شهدای ایران shohadayeiran.com

در مورد زنان چچنی , داغستانی و اینگوشی گزارش تحقیقی ویژه ای را منتشر نمود . این زنان سختی هایی را که برای یافتن دختران خود متحمل شده اند بازگویی می کنند . دخترانی که برای پیوستن به گروه داعش به عراق یا سوریه رفته اند .
به گزارش  شهدای ایران ، در مورد زنان چچنی , داغستانی و اینگوشی گزارش تحقیقی ویژه ای را منتشر نمود . این زنان سختی هایی را که برای یافتن دختران خود متحمل شده اند بازگویی می کنند . دخترانی که برای پیوستن به گروه داعش به عراق یا سوریه رفته اند .

گزارش تحقیقی (AFP) مشخص ساخت که تمامی این مادران دارای حکایت مشابه ای هستند . دخترانی در سنین متفاوت که فارغ التحصیل دانشگاه ها بوده اند در پی شوهران خود که وارد صفوف داعش شده بوده اند روانه سوریه و عراق شده اند , آنها پیش از قطع کامل ارتباط با خانواده هایشان گفته اند که کار گروه داعش تمام شده و شکست خورده است .

دختری زیبا و عاقل بود

خانم ” پاطیما آتاگایوا” (Patima Atagayeva), در مورد دخترش ” زلینا” که سه سال پیش به همراه نوزاد ده ماهه اش به سوریه رفته است با گفتن اینکه ” او دختری زیبا و عاقل بود. بهترین عضو خانواده بود . چظور دلش آمد که این کار را بکند؟  ” تاسف خود را ابراز می دارد.

خانم دیگری به نام ” گنت اریگیبووا” (Genet Eriegibova) نیز با بیان اینکه دخترش در داغستان معلم انگلیسی بوده و در سال ۲۰۱۵ وقتی با شوهرش به ترکیه رفته , فکر کرده بود که برای تفریح کنار دریا رفته اند , با صدایی لرزان در ادامه مصاحبه گفت : برای او خیلی خوشحال بودم . اما یک ماه بعد , از یک شماره تلفن ناشناس پیامی دریافت کردم که گفت ” مادر , به خانه ام برنمی گردم”  .

” اریگیبووا” که برای درخواست کمک از مقامات روسیه , صلیب سرخ و دیگر سازمان های بین المللی آمده , در ادامه گفت : سعی کردم با شوهرش تماس بگیرم و از او بخواهم که دخترم را برگرداند و دلیل این کارش را از او بپرسم اما او نخواست با من صحبت کند .

” لطفا مرا پیدا کن و بچه هایم را نجات بده”

” گنت اریگیبووا” می گوید که دخترش هنوز در عراق بسر می برد و دخترش به او اطلاع داده که شوهرش در موصل کشته شده است . ” اریگیبووا”  همچنین با بیان این که دخترش اکنون باردار است و علاوه برآن دارای دو فرزند کوچک می باشد ادامه داد که دخترش در تماس با او گریه کنان اجازه خواسته است که به خانه برگردد.

 



” گنت” با ذکر این که در شرایط مبارزه با داعش , ارتباط با ارتش عراق بسیار مشکل می باشد , گفت که آخرین بار در ماه نوامبر توانسته است نامه ای از دخترش دریافت کند که در آن نوشته شده بود ” مادر, شرایط بسیار بدی داریم . اگر خبری از من نشد لطفا مرا پیدا کن و بچه هایم را نجات بده ". این پیرزن می گوید که از زمان دریافت این نامه تاکنون به دنبال آنان پی گردد.

” مجبور شد بدنبال شوهرش برود”

خانم ” پاطیما آتاگایوا” اهل چچن , در سال ۲۰۱۵ توانسته است با دختر و نوه هایش در شهرمنبیچ سوریه که در آن دوران در تصرف داعش بوده , دیدار نماید . ” آتاگایوا” در مورد سختی هایی که دیده,  چنین می گوید : ” وضعیت بسیار بدی داشتند . برق و آب گرم نداشتند . خیلی ناامید شدم . فقط نوزده سال سن داشت . نمی خواست در سوریه زندگی کند اما مجبور شده بود با شوهرش همراه شود”.

"پاطیما” می گوید که بعد از چهار روز به کشورش بازگشته و در ماه آوریل , دخترش به او اطلاع داده که شوهرش کشته شده ولی او موفق نشده بازگردد. پاطیما بعد از آن دیگر از دخترش خبری دریافت نکرده و می گوید که چاره ای بجز انتظار کشیدن ندارد و همچنان امیدوار است .

خانم ” آززا هاییورینا” که شهروند اینگوش است نیز می گوید پس از آنکه در سال ۲۰۱۵ دخترش از عراق با او تماس گرفته , به امید یافتن او فورا با اتوبوس عازم استانبول شده است. دخترش که باردار بوده به او گفته است بدون شوهرش که برای پیوستن به صف داعش رفته بود خانه اش را ترک نخواهد کرد اما سه روز بعد , دخترش به او اطلاع داده که شوهرش کشته شده است .

برای نجات دخترش ۷ بار به استانبول رفت

” هاییورینا” بعد از آن برای نجات دخترش بواسطه قاچاقچیان انسان , ۷ بار به ترکیه  سفر کرده است . او همچنین گفت که دخترش در آخرین نامه اش نوشته بوده که ۷۰ درصد از بینایی خود را از دست داده است . ” هاییورینا” درحالیکه به زحمت جلوی گریه اش را می گرفت ادامه داد: ” یک عکس برای من فرستاد . بسیار وحشتناک بود. خیلی لاغر شده بود و همانند یک هشتاد ساله بنظر می رسید ".

بر اساس گزارش های رسمی سرویس های اطلاعاتی که در اوایل ماه سپتامبر منتشر شده , هزاران نفر از شهروندان روسی که اکثر آنها ساکن جمهوری های اسلامی قفقاز بوده اند به گروه های مسلح در سوریه و عراق پیوسته اند .

” رمضان قادراف” رهبر چچن اعلام کرد ده ها تن از زنان و کودکانی که از گروه تروریستی داعش جدا شده اند به روسیه باز می گردند . در پی این خبر , بویژه مادران به امید دریافت خبر از اعضای خانواده خود به طرف مقامات مسئول دویدند اما عده بسیار اندکی از آنان توانستند خبری دریافت کنند.

خانم لاریسا نیز که دخترش دو سال قبل به موصل عزیمت کرده , می گوید :” داریم دیوانه می شویم . دیگر نمی دانیم به کجا مراجعه کنیم . خواب نداریم و دلمان می خواهد هرچه زودتر دختران و نوه هایمان را ببینیم "



*اویس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار