شهدای ایران shohadayeiran.com

اندیشکده آمریکایی «نشنال اینترست» ولیعهد جاه‌طلب سعودی را در دشمنی با شیعیان ادامه‌دهنده راه بنی‌امیه دانست و به یزیدبن‌معاویه تشبیه کرد.
به گزارش شهدای ایران ، در سال ۶۸۰ میلادی، کمتر از ۵۰ سال پس از وفات حضرت محمد (ص)، یک ارتش بیش از ۳۰ هزار نفری توسط یزید بن‌معاویه، خلیفه اموی برای نبرد با یک گروه کوچک ۷۲ نفری به رهبری امام حسین (ع) که مشروعیت خلافت اموی را زیر سوال برده بود به کربلا اعزام شد. در نتیجه این نبرد که در کربلا اتفاق افتاد، امام حسین (ع) و یارانش همگی شهید شدند. پس از جنگ، خویشاوندان و فرزندان امام حسین (ع) که از اهل‌بیت پیامبر بودند در دمشق، پایتخت خلافت امویان زندانی شدند. این رویداد مهم در تاریخ صدر اسلام منجر به تثبیت و تحکیم هویت سیاسی شیعیان علی (ع) شد. وارث کنونی یزید، محمد بن‌سلمان، ولیعهد بی‌پروای عربستان است که او نیز مانند یزید ۳۳ سال دارد. در حال حاضر به نظر می‌رسد او مبارزه‌ای را برای از بین بردن نقش شیعیان در خاورمیانه- به همان شکلی که یزید در سال ۶۸۰ میلادی انجام داد- آغاز کرده است. با توجه به تعادل نیرو‌ها در منطقه، بویژه بین عربستان سعودی و ایران، ریاض حزب‌الله لبنان را اولین هدف خود انتخاب کرده است. به نظر می‌رسد، بن‌سلمان قصد دارد با تکرار داستان کربلا- مانند یزید که به جنگ با یک گروه کوچک به رهبری حسین بن علی رفت- به جنگ با حزب‌الله به عنوان یک گروه کوچک و نیرومند شیعه برود و آن را نابود کند. بازداشت سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان و اجبار به استعفا از سوی وی نخستین شلیک این نبرد است. جرم اصلی حریری از دیدگاه سعودی‌ها این بود که او برخلاف خواست ریاض، حزب‌الله را به عنوان بخشی از حکومت وحدت ملی لبنان معرفی کرد. علاوه بر این، محروم کردن حزب‌الله از سهم داشتن در حکومت، لبنان را با توجه به قدرت نظامی حزب‌الله به محیطی غیرقابل کنترل تبدیل می‌کرد. حزب‌الله از سوی رژیم سعودی به عنوان بازیگر نیابتی دشمن اصلی‌اش یعنی ایران که در حال رقابت با آن برای تسلط بر خلیج‌فارس است، دیده می‌شود. هدف بن‌سلمان آن است که ایران را وادار کند تا هژمونی عربستان در خلیج‌فارس را بپذیرد. همان‌طور که حسین بن علی (ع) از پذیرش مشروعیت حکومت اموی امتناع و یزید نیز تلاش کرد که وی را به پذیرش مشروعیت حکومت خود وادار کند. امروز حکومت وهابی عربستان نیز معتقد است، مشروعیت حکومتش- تا زمانی که کشور ایران یک مدل حکومت اسلامی را ارائه می‌دهد که هژمونی آل‌سعود بر خلیج‌فارس و جهان اسلام را با چالش مواجه می‌کند- در خطر است؛ بنابراین آنچه در قرن هفتم میلادی در صدر اسلام اتفاق افتاد، اکنون نیز از سوی عربستان در حال جریان است. با این حال، یک تفاوت عمده وجود دارد. عربستان مانند صدر اسلام با یک گروه کوچک شیعه مواجه نیست، بلکه با ایرانی مواجه است که ظرفیت‌های تسلیحاتی و نظامی بالقوه زیادی دارد. به‌رغم اینکه گفته می‌شود، عربستان هم‌اکنون یک‌پنجم ذخایر نفت جهان را دارد و ممکن است در کوتاه‌مدت اقداماتی برای محدود کردن ایران انجام دهد، تلاش‌های اخیرش برای نفوذ در منطقه با شکست مواجه شده است. این شکست را در سوریه می‌توان مشاهده کرد؛ جایی که ریاض از معارضان سنی حمایت تسلیحاتی و مالی کرد، اما نیروهای بشار اسد توانستند آن‌ها را از بین ببرند. همچنین تلاش عربستان برای محاصره و تحت فشار قرار دادن قطر نیز با شکست مواجه شده است و این کشور مجبور شد به آغوش ایران پناه ببرد. علاوه بر این، بمباران بی‌رحمانه یمن با هدف خارج‌کردن گروه شیعه انصارالله از قدرت نیز با شکست مواجه شده است؛ جنگی که باعث ویرانی و آواره شدن یمن و مردم آن شد، بدون آنکه ریاض بتواند از کنترل انصارلله بر بخش‌های زیادی از یمن جلوگیری کند. در نهایت اینکه، عربستان به‌رغم صرف هزینه‌های هنگفت قادر به جذب متحدان وفادار بلندمدت در منطقه نیست که بیش از هر چیز به رویکرد ایدئولوژیک این کشور و ابزارهای قدرت نرم آن مربوط می‌شود. تلاش عربستان‌سعودی برای تحکیم ایدئولوژی و از سوی دیگر، ایران می‌تواند با داشتن سیاست خارجی موفق و با وجود اعمال تحریم‌های شدید اقتصادی، به اهداف منطقه‌ای خود دست یابد. اما موفقیت اتحاد ایران و حزب‌الله بر این واقعیت متکی است که تهران هیچ تلاشی برای تسلط بر تمام تصمیم‌های حزب‌الله ندارد و این جنبش خود یک بازیگر مستقل لبنان است که به دلیل داشتن ایدئولوژی‌های یکسان با ایران، در خطی موازی همکاری می‌کند. در نتیجه سطح اعتماد موجود بین حزب‌الله و ایران، به طور کیفی در مقایسه با ارتباط ریاض و حامیان منطقه‌ای آن بسیار متفاوت است و دومی نه بر مبنای همگرایی اهداف و پذیرش استقلال و خودمختاری متحدان توسط ریاض، بلکه در مسیری یک طرفه و در ازای حمایت مالی و اطاعت محض از ریاض قرار دارد. ایران به رغم همه تحریم‌های اقتصادی که متحمل شد و تلاش مشترک قدرت‌های جهانی برای جلوگیری از نفوذ این بازیگر در منطقه، از سیاست خارجی موفقیت‌آمیزی در خاورمیانه برخوردار است. این کشور در عراق توانست به حکومت این کشور کمک کند از شر داعش خلاص شود. از سوی دیگر، مانع از سقوط بشار اسد در سوریه شد و در لبنان نیز جایگاه ویژه‌ای را از آن خود کرده است. مهم‌ترین کشور غیرعربی و اهل سنت، یعنی ترکیه نیز در حال حاضر در مقایسه با پیش از بحران قطر، به ایران نزدیک‌تر شده است. به نظر می‌رسد عمان هم که در حال حاضر روابط خوبی با تهران دارد و دارای جمعیت ۳۰ تا ۴۰ درصدی شیعه است به همراه کویت، کشور بعدی برای خارج شدن از مدار عربستان‌سعودی باشد. حملات لفظی اخیر شاهزاده محمد بن‌سلمان و سخنان تند و تحریک‌آمیز وی در مقابل تهران، می‌تواند روند رویارویی ایران و عربستان را با سرعت بیشتری به پیش ببرد.
در چنین شرایطی ریاض مدام سعی در اغوای دونالد ترامپ برای رویارویی نظامی با ایران دارد و همانطور که یکی از تحلیلگران آمریکایی به تازگی اشاره کرده است، «عربستان می‌خواهد حتی به قیمت کشته شدن آخرین سرباز آمریکایی با تهران بجنگد». نیروهای عربستان‌سعودی به‌رغم تجهیز نظامی مدرن از سوی آمریکا، به احتمال زیاد قادر نخواهند بود با ارتش مستحکم ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقابله کنند.
آخرین حرکت عربستان‌سعودی برای رویارویی با ایران، دوستی با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) است که خود شکستی دیگر برای ریاض محسوب می‌شود، چرا که عربستان از سوی دیگر همواره ادعای رهبری جهان اسلام و عرب را داشته است. حال اگر شاهزاده محمد بن سلمان، لفاظی‌های تند خود را ادامه دهد، شکستی دیگر برای عربستان رقم خواهد زد و خاورمیانه را در آتشی بزرگ‌تر فرو خواهد برد. در این صورت ممکن است نبرد کربلای دوم بین نیروهای یزید و حسین بن علی (ع) رخ دهد، هر چند احتمال دارد این بار پایان متفاوتی داشته باشد.
* استاد برجسته روابط بین‌الملل در دانشگاه ایالتی میشیگان

محمد ایوب؛ منتقد تحقیر «جهان سومی‌ها»
«محمد ایوب» پروفسور، استاد دانشگاه و استراتژیست برجسته آمریکایی و پاکستانی‌تباری است که نامش بیش از هر چیز به‌خاطر به چالش کشیدن نظریه سیاسی «نو‌رئالیسم» به عنوان سنگ بنای نظریه «نو‌لیبرالیسم» مطرح شده است. این استاد مسلمان‌زاده روابط بین‌الملل در کالج وابسته به دانشگاه دولتی میشیگان که در عین حال یکی از چهره‌های اصلی اندیشکده «مرکز سیاست جهانی» مستقر در دانشگاه جرج میسون ایالت ویرجینیای شرقی است، از اوایل دهه ۱۹۸۰ که نظریه نورئالیسم جهانی توسط کنث والتز، متفکر جنگ‌سالار آمریکایی مطرح شد تا به توجیه گسترش تسلیحات هسته‌ای و کشتار جمعی توسط ابرقدرت‌های وقت بپردازد، علیه آن موضع فکری جدی اتخاذ و نظریه «رئالیسم فرعی» را مطرح کرد. او منتقد جدی «جهان سومی» خواندن کشورهای ضعیف‌تر است. از نظر ایوب، متفکران غربی- همچنین همتایان آن‌ها در بلوک شرق در دوران جنگ سرد- متهم هستند بیش از اندازه به تعریف تحقیر‌آمیز «جهان سوم» برای کشورهای غیرصنعتی دنیا دامن می‌زنند و با وابسته نگاه داشتن آن‌ها به خود و سوءاستفاده از آن‌ها علیه یکدیگر در درگیری‌های نیابتی منطقه‌ای، باعث به خطر افتادن امنیت کلی دنیا می‌شوند. اما انتشار مقاله جالب توجه اخیر ایوب در تشبیه تقابل سعودی‌ها با ایران به کربلایی دیگر که عنوان اصلی‌اش «قمار بزرگ سعودی» بود توسط مهم‌ترین اندیشکده جمهوری‌خواهان حاکم بر آمریکا نیز در نوع خود جالب توجه است. اندیشکده «نشنال‌اینترست» - به معنی «منفعت ملی» - که در سال ۱۹۸۵ کار خود را با تمرکز بر سیاست خارجی ایالات متحده آغاز کرد، در طول چند دهه با دولتمردان و همچنین مغزهای متفکر حاکمیت سایه آمریکا همچون «هنری کیسینجر» ارتباط داشته است. اساسنامه این اندیشکده در سومین دهه فعالیت آن همچنان بدون تغییر باقی مانده و این نهاد تمرکز خود را روی سیاست خارجی در راستای منافع ملی آمریکا قرار داده است. اما انتشار دیدگاه فردی مثل ایوب که از اساس با دیدگاه‌های اقتدارطلبانه و جنگ‌سالارانه جمهوری‌خواهان سنتی مغایرت دارد، توسط تارنمای «نشنال‌اینترست»، از یک به هم ریختگی بزرگ در سیاست‌ورزی کاخ سفید و کنگره در عصر پساترامپ حکایت دارد.

* وطن امروز
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار