شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۵۱۶۴۵
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۷
تئوریسین اصلاح‌طلبان عنوان کرد: برخی از اصلاح‌طلبان، رودربایستی‌هایی به خرج دادند و بازی‌های تقوا گونه‌‌ای راه‌انداختند، اما هنگامی که دیدند حذف آنان، اتفاق افتاد، با قلم‌های تیز بیان کردند که سهم ما کجاست؟

به گزارش شهدای ایران  ، محمدرضا تاجیک، مشاور سابق رئیس دولت اصلاحات و از تئوریسین‌های اصلاح‌طلبان امروز گفت و گویی با ۹۶/۶/۲۵ روزنامه آرمان انجام داده است که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:

* آیا روحانی، دغدغه توسعه سیاسی ندارد یا اینکه صرفا برای او اولویت ندارد؟ عملکرد دولت او در توسعه سیاسی چگونه بوده است؟

من دولت روحانی را یک دولت بوروکرات می‌‌دانم که کارکردهایش بیشتر معطوف به زندگی روزمره ما بود. درفضای گفتمانی چنین جریانی، جایی برای توسعه معرفتی، فرهنگی و سیاسی دیده نمی‌شود.

دولت روحانی اقتضای زمان ما نبود؟

 نمی‌توان گفت این دولت، اقتضای تاریخی زمان ما بود، چراکه مردم ما به یک گفتمان کاملا اقتصاد محور معطوف به زندگی مادی روزمره رأی ندادند. برای همین، نقد‌هایی که اکنون به این جریان و گفتمان وارد می‌شود همان دقایق مغفول مانده‌‌ای است که روحانی، آنها را برجسته کرد تا افکار عمومی را از آن خود بکند. همان‌ها به حاشیه کشیده شده‌اند. طبیعت چنین گفتمان و اشخاصی اقتضا می‌‌کند که آنها نتوانند در کنار توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، فرهنگی و معرفتی جامعه را هم داشته باشند.

البته نکته اصلی اینجاست که گفتمانی به نام اعتدال وجود ندارد. اما اگر با مسامحه این چارچوب را یک گفتمان فرض کنیم، در این گفتمان، هیچ‌جایگاهی برای درنظر گرفتن توسعه سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، حاملان و عامل این گفتمان استعداد توسعه سیاسی را ندارند، بنابراین دولت کنونی به‌صورت فزاینده‌‌ای تمام توان خود را بر مسائل سیاسی خواهد گذاشت و از مسائل سیاسی و فرهنگی، دور خواهد شد.

به‌نظر شما، روحانی به اقتضای شرایط تغییر کرده است یا شعارهای او صرفا برای جلب رأی مردم بود؟

من عملکرد فعلی روحانی را بازگشت به اصل خویش می‌‌دانم.

در انتخابات‌های 92 و 96 فضایی ایجاد شد که روحانی لاجرم در دفتر گفتمانی خود، تجدیدنظر کرد. اوراقی به آن افزود و آن را رنگین نمود. روحانی بدون اینکه هیچ‌گاه در جریان اصلاح‌طلبی تعریف شود، متعلق به جریانی بود که عقبه اصولگرایی داشت اما در یک شرایط خاصی، به اقتضایی، شکلی از گفتمان را ارائه کرد که لزوما نمی‌توان گفت او به همه دقایق گفتمانی باور داشت،‌ و در واقع، روحانی برای جذب افکار عمومی بازی گفتمانی کرد. اساسا گفتمانی به نام اعتدال وجود ندارد که بخواهد اصل یا فرع ماهیت یا هویتی داشته باشد. معذالک روحانی به شخصیت خود برگشته و جای تعجبی نیست. قبلا هم گفتم دوستانی بر‌اساس تحلیلی که عقلایی می‌‌دانستند بیان کردند که ما سهمی از روحانی نمی‌خواهیم و چک سفید امضا به دولت دادند. آنها هنگامی که دیدند دولت در حال نادیده گرفتن اصلاحات است به نقد دولت پرداختند.

آیا اصلاح‌طلبان در حمایت بی‌قید و شرط از دولت، اشتباه کردند؟

در یک سیاست توسعه یافته، سخن از حرکت ائتلافی متضمن دولت ائتلافی است. قرار نیست که تا دم پاستور ائتلافی باشد و از دم پاستور به بعد، غیرائتلافی. کدام منطق و عقلانیت سیاسی چنین حکم می‌‌کند که از حیاط تا بام خانه متعلق به اصلاح‌طلبان و از بام تا ثریا متعلق به دیگران باشد؟

بازی سیاسی همه کشورهای دموکراتیک را نگاه کنید؛ هنگامی که حزبی با بیست‌درصد آرا با حزب دیگری ائتلاف می‌‌کند، بیست‌درصد در کابینه آتی نقش دارد. این موضوع، دموکراتیک‌ترین و توسعه یافته‌ترین شکل کنش سیاسی است.

با این وجود، برخی، رودربایستی‌هایی به خرج دادند و بازی‌های تقوا گونه‌‌ای راه‌انداختند، اما هنگامی که دیدند حذف آنان، اتفاق افتاد، با قلم‌های تیز بیان کردند که سهم ما کجاست؟ چه شد که چند اصلاح‌طلب را نیز به حاشیه راندید؟ این ادبیات، توسعه نایافتگی سیاسی را می‌‌رساند.

نباید چک سفید امضایی را به یک نفر داد و با تمام توان و بدون هیچ‌محاسبه، ملاحظه و عقلانیتی، وارد عرصه سیاسی شد و سپس بعد از حادثه به تخریب پرداخت. تعادل جزئی از عقلانیت سیاسی است.

البته نباید فراموش کنیم که در کنار بازگشت به اصل خویش، یک اقتضای شرایط نیز مطرح است. شایسته نیست که هر مساله را تک عاملی بررسی کرد. شرایط کنونی جامعه و اقتصاد ما می‌‌طلبد که دولت در زندگی جامعه ما بیشتر ورود داشته باشد و اکنون مطالبات جامعه ما بر این عامل متمرکز شده است. در دهه اول انقلاب مطالبات فرهنگی و سیاسی مردم در صدر بود، اما در دهه چهارم مطالبات اقتصادی، امنیت شغلی و روانی درصدر قرار گرفته و دولت‌ها باید به این موضوع توجه کنند که روحانی نیز به این موضوع پرداخته است، اما جامعه یکدست نیست، جامع یک سیستم است و چند زیر سیستم مانند سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... دارد.

اگر ما بخواهیم یک توسعه موزون ایجاد کنیم، جامعه را کاریکاتوریزه نکنیم؛ یک سر بزرگ با بدن نحیف. باید به تمام این موارد توجه کنیم و در کنار توسعه اقتصادی به توسعه فرهنگی، سیاسی توجه کنیم. اگر توسعه سیاسی، اجتماعی نداشته باشیم توسعه اقتصادی هم عقیم می‌‌ماند.

 

پس از ده سال دوری اصلاح‌طلبان از قدرت، شورای‌عالی سیاستگذاری، لیست‌های امید را نوشت و با رأی لیستی مردم، بخشی از قدرت به اصلاح‌طلبان بازگشت، این شیوه لیست بستن و عملکرد منتخبان مردم را چگونه ارزیابی می‌‌کنید؟

این لیست، چهره دوگانه‌‌ای دارد. وقتی یک لیست رأی می‌‌آورد، بدان معناست که یک جریان از چنان مقبولیتی برخوردار است که می‌‌تواند افکار عمومی جامعه را متوجه خود کند و افکار عمومی جامعه بدون شناخت از افراد، بنابر اعتماد به یک جریان، به همه چهره‌های لیست رأی می‌‌دهد. اما در پشت این موضوع، یک نوع پوپولیسم است و به این شکل خور را نشان می‌‌دهد که من نمی‌شناسم اما رأی می‌‌دهم، من نمی‌دانم اما انجام می‌‌دهم.

به قول ژیژک، نوعی کلبی مشربی در پشت این موضوع خود را پنهان کرده است و این موضوع با بلوغ و توسعه یافتگی جامعه، تناقض دارد. جریانات سیاسی کشور باید به سمتی حرکت کنند که مردم ما، آگاهانه و هوشیارانه رأی بدهند و تصمیم بگیرند. اگر امروز نوش این قضیه نصیب ما شده است، فردا نیش آن نیز نصیب ما خواهد شد.

جامعه‌‌ای که صرفا لیستی و بدون آگاهی رأی می‌‌دهد ممکن است در آینده نزدیک به‌صورت لیستی، به جناح مقابل ما رأی دهد. بنابراین منطق توسعه و اصلاح‌طلبی حکم می‌‌کند که ما به تدریج جامعه را به سمت کنش و واکنش آگاهانه سوق دهیم. وقتی مردم به یک لیست رأی دادند، معنا و مفهوم آن، این است که توپ در زمین تو افتاد، حالا دیگر نمی‌توانی حاشیه ایجاد کنی، باید این اعتمادی که مردم، چشم‌بسته به تو مبذول داشتند را پاس بداری، دیگر نمی‌توانی بگویی تعدادی از منتخبان لیست، از آن طرف مقابلند که بازی دیگری در انداختند، بازی ما را خنثی می‌‌کنند و اجازه نمی‌دهند استراتژی‌های ما به کرسی بنشیند. دیگر نمی‌توان این موضوع را بیان کرد. چنین رأی‌هایی صرفا آب نیست بلکه آتش هم به‌همراه خود دارد.

باید تلاش خود را به‌کارگیریم که مردم به سمت و سوی رأی آگاهانه و هوشیارانه پیش بروند و به‌اندازه انتخابشان، انتظار داشته باشند که انتظارات و شکل کنش سیاسی آنها، رادیکال نشود. باید به سمت و سویی حرکت کنیم که جامعه از حالت باینری یعنی صفر و یکی خارج شود و یک شکل معقول را به خود بگیرد. دوسر طیف جای عقلانیت سیاسی نیست، بلکه عقلانیت سیاسی تنها در میانه طیف یافت می‌‌شود. تا هنگامی که مردم صفر و یکی عمل می‌‌کنند، نمی‌توان از آنها انتظار عقلانیت سیاسی داشت، باید مردم را به وسط طیف سیاسی بکشانیم تا آگاهانه و عقلایی تصمیم بگیرند.

انتشار یافته: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
0
0
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در عراق برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در سوریه برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در افغانستان برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکاردر یمن برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در منطقه خاورمیانه برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در عربستان سعودی برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در قطر برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در کویت برای ما تهدید آمیز است!
حضور نظامی آمریکا جنایتکار در امارات برای ما تهدید آمیز است!
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
0
0
تاریخ : ۹۶/۰۶/۲۵ - ۱۳:۱۸
فتحاللهزاده: رئیسجمهور یا به فضای مجازی سر نمیزند یا دفترش پیامکها و پیغامهای مردم را به او نمیگویند مدیرعامل سابق باشگاه استقلال گفت: رئیسجمهور یا به فضای مجازی سر نمیزند که این بد است یا اگر سر میزند و سکوت میکند بعید به نظر میرسد یا دفتر ایشان پیامکها و پیغامهای مردم در فضای مجازی را به اطلاع او نمیرسانند.
درباره اوضاع نابسامان استقلال، اظهار داشت: 2 تیم استقلال و پرسپولیس تیمهای معمولی نیستند و تیمهایی نیستند که اگر اول یا آخر باشند هواداران خود را از دست بدهند. این دو تیم ریشه در زندگی مردم دارند. انتظار من از آقای روحانی این است که به فریاد این جماعت برسد. در شأن تیم بزرگی مثل استقلال نیست که هوادارانش گریان باشند. با توجه به اینکه در 2 سال گذشته از لحاظ مالی شرایط این تیم خوب بوده و سابقه نداشته 25 میلیارد تومان برای این باشگاه اسپانسر بگیرند. زمان ما نه تنها گرفتن اسپانسر به عهده خودمان بود بلکه نهایت بدهی که برای باشگاه میماند 2 الی 3 میلیارد تومان بود. البته بماند آقایان به تازگی یک صفر جلوی آن میگذارند و میگویند استقلال 20 میلیارد تومان بدهی از گذشته دارد.
وی افزود: من به تازگی مصاحبهای از میلاد فخرالدینی خواندهام که گفته 600 میلیون تومان طلب دارد. وای به حال بقیه که معلوم نیست چه مبالغی از این باشگاه میخواهند. چه کسی باید به این مسائل رسیدگی کند؟ رسیدگیها فقط زمان مدیریت من بود؟ رئیسجمهو یا به فضای مجازی سر نمیزند که این بد است یا اگر سر میزند و سکوت میکند بعید به نظر میرسد یا دفتر ایشان پیامکها و پیغامهای مردم در فضای مجازی را به اطلاع او نمیرسانند. جناب آقای روحانی اگر سرکی به فضای مجازی بزند متوجه میشود مردم چقدر ناراحت و پریشان هستند. البته بماند که یکسری نادان میگویند به هواداران خط داده میشود. آقایان عزیز مگر میشود به 200 هزار یا 2 میلیون نفر، خط داد که اگر هم کسی هست که چنین خطی میدهد حتما آدم مهمی است که میتواند چنین کاری کند و باید از او استفاده شود.
مدیرعامل اسبق استقلال تصریح کرد: مشکل استقلال اکنون این است که آنهایی که در راس مدیریت این باشگاه هستند، استقلالی نیستند. تصمیمگیرندگان در باشگاه استقلال اگر استقلالی بودند هوادار را درک میکردند. سیاستهای غلط مدیریتی در این باشگاه باعث دوگانهسوزی شده است. آنها هم تیم را سوزاندند و هم سرمایههایش را. سرمایه اولی که آنها سوزاندند 75 میلیارد تومان پولی است که در 2 سال اخیر به این باشگاه تزریق شده است در حالی که یک قهرمانی هم کسب نکردهاند و دوم سرمایه مثل منصوریان.
فتحاللهزاده تاکید کرد: من اگر حرف بزنم فکر میکنند برای خودم میگویم اما من میگویم آقایان اصلا من نمیخواهم بیایم و من را هم نیاورید اما به داد این تیم برسید. استقلال آدم کم ندارد. این باشگاه پر از بزرگان است. در این تیم باید استقلالیهایی بیایند که برایش زحمت کشیدهاند. شما به تیم رقیب نگاه کنید. 40-50 سال است که نمیتوانند در آسیا مقام بیاورند و امیدوارم امسال این اتفاق برایشان بیفتد اما نگاه کنید با تیمی که دو ستاره آسیا دارد چه کردهاند و این تیم چه روزگاری دارد. کم کم به این باور نزدیک میشوم که برخی مسئولان وزارت ورزش رنگی فکر میکنند و نمیگذارند استقلال نفس بکشد که اگر اینطور باشد ما ساکت نمینشینیم حتی اگر شده به دفتر ریاست جمهوری میرویم و یا مقابل مجلس تحصن میکنیم. من از اینکه میبینم جوانان جلوی من را در خیابان میگیرند و گریه میکنند، دلم کباب میشود.چه کسی باید به مسائل استقلال رسیدگی کند؟ آقایان اینقدر از بدهی صحبت نکنید اگر از عهده بدهیهای این باشگاه برنمیآیید بروید. این باشگاه سالها به همین شکل اداره شده است. ما هم با این شرایط تیم را سرپا نگه داشتهایم. خلاصه کلام از این وضعیت خیلی ناراحتم. از وزیر ورزش این انتظار را نداشتم. او نباید تحت فشار برخی افراد باشد. او باید منفعت استقلال را در نظر بگیرد و این تیم را نجات دهد.
وی در پاسخ به این سؤال که در خصوص عملکرد منصوریان چه صحبتی دارد، گفت: منصوریان هم در برخی تصمیماتش دچار اشتباه شده است اما باز هم تاکید میکنم سیاستهای غلط مدیریتی باعث این نتیجهگیری شده است. آقایان اگر میخواهید مربی عوض کنید بدون معطلی جلسه بگذارید و با مربیتان خداحافظی کنید اما تا روزی که قصد خداحافظی ندارید چه معنی دارد که برای مربی مهلت تعیین میکنید مثلا 2 بازی فرصت دارید. این کار غلط است. استقلال میلیونها هوادار دارد و واقعا از سلطانیفر انتظار نداشتیم که به خاطر رفت و آمد برخی آقایان در دفتر ریاست جمهوری و آقای جهانگیری و پیشنهاداتی که آنها میدهند مصلحت استقلال را فدای روابط پشت پرده کنند. آقای سلطانیفر شما باید منفعت میلیونها هوادار را در نظر بگیرید. شما وزیر هستید. چرا اجازه میدهید برخی به شمای وزیر فشار بیاورند و نتوانید برای استقلال تصمیم درست بگیرید.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
0
0
چرا رئیس سکوت کرد؟
داعش وحشی مورد حمایت آمریکا، کشورهای عربی، کشورهای اروپایی، رژیم صهیونیستی وترکیه درسوریه وعراق، ایرانی ها را قتل عام می کند ومسئولان سکوت اختیارکرده است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار