شهدای ایران shohadayeiran.com

وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: «ما را هدایت کنید، درسی به ما بدهید» آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند: «بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت »...
شهدای ایران :وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: «ما را هدایت کنید، درسی به ما بدهید» آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند: «بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت »...

بروید از صیاد شیرازی

نگهدار انسان باید خدا باشد نه بنده خدا

مثل بقیه ی مردم زندگی می کرد؛ راحت و عادی به مسجد می رفتیم، توی بازار قدم می زدیم، خرید می کردیم و به مهمانی می رفتیم. انگار نه انگار او فرمانده است و خصم جان منافقین. اصرار می کردم که شما در معرض خطر هستید، باید محافظی داشته باشید، اما می گفت: «نگهدار انسان باید خدا باشد نه بنده خدا»

نامه هایی که از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند

بعد از شهادت پدر ، نامه های زیادی به منزل ما سرازیر شد. این نامه ها در زمان حیات پدر هم به منزل ما می آمد . ما فکر می کردیم که نامه ها اداری است و در مورد آنها کنجکاوی نمی کردیم. اما بعد از شهادت پدرمان متوجه شدیم که این نامه ها از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند. مادر بعد از سالها تازه متوجه شدند که پدر ، دو سوم حقوقشان را صرف این خانواده ها می کردند.ایشان تنها یک سوم از حقوق ماهیانه‌ ی خود را صرف معیشت زندگی خانوادگی می ‌کرد و دو سوم دیگر آن صرف امور خیریه و صندوق قرض‌الحسنه شخصی ایشان می‌شد، خانواده و حتی همسر ایشان، پس از شهادتشان متوجه شدند که میزان واقعی حقوق آن شهید چقدر بوده است.

به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم می‌ پردازم

اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می ‌کنم به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم می‌ پردازم آن هم ثمره ی همه ی مجاهدت ‌های فی‌ سبیل ‌اللهی ( که اگر خداوند آن را تأیید فرماید ) که قلبم رضایت نمی‌ دهد چنین شود. لذا با توجه به این ‌که خدا می‌ داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی‌ دانم بلکه هم‌ چنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم . قاطعانه اقدام فرمایید که ساختمان نیمه کاره مسکن این‌ جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل‌ گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری ( مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.

ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند

سردار سرلشکر صفوی: من فراوان دیدم که ایشان با لباس شخصی به نمازجمعه می آمد و اغلب در میان مردم در میدان فلسطین می نشست.ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند.

در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد

سردار محمدرضا نقدی: او امیری بود با مرتبه ای رفیع،اما با سربازان و درجه داران و کارمندان جزءبه سادگی می جوشید،با آنان حشرو نشر می کرد و در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد.

باید غرور سرباز را حفظ کرد

در یکی از این سرکشی‌ ها متوجه شد کسی پوتین‌ هایش را واکس زده است. از فرمانده منطقه پرسید چه کسی این کار را کرده است. او گفت: «تیمسار، سرباز مهمانسرا به دستور من این کار را کرده است. چند بار زیر لب استغفار گفت و گفت: این رفتار ها در انسان روحیه ی استکباری ایجاد می‌کند. باید غرور سرباز را حفظ کرد.

سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد اخلاقی

«آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است.»

آقای حسین حیدری کاشانی (از شاگردان آیت الله بهاءالدینی): «سپهبد شهید علی صیاد شیرازی حدود ۱۷ سال با حضرت آیت الله بهاءالدینی مراوده داشت و دست پرورده ایشان بود. شاگردی او در این مکتب او را استادی ورزیده در اخلاق و اخلاص ساخته بود. آقا از او تعبیر می کرد «آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است.»

وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: «ما را هدایت کنید، درسی به ما بدهید» آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند: «بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت »

شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود

فرزند شهید: یکی از ویژگی‎‎های پدر ما این بود که همواره سعی می‎کردند مطالب اخلاقی و ارزشمند از جمله، مباحث مرحوم آیت‎الله آقامجتبی تهرانی را در دفتری ثبت کنند. ارتباط شهید صیاد با آیت‎الله تهرانی، یکی از موقعیت‎‎های خوبی بود که می‎توانست در زمینه رشد اخلاقی و معنوی به پدر ما کمک کند و شهید صیاد نیز سعی می‎کرد.خانواده را نیز برای شرکت در جلسات ایشان با خود همراه می‎برد. گاهی نیز به‎صورت خصوصی خدمت ایشان می‎رسیدند و سؤالات خود را در میان می‎گذاشتند یا بعضا مشورت می‎کردند . به‎ویژه آن‎که از خصوصیات شهید صیاد این بود که تلاش داشت نوشته‎هایش را در صحنه زندگی و کار و اجتماع به اجرا در آورد.

آیت‎الله آقا مجتبی تهرانی: شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود.درحالی‎که معمولا آقا مجتبی در سخنرانی‎ها مسائل را به‎طور صریح بیان نمی‎کردند و اسم نمی‎بردند.

سردار سرلشکر پاسدار دکتر سید یحیی رحیم صفوی: امانتداری و درستکاری، صداقت و راستی ،سعه صدر، شجاعت و قاطعیت، پاسداری دقیق از احکام شرعیآ نرمش در عین قاطعیت، پرهیز از دنیاطلبی و مقام طلبی ،خستگی ‌ناپذیری و رازداری این ویژگی‌ها به وضوح در آن شهید عزیز مشاهده می‌شد، اما در میان تمام خصوصیات اخلاقی برجسته وی، ممتازترین ویژگی‌های وی «اطاعت از ولایت فقیه» و «پایبندی به تقوا» بود که به عنوان دو اصل محوری در رفتار و کردارش به عینه مشهود بود.

سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد روابط خانوادگی

الان کسی این حرفها را باور نمی کند

از قول مادر شهید: «الان کسی این حرفها را باور نمی کند، اما علی بعد از پیوستن به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من می داد می گفت: مادر، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می کشم، اما شما ۵ تا پسر و ۲ تا دختر دارید. البته بعد از ازدواج نیز باز بخشی از حقوقش را برای ما می فرستاد.»

از همان روزی که به قول معروف «بله» را گفتم، احساس کردم وارد مرحله ی جدیدی از زندگی می شوم که رشد معنوی، اخلاص و ایمان، حرف اول را می زند

همسر شهید صیاد شیرازی: برای پدرم، پاکی و نجابت داماد آینده اش مهم بود نه تأمین رفاه من؛ همان چیزی که در وجود علی بود، و.تقوایی در وجود علی بود که تشخیص آن برای دخترها به سادگی امکان پذیر بود؛ آخر او، به هیچ دختری نگاه نمی کرد. این تقوا و پاکی و نجابت را در اوبود و از همان روزی که به قول معروف"بله" را گفتم، احساس کردم وارد مرحله ی جدیدی از زندگی می شوم که رشد معنوی، اخلاص و ایمان، حرف اول را می زند.

ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، ساده‌زیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود.

داماد شهید: ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، ساده ‌زیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود چون قبلا بزرگواران دیگری با موقعیتهای اجتماعی بهتر یا از فرزندان نزدیکانشان یا مسؤولان دولتی دراین زمینه مطرح شده بودند و من درزمان ازدواجم دانشجو بودم وموقعیت مالی مناسبی نداشتم.

در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن

فرزند شهید: ایشان کوچکترین دخالتی در زندگی ما نمی کردند،مگر اینکه ما خودمان درخواستی داشته باشیم.همیشه به من سفارش می کردند که؛ در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن.

آن شهید اگر احیانا مشکل خانوادگی در وابستگان و نزدیکان می‌دید، مستقیما دخالت نمی‌کرد واز طریق نوشته و با واسطه مطالب را گوشزد می‌نمود.

وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است

رفتارشان با مادرمان بسیار بامحبت و همراه با احترام بود ایشان خود لباسهایشان را شسته و اتو می کردند و بطورکلی تمام کارهای شخصی شان با خودشان بود. اگر هم مادر انجام می دادند از ایشان گله می کردندو می گفتند:شما خانم خانه هستید و وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است.

ایشان واقعاً خیلی صمیمی و رفیق بودند

ایشان واقعاً خیلی صمیمی و رفیق بودند. به خاطر شرایط کاری و وضعیتی که در آن برهه داشتند، سعی می کردند در این زمینه بیشتر به کیفیت توجه کنند تا کمیت، یعنی شاید گاهی اوقات یک یا دو ساعت برای ما وقت می گذاشتند، ولی همین زمان اندک، از نظر کیفی خیلی پر بار بود.

روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود

روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود، ایشان صبح جمعه پس از ورزش والیبال یا فوتبال و صرف صبحانه، شخصا دستشویی، آشپزخانه و راه ‌پله ‌ها را - با این که بعضی معتقدند این امور مربوط به خانمها بود - می ‌شستند و سپس برای نمازجمعه آماده می‌شدن.

انتخاب بهترین روش تربیتی

همسر شهید: نسبت به تربیت بچه ها خیلی حساس بود و سعی می کرد با مطالعه و مشورت با کارشناسان ، بهترین روش تربیتی را انتخاب کند ، یه روز دیدم بعد از اینکه کفش های خودش را واکس زد ،مشغول واکس زدن کفش های پسر بزرگمان شدعلت این کارش را پرسیدم ، گفت:پسرمان جوان است ممکن است اگر مستقیم به او بگویم کشفت را واکس بزن ، جواب ندهد این کار را می کنم تا به طور عملی واکس زدن را به او یاد دهم.

هر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها

نماز شبش را که می خوند ، تا صبح بیدار می ماند، ما را هم برای نماز بیدار می کرد بعد از نماز با بچه ها ورزش می کردیم و نهایتاً می رفت سر کارهر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها بهشان می گفت درباره هر چه که دوست دارید حرف بزنید.

به اطاعت از پدر و مادر، بسیار مقید بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده ای قائل بود

مادر شهید: :علی به اطاعت از پدر و مادر، بسیار مقید بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده ای قائل بود.

می گفت: «خجالت می کشم، خیلی در حق خانواده ام کوتاهی کردم کمتر پدری کرده ام، فرصتش کم بود وگرنه خیلی دلم می خواست...»

یک روز در زدند پیک نامه آورده بود قلبم ریخت که نکند شهید شده باشد پاکت را باز کردم، دیدم یک انگشتر عقیق برایم فرستاده و روی یه برگه هم نوشته بود: به پاس صبرها و تحمل های تو.

سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد علمی

ایشان شکارچی بود

یکی از دوستان طلبه: ایشان شکارچی بود و سخنان تک تک عالمان ربانی و بزرگان و شخصیت ها را، هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ معنوی، شکار می کرد.

نه تنها در حوزه مسائل اسلامی که در حوزه های مختلف، مطالعه داشتند. به کتاب های شهید مطهری، تفاسیر مختلف قرآن و زندگی و سیره ائمه معصومین (علیه السلام) خیلی علاقه داشتند. هرگز وقتشان را هدر نمی دادند. به دو موضوع خیلی تمایل نشان می دادند. یکی ریاضی بود و یکی هم زبان انگلیسی که چون در آمریکا دوره عالی نظامی را گذرانده بودند، به آن خیلی مسلط بودند. علاقه عجیبی به علوم داشتند. ایشان شاگرد اول دوره تخصصی "هواسنجی لجستیک"دانشگاه امریکا بودند.

برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشت

یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از برنامه ریزی های روزانه وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. مدل برنامه ریزی ای که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه را در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق با آموزشهای نظامی فراگرفته شده در دانشکده افسری (برنامه سین) که تا پایان عمر شهید استمرار داشته است. و مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر برنامه ای، قبلاً فکر کرده و سناریوهایی را در ذهن خود مرور کرده است. ایشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشتند. در زمان جنگ این مساله نمود پیدا می کرد به صورتی که ایشان ساعات روز را تقسیم بندی کرده بود مثلا برای نماز، تعقیبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجلیل از افراد، تذکر به افراد و سایر امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعیین کرده بودند.ایشان برای صحبت کردن هم برنامه داشت یعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟

سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد ولایتمداری

اطاعت از امر امام خمینی(ره)

موقعی حضرت امام(ره) او را به حضور طلبیدند و دستور اکید دادند که شمال غرب کشور ناامن است و فقط شما می توانید امنیت آنجا را برقرار کنید. صیاد هم بلافاصله در خانه خود ستادی تشکیل دادند و افراد مورد اعتماد را برای اجرای امر امام(ره) انتخاب کرد. ضمن اینکه او بعد از کناره گیری از فرماندهی نیروی زمینی قسم یاد می کرد؛ اگر امام بفرمایند لباسهایت را بکن یا درجه گروهبان سومی بزن، به خدا این کار را بدون کمترین ناراحتی انجام خواهم داد.

ارادت شهید به ولایت

فرزند شهید در این باره می گوید : من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح می‌کردم و از ایشان راهنمایی می‌خواستم عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . می‌گفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد . محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و می‌گفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل می‌شود . می‌گفت : حرف رهبر را باید گوش کرد و به آن عمل نمود حالا دیگران و دشمنان هرچه می‌خواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند ، برای دستوراتی غیر از امر رهبر جایگاهی قایل نبود.

در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست

ما که در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت (اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای) بلند هم می گفت از ته دل .

نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند

با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد به نوشتن ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار و تلویزیون پخش میشود بگذاردر خانه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟شهید صیاد برگشت و گفت:می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر ولی و مولایم را اجرا کنم نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند می ترسم وقتی از خدمت آقا مرخص شدم توی راه برگشت اتفاقی برام بیفتد آنوقت در حالی از دنیا رفته ام که امر نائب امام زمان رو اجرا نکرده ودر فکر اجرایش نبودم.

وقتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند

قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه ی سرلشگری اش را بگیرد . همه تبریک گفتند خودش می گفت : «درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند . وقتی ایشان راضی باشد امام عصر ( عج ) هم راضی اند . همین برایم بس است . انگار مزد تمام سالهای جنگ را یکجا بهم داده اند»

سفارش شهید صیاد شیرازی در مورد ولایت

ما در نظامی زندگی می کنیم که بر آن ولایت حاکم است و این ولایت هم جنبه داخلی دارد و هم جنبه بین المللی و دورنمای وسیعی از جهان اسلام دارد و خود به خود چون مسیر حکومت ما مسیری است که در مسیر احکام الهی به پیش می رود ، لذا توسعه هایی که می خواهد در این مسیر تحقق پیدا کند در ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و... باید نشأت گرفته از همین مرکزیت ولایت باشد.

اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی

اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی ، وحدت نیروهای مسلح و تبعیت از ولایت فقیه و امنیت ملی بود. ایشان در تاریخ ۱/۴/۷۷ طی یادداشتی این دغدغه را با تمام وجودش در عباراتی آورده است.: « موضع ولایت بر ما با این صراحت ابلاغ می شود و نباید ما در اجرای آن عاجز باشیم. رضایت خداوند و ولی امر مسلمین از ما، پایه و رکن نجات از تنگناهاست.

آقا گفت « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام»

صبح روز بعد از خاکسپاری ، خانواده اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(س) ، سر قبر شهید صیاد . اما پیش از آنها کسی دیگری هم آمده بود. رهبر معظم انقلاب آمده بودند و فرمودند: « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام.

سبک زندگی شهید صیادشیرازی در محیط کار و شرایط جنگ
تصمیم گیری های او در شرایط جنگ تحمیلی تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. وی در این شرایط تصمیماتی اتخاذ و اجرا کرده است که تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. آنچه تاریخ جنگ و دفاع مقدس شاهد آن است اینکه با اتخاذ حالت جدید، در طول مدت کوتاهی (حداکثر هشت ماه) با انجام عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس بیش از۹۰% از مناطق اشغالی خوزستان، توسط رزمندگان اسلام آزاد گردید.

نیت خالص برای خدا

معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد، او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد

در طراحی و برنامه ریزی همیشه طراحی ذهنی خویش را بر روی کاغذ می آورد و با ارائه به همکاران، آنها را در تصمیم گیری مشارکت می داد و بدینوسیله آنها را تکریم می کرد و از همکاری و مساعدت آنها بهره می جست و معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد.

سبک فرماندهی و مدیریت شهید صیاد شیرازی با ترکیب خصوصیات فردی و سازمانی وی که حاوی سجایای اخلاقی و دینی به همراه علم و دانش بود، می تواند نمونۀ یک الگو برای فرماندهی و مدیریت در عرصه نظامی باشد.

همواره از عناصر شایسته نه تنها استفاده کردند بلکه به معنی واقعی کلمه افراد متعهد و متخصص را صید کردند.

وی بعد از اینکه در۱۰ مهر سال۱۳۶۰ به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد یکی از اولین کارهایی که انجام داد این بود که افراد را متناسب با هدفی که دنبال می کردند در مناصب گوناگون قرار دادند. ایشان این کار را در سطوح میانی و عالی انجام دادند و برای لیاقت، استعداد، تخصص و تعهد افراد اهمیت فوق العاده قائل بودند. وی همواره از عناصر شایسته نه تنها استفاده کردند بلکه به معنی واقعی کلمه افراد متعهد و متخصص را صید کردند.

گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند.

شهید صیاد شیرازی به فرماندهان و افراد زیر دست خود اعتماد داشتند و خدمات آنها را ارزش گذاری می کردند و مشوق آنها بودند. وی علاوه بر تشویق های مادی برای ایجاد انگیزه از راهکارهای معنوی نیز بهره می گرفت، بعنوان مثال؛ افراد تحت امرش را به دیدار با علما و روحانیون سرشناس، حضرت امام(ره) و به سفرهای زیارتی اعزام می کرد که این کار باعث ایجاد انگیزه در افراد می گردید و باعث می شد تا آنها از تمام ظرفیتشان برای انجام کارها استفاده نمایند. ایشان گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند. در طول هشت سال دفاع مقدس،پنج مرتبه زخمی شد ۲۲ترکش در بدن داشت.


*یامهدی
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار