شهدای ایران shohadayeiran.com

سخنرانی های مسئله دار سروش محلاتی
آقای سروش محلاتی که در ایام انتخابات مجلس خبرگان اعلام کرده بود اعضای این مجلس خبره نیستند و در جریان کاندیداتوری خود برای انتخابات این مجلس نیز از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت نشد؛ به بهانه قیام امام حسین(ع) تئوری براندازانه‌ی «تجدید نظر در انقلاب اسلامی» را مطرح کرده است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ فردی به نام محمد سروش‌محلاتی که رسانه‌های اصلاح‌طلب گاهی از او با عنوان آیت‌الله و گاهی هم با عنوان حجت‌الاسلام یاد می‌کنند، به تازگی در یک جلسه اصلاح‌طلبان که گویا برای عزاداری برای سالار شهیدان برپا شده، با اشاره به قیام امام حسین(ع) گفته است:

«مشکل بسیاری از انقلاب‌ها این است که ممکن است در مقطعی مردم به انقلاب روی آورند اما هنگامی که عقب نشینی صورت گرفت و مردم از انقلاب برگشتند، حرکت وضع دیگری پیدا میکند. مشکل آنجاست که بعد از آن کسانی میگویند مابه عنوان رهبران انقلاب تشخیص می‌دهیم که چه باید کرد و چه نباید کرد. رهبران به مردم می‌گویند شما بیخود و بیجا می‌کنید که از انقلاب روی می‌گردانید، تشخیص با ما رهبران است. در گام نخست مردم با خواست خود آنها رأی روی کار آوردند اما وقتی دیگر خواست مردم به انقلاب نبود، میگویند چه مردم بخواهند و چه نخواهند انقلاب باید ادامه یابد...تعبیر عجیبی مرحوم شهید مطهری دارد که می‌گوید مشکل انقلاب‌ها این است که معمولا نیابت‌بردار میشوند. و بعد توضیح میدهد که کسانی که خود را رهبر انقلاب می‌دانند، حتی اگر مردم نخواهند و آنها را دیگر نپذیرند، به مردم می‌گویند که ما خودمان از طرف شما تصمیم می‌گیریم.»(جماران)[۱]

*آقای سروش محلاتی که در ایام انتخابات مجلس خبرگان اعلام کرده بود اعضای این مجلس خبره نیستند و در جریان کاندیداتوری خود برای انتخابات این مجلس نیز از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت نشد؛ به بهانه قیام امام حسین(ع) تئوری براندازانه‌ی «تجدید نظر در انقلاب اسلامی» را مطرح کرده است.

چند سال قبل از او، علیرضا بهشتی و سعید حجاریان هم صحبت‌هایی را در این زمینه مطرح کرده‌اند.
بهشتی زمانی در یک مصاحبه با اشاره به همین معنی گفته بود:

«عده‌ای از مردم در هر زمانی به‌نظرشان می‌آید می‌خواهند زندگی فردی و اجتماعی‌شان براساس یک مکتب اداره شود. اینجا افراد تصمیم می‌گیرند آگاهانه و آزادانه واردِ یک قرارداد اجتماعی بشوند. وقتی می‌گویم این مرام و مکتب را به عنوان مرام فردی و اجتماعی خودم انتخاب کنم، یعنی یک نظام حق و تکلیف را پذیرفته‌ام و پایبندی‌ها را از همین حالا می‌پذیرم. این برداشت درباره ایدئولوژی‌هایی مثل سوسیالیسم یا مارکسیسم یا اسلام انقلابی صدق می‌کند... اگر افراد یک قرارداد اجتماعی را بر این اساس تنظیم کردند و خواستند زندگی اجتماعی خود را اینطور تنظیم کنند و براساس آن زندگی فردی خود را تعیین کنند، نمی‌توانیم بگوییم آزادی‌ انتخاب‌ آنان مخدوش شده است. یک مورد باقی می‌ماند که مورد مهمی است، یعنی حق تجدیدنظرخواهی. چنانچه در قراردادهای معمولی مثل خرید و فروش و همکاری‌ها می‌بینید، یک ماده برای شرایط فسخ آن وجود دارد و اگر اختلاف‌نظری در این زمینه پیش آمد، مرجع داوری برای آن تعیین می‌شود. درباره قرارداد اجتماعی هم طبعاً باید چنین چیزی وجود داشته باشد، به این معنا که حق تجدیدنظر برای اعضا محترم شمرده می‌شود تا اگر من وارد قرارداد اجتماعی شدم و بعد نخواستم در این قرارداد باقی بمانم، راه‌ها و سازوکارهایی باشد که براساس آنها اجازه‌ی تجدیدنظر داشته باشم.»

چند ماه قبل از وی نیز سعید حجاریان طی مقاله‌ای در روزنامه شرق نوشته بود:
«تأسیس دولت بر اساس دیدگاه فلسفی "جان لاک" مبتنی ‌بر مالکیت است. بر اساس این دیدگاه مردم حق خود را برای صیانت از حقوقشان- تا حدی که آزادی خودشان سلب شود- به حاکم واگذار می‌کنند؛ حالا می‌توان این پرسش را مطرح کرد که اگر بخواهیم قراردادی را فسخ کنیم شرایط چگونه است؟ آیا عقد قرارداد دوطرفه است یا شروطی دارد که نمی‌توان آن را فسخ کرد؟! می‌توان گفت هر عقد، شروط ضمن عقد خود را دارد که طرفین آن را حین انجام قرارداد می‌پذیرند؛ مانند حق طلاق و حق تحصیل که زن و مرد حین عقد ازدواج لحاظ می‌کنند...لذا می‌توان گفت تعهد به قانون اساسی شرط ضمن عقد مردم و دولت است»!

سروش‌محلاتی، حجاریان و بهشتی در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

"شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد".

در ادامه این دو پاسخ، عده‌ای این شبهه یا به عبارت بهتر همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر در نظام نائل شود؛ دو راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند. تا خیرخواهانشان به رفع شبهات نسل‌هایی که اصحاب و سپس تابعین اصحاب انقلاب را ندیده‌اند، بپردازند و بدخواهانشان آرزوی اسلاف درگذشته خود مبنی بر براندازی آن حکومت را پِی بگیرند.[۲]

گفتنیست، سروش‌محلاتی همان کسی است که زمانی گفته بود ما شاد نیستیم چون امام حسین(ع) را محور قرار داده‌ایم. او همچنین در زمره کسانی است که با کنایه استبداد و دیکتاتوری نسبت به نظام اسلامی نیز سخن گفته است.[۳]

۱_ http://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-754626
۲_ http://www.farsnews.com/13940718001549
۳_ http://www.ghatreh.com/news/nn30023631
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضی خاکپور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
0
0
...

هشتمین مجمع عمومی انجمن های رزمنده گریز .
...

یادشون رفته بنویسند ریاست شورای عالی ؟!

که بچه های جبهه و جنگ رو بریزند وسط دریا ؟!

و برای خودشون ثروت و قدرت : دست و پا کنند ؟!

ای مال دنیا؟!

قسی قلب تا به این حد ؟!

اییییییییی ؟!

...
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار