
حواسم می‌رود به مقدمه کتاب: «... بالاخره توانستم بتوفیق خداوندی مجموعه حاضر را در دو جلد که مسمی به هدیه بنی هاشمی می‌باشد تنظیم و بجامعه دوستداران اهلبیت تقدیم دارم و مخصوصأ سعی وافر معمول شده در این کتاب اشعاری از شعرای معاصر و غیر معاصر آذربایجان گرد آید که غالبا در دسترس عموم نبوده و خواستاران را تحصیل آنها غیر مقدور یا مستلزم زحمات بسیار بود...»
درباره وضعیت دینی جامعه صحبت می‌کند و ناراضی است از آن‌هایی که به نام دین، دین فروشی می‌کنند. چندین ورقه قدیمی را نشانم می‌دهد که همه طومارهای قدیمی دعوت اهالی شهرهای مختلف آذربایجان در ایام محرم و رمضان برای سخنرانی در منطقه‌شان است.
***
دیروز خبر رسید مغازه‌ای که همین اواخر کاغذی با عنوان فروش سرقفلی‌اش به شیشه نصب شده بود. پیرمرد کتابفروش و جاذبه فرهنگی بازار تبریز بیش از پنجاه سال در آن به کسب مشغول بود، دیگر دست سید به کرکره‌اش نخواهد رسید. او امروز با بدرقه خیل عظیم هیئتی‌ها روانه سرای آخرت شد.
از اینستاگرام پیدایش کردم؛ در خلال جست‌وجوی هشتگ انگلیسی تبریز. عموم گردشگران خارجی و حتی داخلی که سری به بازار تاریخی تبریز زده‌اند حین عبور از دالانی که بازار را به مسجد جامع وصل‌کند، متوجه روحانی کتابفروشی شده‌اند که در حجره کوچک خود با آن سن و سال که راحت بالای هشتاد و نود می‌زند، نشسته است به مطالعه.
بیش از سی تصویر از او در اینستاگرام پیدا کردم؛ موقع بالا بردن کرکره مغازه، نشسته به انتظار مشتری، آماده شدن برای نماز و... یکی از کاربرها پای عکس کپشن نوشته: «ازش سوال کردم سید! شما و مغازه داری؟! گفت روحانیت یه کسوته دینیه نه کسب!»
در یک صبح پاییزی به سراغش رفتم. عصر روز قبلش هم رفته بودم و به خاطر بسته بودن مغازه را از خشکبارفروشی روبرو پرسیده بودم و جواب شنیده بودم که سید دیگر طاقت تا عصر ماندن را ندارد و زودتر می‌بندد.
فردایش برگشتم. اول غریبگی می‌کند و بی‌حوصلگی نشان می‌دهد در مواجهه با یک جوانک فضول. کتابی از قفسه کتاب‌های قطع پالتویی برمی‌دارم؛ همه‌شان اشعار و مراثی اهل بیت(ع) است به ترکی آذربایجانی. روی یکی نوشته گردآورنده «هادی بنی‌هاشمی»؛ خودش است.
از کتاب می‌پرسم و سوالم را با سوال جواب می‌دهد که «مداح هستی؟» و جواب می‌شنود که علاقه‌مند به شعر آیینی. توضیح می‌دهد که این کتاب یک گردآوری است از اشعار واقعا بالامرتبه شعرای آذربایجان در موضوعات مختلف توحید و مراثی اهل بیت که با تلاش فراوان از نسخه‌های دست‌نویس گردآورده است.
حواسم می‌رود به مقدمه کتاب: «... بالاخره توانستم بتوفیق خداوندی مجموعه حاضر را در دو جلد که مسمی به هدیه بنی هاشمی می‌باشد تنظیم و بجامعه دوستداران اهلبیت تقدیم دارم و مخصوصأ سعی وافر معمول شده در این کتاب اشعاری از شعرای معاصر و غیر معاصر آذربایجان گرد آید که غالبا در دسترس عموم نبوده و خواستاران را تحصیل آنها غیر مقدور یا مستلزم زحمات بسیار بود...»
درباره وضعیت دینی جامعه صحبت می‌کند و ناراضی است از آن‌هایی که به نام دین، دین فروشی می‌کنند. چندین ورقه قدیمی را نشانم می‌دهد که همه طومارهای قدیمی دعوت اهالی شهرهای مختلف آذربایجان در ایام محرم و رمضان برای سخنرانی در منطقه‌شان است.
***
دیروز خبر رسید مغازه‌ای که همین اواخر کاغذی با عنوان فروش سرقفلی‌اش به شیشه نصب شده بود. پیرمرد کتابفروش و جاذبه فرهنگی بازار تبریز بیش از پنجاه سال در آن به کسب مشغول بود، دیگر دست سید به کرکره‌اش نخواهد رسید. او امروز با بدرقه خیل عظیم هیئتی‌ها روانه سرای آخرت شد.
*مهر
