شهدای ایران shohadayeiran.com

گفتم آن که در دستت است چیست؟ گفت حاج آقا خیلی ناراحت هستم. به نگهبان گفتم برو بیرون. همین که نگهبان رفت بیرون دیدم که او پیراهن خود را پاره کرد و یک قمه به سینه خود زد.
به گزارش شهدای ایران، علی فتح‌الله‌زاده،‌ مدیرعامل پیشین استقلال گفت: من یک روز نشسته بودم و نگهبان آمد و گفت: یک نفر آمده و یک شمشیر در دستش است. من گفتم مگر اینجا لیان شامپو است که او با شمشیر آمده؟ نگهبان گفت: ولی می گوید می خواهم فتح الله زاده را ببینم. من گفتم که بگذارید بیاید بالا. او بالا آمد و دیدم که خیلی آشفته است و یک قمه در دست اوست.

گفتم آن که در دستت است چیست؟ گفت حاج آقا خیلی ناراحت هستم. به نگهبان گفتم برو بیرون. همین که نگهبان رفت بیرون دیدم که او پیراهن خود را پاره کرد و یک قمه به سینه خود زد.

 من شمشیر را ازش گرفتم و یک سیلی به او زدم و گفتم مگر تو عقلت را ازدست دادی که این کار را می کنی؟ گفت حاج آقا درست است که فرهاد مجیدی می خواهد ازاستقلال برود؟ من درجواب گفتم فرهاد حالا برود یا نرود به تو چه ربطی دارد؟ گفت من نمی توانم تحمل کنم. من دیگر دیدم که نمی شود فرهاد را ازدست داد. حالا نمی دانم خود فرهاد او را فرستاده بود یا نه... به دلیل اینکه فرهاد سابقه همچین کارهایی را دارد. او با علی موسوی می خواست من را به هوای ماهی گیری در آب بیندازد و از من پول بگیرد و من هم پول ندادم.

*55آنلاین
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار