شهدای ایران shohadayeiran.com

فتنه‌گران در سال 88 که به دنبال براندازی جمهوری اسلامی از طریق اردوکشی‌های خیابانی و با کلیدواژه «تقلب در انتخابات» بوده‌اند پس از ناکامی خود در این هدف با پیام‌ها و نامه‌های متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا خواستار تحریم‌های کمرشکن و تاثیرگذار شدند، نفوذ برخی از فتنه‌گران در نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز با همان هدف یعنی براندازی دلیل اصلی ناکامی سیاست‌های اقتصادی می‌تواند باشد.
شهدای ایران:فتنه‌گران در سال 88 که به دنبال براندازی جمهوری اسلامی از طریق اردوکشی‌های خیابانی و با کلیدواژه «تقلب در انتخابات» بوده‌اند پس از ناکامی خود در این هدف با پیام‌ها و نامه‌های متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا خواستار تحریم‌های کمرشکن و تاثیرگذار شدند، نفوذ برخی از فتنه‌گران در نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز با همان هدف یعنی براندازی دلیل اصلی ناکامی سیاست‌های اقتصادی می‌تواند باشد.

فتنه‌گران دیروز گرای تحریم می‌دادند امروز چوب لای چرخ...!

با گذشت بیش از هشت سال از فتنه 88 که در آن عده‌ای با کلیدواژه و رمز «تقلب در انتخابات» به سوی براندازی جمهوری اسلامی حرکت کردند  و با وجود اینکه  در این مدت دولتی رفته و دولت دیگر با رای مردم سر کار آمده ولی هدف فتنه‌گران هیچ تغییری نکرده است.
این مهم نشان‌دهنده آن است که «انتخابات» برای اصحاب فتنه تنها یک بهانه بیش نبوده و آنان به دنبال براندازی کلیت ساختاری به نام «جمهوری اسلامی‌» بوده‌اند  و این هدف همچنان در سرلیست برنامه‌های آنان قرار دارد.
در اوج فتنه 88 فتنه‌گران  با صراحت و یا به تلویح از آمریکا خواستند که حمایت خود را از آنان علنی کرده و در راستای این حمایت ایران را تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دهد.
دو سال پیش متن نامه‌ای در رسانه‌های عمومی منتشر شد که حکایت از یک هدف مشترک بین آمریکا و اصحاب فتنه در داخل کشور داشت و آن هم استفاده از ابزار تحریم برای براندازی جمهوری اسلامی!
مرداد 1394 «مایکل لدین» مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا، عضو برجسته مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» در یادداشتی در نشریه «فوربس» نوشته بود: سناتور «چاک شامر» نقش مستقیمی در نامه‌نگاری محرمانه بین دولت اوباما و سران آشوب علیه دولت ایران در سال 1388 و در پی انتخابات ریاست جمهوری داشته است.
لدین می‌افزاید: دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی و جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در وال استریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد به عنوان رابط انتخاب شد.
وی در ادامه می‌نویسد: از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام و سؤالات پیوستش را به رهبران سبزها منتقل کند. سوالات این‌هاست: «ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟» پاسخ این پیام در یک یادداشت 8 صفحه‌ای در تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 88) دریافت شد. نویسندگان محتاط بوده‌اند و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کرده‌اند.
در این نامه تصویری از ایران با عبارت‌های بسیار خشنی آمده است که این کشور تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» است که با سرکوب مردم و چپاول منابع عمومی ادامه حیات می‌دهد. همچنین در این نامه تأکید شده است: حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و به‌خوبی هدایت می‌شوند!
لدین همچنین در ادامه مطلب خود می‌نویسد: سبزها به دولت اوباما دقیقاً گزینه‌های واقعی را گفتند؛ یا از رژیم حمایت کنید یا از آزادی حمایت کنید و تغییر دموکراتیک در ایران را تشویق و حمایت کنید. نویسندگان آن نامه به واشنگتن هشدار داده‌اند که اگر با تهران به توافق هسته‌ای دست یابد، باید در برابر رویکردهای خارجی و داخلی تهران سکوت کند.
در بخش‌هایی از این نامه که در 9 آذر فرستاده شده، به طرف آمریکایی اطلاع داده می‌شود که تظاهرات بزرگ بعدی برای 16 آذر روز دانشجو برنامه‌ریزی شده است.
تقسیم کار دقیق برای تحریم‌های سنگین علیه ملت ایران!
سه سال پس از ارسال این نامه که محتوای آن مرداد 1394 منتشر شد، در پی یک اختلاف میان عناصر خارج‌نشین ضد انقلاب، نیک‌آهنگ کوثر یک فایل صوتی از مهدی هاشمی رفسنجانی منتشر کرد.
مهدی هاشمی در بخشی از فایل صوتی در اظهاراتی پیرامون فعالیت‌هایش در معارضه با نظام اسلامی می‌گوید: «ما تقسیم کار کرده‌ایم هر کسی کار خودش رو می‌کند... وظیفه من به عنوان مهدی هاشمی این نیست که رسانه‌های خبری را کنترل کنم. من وظیفه‌ای برایم تعریف شده که آن را انجام می‌دهم.»
نیک‌آهنگ کوثر در اشاره به روابط خود با مهدی هاشمی می‌گوید: «من و مهدی هاشمی بارها با هم در تماس بوده‌ایم. در یکی از موارد که به من زنگ زد و وقتی فهمید من در حال رفتن به واشنگتن هستم از من خواست تا راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران کسانی را در آمریکا ببینم و می‌خواست بداند واشنگتن چه کسانی هستند که بشود با ارتباط  و تشویقشان تحریم‌های سنگین‌تری را علیه مردم ایران تحمیل کرد. این برای من مسئله عجیبی بود که مهدی هاشمی، پدر و خانواده‌اش در ایران باشد و بخواهد این بحث تحریم را از طریق آمریکایی‌ها پیگیری کند و البته با آدم‌های مختلفی نیز در این زمینه صحبت کرده بود.»
به دنبال تحریم موثر و فلج‌کننده!
روزنامه لس‌‌آنجلس تایمز  نیز 23 مهر 1388 از رایزنی مقام آمریکایی با سران اپوزیسیون و نمایندگان سران جنبش سبز خبر داد.
جان هانا به این روزنامه می‌گوید: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم تدریجی، فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند، نه مانند واکسن. برخی از آنها نگرانند رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سرکوب شود. با وجود این نگرانی پیشنهاد دادند بمباران تأسیسات هسته‌ای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج - هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات براندازی را تسریع خواهد کرد.»
تحریم بدون درنگ!
در همین راستا جان مک کین سناتور معروف آمریکایی در سالگرد آغاز فتنه در خرداد 1389 پرده از سیاست ایالات متحده در قبال آمریکا همزمان با تحرکات سران فتنه در داخل برداشت و آن تحریم‌های گسترده و بلادرنگ!
سناتور جان مک کین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا در سالگرد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آغاز فتنه 88 در جلسه‌ای در «بنیاد ملی دموکراسی» می‌گوید:  بالاخره قطعنامه تحریم‌های بیشتر علیه ایران به تصویب رسید. اما این آخرین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماهیت خود، ناکافی است. اکنون لازم است که کنگره آمریکا کار خود را در مورد تصویب لایحه تحریم‌ها علیه ایران به پایان برساند، ما می‌توانیم آن را بدون تأخیر به تصویب برسانیم.
وی در ادامه گفته بود: دولت آمریکا باید بدون تاخیر تحریم‌های خود را علیه مقامات ایران، بازرگانان و بانک‌هايی که سیاست‌های خطرناک‌ترین رژیم‌ها را ترویج می‌کنند؛ اعمال کند و باید از متحدان خود در اروپا، آسیا و خاورمیانه بخواهد که همان تحریم‌ها را اعمال کنند.
مک کین در ادامه افزوده بود: ما می‌توانیم تمام دوستان و متحدان خود را در بخش خصوصی و بخش عمومی و در کشورهايی که با ما همفکری معنوی دارند، تجهیز کنیم تا حقانیت رژیم ایران را به چالش طلبند و از مردم ایران برای آنکه نهاد دولت خود را به گونه‌ای صلح‌آمیز و با شرایط خود تغییر دهند؛ حمایت کنیم!
این سناتور آمریکایی در بخش دیگری از سخنان خود منافع سران و اصحاب فتنه را منافع ایالات متحده خوانده و گفته بود: ما باید درکنار آن‌ها بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاش‌هایشان، تلاش‌های ما.
علت اصلی تحریم‌ها!
با توجه به آنچه ذکر شد علت اصلی اعمال تحریم‌های به اصطلاح فلج‌کننده مشخص می‌شود، گرای تحریم از سوی فتنه‌گران به آمریکا داده شده و ایالات متحده در جهت براندازی جمهوری اسلامی و حمایت از متحدان طبیعی خود در داخل این تحریم‌ها را اعمال می‌کند.
این حقیقت ادعای آمریکایی‌ها و متحدین داخلی آن‌ها اعم از همه طیف‌های به اصطلاح اپوزیسیون از سلطنت‌طلب‌ها گرفته تا لیبرال‌ها و سران و اصحاب فتنه را زیر سوال می‌برد که هدف تحریم‌ها برنامه هسته‌ای ایران بوده و در صورت تعامل و سازش در این باره تحریم‌ها برداشته شده و همه مشکلات حل خواهد شد.
گفتنی است رژیم تحریم‌های ایران که هنوز پس از توافق موسوم به برجام برداشته نشده است، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد.
تمام تحریم‌های یکجانبه‌ای که اکنون به‌عنوان تحریم‌های موثر علیه ایران از آنها یاد می‌شود (تحریم‌های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه اساسا نه یک قطعنامه هسته‌ای و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست‌های هسته‌ای ایران اعمال شده بود.

قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تعامل راهبردی آمریکا و متحدانش درباره نحوه کمک به ضد انقلاب در ایران و یکی از خروجی‌های بازنگری استراتژیک آمریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است.
در واقع تصمیم به اینکه اعمال تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی علیه ملت ایران، بهترین راه حمایت از جنبش سبز و جلوگیری از میرایی آن در محیط داخلی ایران است، محصول مباحث و مذاکراتی بسیار بلنددامنه در محیط سیاستگذاری استراتژیک دو حزبی آمریکا بوده که تا امروز مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است.
اگر به ادبیاتی که در آن مقطع از سوی مقام‌های رسمی، تحلیلگران، اندیشکده‌ها و رسانه‌های آمریکایی در این باره تولید شده مراجعه کنیم، به سرعت درخواهیم یافت این ادبیات از این حیث که به ما بگوید هدف واقعی اعمال تحریم‌ها چه بوده و اساسا چه چیز آمریکایی‌ها را متقاعد کرد تحریم‌های خلع سلاحی را بدل به تحریم‌های اقتصادی فلج‌کننده کنند، کاملا شفاف و صریح است. نه مقام‌های دولتی آمریکا و نه رسانه‌ها و تحلیلگران حامی آنها، در آن مقطع، ابهامی در این باره باقی نگذاشته‌اند که هدف اصلی، اثرگذاری بر محیط داخلی ایران، احیا و قدرتمندسازی فتنه سبز و نهایتا محقق کردن اهداف کلان آمریکا در ایران از طریق این جنبش است.
بهار 89؛ احساس خطر در واشنگتن
بهار 89 با اوج گرفتن بحث‌ها درباره ضرورت اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران در اروپا و آمریکا آغاز می‌شود. نخستین جملات مقام‌های آمریکایی وقتی مردم ایران از تعطیلات نوروزی بازمی‌گشتند چیزی در این حول و حوش بود که وقت تحریم‌های جدید فرارسیده است.  سران و اصحاب فتنه که در 22 بهمن 88 با استفاده از استراتژی‌ای که «اسب تروا» نامیده شد، سعی کرد راهپیمایی انقلابی مردم را مصادره کرده و با سوءاستفاده از فضای کارناوالی جشن 22 بهمن، بار دیگر عرض اندام کند. اما شوک ناشی از خیزش مردمی 9 دی به گونه‌ای بود که این جریان در عمل هیچ توفیقی به دست نیاورد و 22 بهمن بدل به یکی از پرشورترین تجمعات ضدفتنه در کشور شد.
نخستین‌بار روز 13 فروردین، اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا اعلام کرد خواستار آن است که شورای 15 عضوی امنیت سازمان ملل در عرض چند هفته و نه چند ماه قطعنامه تحریم‌های جدیدی را علیه ایران به علت برنامه هسته‌ای‌اش تصویب کند.
وضع به گونه‌ای بود که ناظران اینگونه ارزیابی کردند که آمریکا آشکارا و به طرز غیرقابل‌فهمی، «عجله» دارد. هیلاری کلینتون، وزیر وقت خارجه آمریکا هم پیش‌بینی کرد شورای امنیت در زمینه تحریم‌های جدید ایران به اجماع خواهد رسید.
قبل از همه اینها، هاوارد برمن، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، یک هفته پیش‌تر، در سخنرانی در صحن مجلس گفته بود: ما به شدیدترین تحریم‌ها و در سریع‌ترین زمان ممکن نیاز داریم. خیلی زود اروپایی‌ها هم وارد صحنه شدند و به‌عنوان نمونه آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گفت روی قید زمانی زود برای اعمال تحریم‌ها تاکید دارد.
هدف اصلی قطعنامه 1929
با وجود ظاهرسازی بی‌سابقه آمریکا، اروپا و اسرائیل درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هسته‌ای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیل‌های منابع و مقام‌های غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانه‌های بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه ایجاد نوعی دیالکتیک (رفت و برگشت/ بده بستان) با جریان فتنه در ایران بوده است. در این راستا قطعنامه 1929 برجسته‌ترین سند در تاریخ هماوردی و رقابت راهبردی ایران و آمریکاست که نشان می‌دهد عامل اصلی شکل‌دهنده به سیاست آمریکا درباره ایران ارزیابی آن از موقعیت جریان غربگرا در ایران، و تنگناها، نیازمندی‌ها و فرصت‌های آن است. این اصل بنیادینی است که می‌توان آن را از همین حالا به عنوان نتیجه این پژوهش تلقی کرد.
نگاه به سرجمع ادبیات تولید شده حول و حوش این قطعنامه، تردیدی در این باره باقی نمی‌گذارد که غربی‌ها وقتی در آغاز سال 1389 به فکر بازنگری راهبرد خود در قبال ایران افتادند و سپس در چارچوب این بازنگری راهبردی، قطعنامه 1929 و به دنبال آن سیلی از تحریم‌های یک‌جانبه کاملا بی‌سابقه در جهان را علیه ایران اعمال کردند، در واقع محیط داخلی ایران را هدف گرفته بودند نه برنامه هسته‌ای ایران را.
هدف اولی و ذاتی 1929 در حقیقت «تقویت جریان فتنه در ایران، افزایش اقبال اجتماعی به سمت آن و کاهش توان مقاومت نظام در مقابل این جریان» بوده است.
تکرار  اشتباه
رهبر معظم انقلاب از آغاز تا پایان غائله 88 در برابر خواست فتنه‌گران برای ابطال جمهوریت نظام مقاومت کرده و تغییر در قوه مجریه را نه در خیابان‌ها و با اردوکشی‌های خیابانی که به صندوق‌های رای منوط دانستند.خرداد 1392 انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری برگزار و این بار فردی دیگر سکاندار ریاست قوه مجریه می‌شود و این روند برای انتقال قدرت چنان‌که در قانون اساسی پیش‌بینی شده همچنان ادامه دارد ولی آنچه که سکانداران اخیر قوه مجریه و فراتر از آن دیگر نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز به فراموشی سپرده‌اند هدف فتنه‌گران از اقدامات ساختارشکنانه خود بوده است. فتنه‌گران چنان‌که ذکر آن رفت به دنبال تغییرات بنیادین بوده و انتخابات در راستای رسیدن آنان به هدف تنها یک بهانه بوده است، آنان به دنبال آنکه از اردوکشی‌های خیابانی به نتیجه دلخواه خود نرسیده و این فتنه با قیام میلیونی مردم در نه دی 1388 به پایان رسید با آمریکا تماس گرفته و خواستار اعمال تحریم‌های اثرگذار و فلج‌کننده شدند.مدیران نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در جمهوری اسلامی از قوه مجریه گرفته تا مقننه و شوراهای شهر و روستا که مسئولیت‌های مهمی در اختیار دارند بایستی به این مهم توجه کرده و مرزبندی‌های خود را با فتنه‌گران مشخص می‌ساختند ولی متاسفانه این مرزبندی از سوی برخی مسئولین در دوره‌های اخیر رعایت نشده است.به‌خصوص آنکه یک سال پیش و در دی ماه 1395 سی نفر از ضد انقلاب خارج‌نشین طی نامه‌ای به ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا خواستار اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران با بهانه‌های حقوق بشری و حمایت از تروریسم شدند.
افرادی که در سال 88 به دشمنان این ملت گرای تحریم می‌دادند امروز با نفوذ در برخی نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز همان رویه را ادامه می‌دهند چرا که هدف نهایی این عده براندازی جمهوری اسلامی است و شاید با این تحلیل مبتنی بر واقعیت بتوان دلیل اصلی برداشته نشدن تحریم‌ها پس از فتنه 88 و تاثیر نداشتن رفت و آمدهای هیئت‌های متعدد اقتصادی و سیاسی غربی به ایران را دانست.

*کیهان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار