شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۵۰۳۵۴
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۳
تبديل «هنجارهاي مطلوب و دستاوردساز سياست خارجه جمهوري اسلامي ايران» به «ناهنجاري» و القاي آنكه هنجارهاي امروز دستگاه سياست خارجه با منطق بين‌المللي و منافع ملي سازگاري ندارد را بايد يكي از اهداف عمده يك طيف سياسي در داخل كشور عنوان كرد.
شهدای ایران:تبديل «هنجارهاي مطلوب و دستاوردساز سياست خارجه جمهوري اسلامي ايران» به «ناهنجاري» و القاي آنكه هنجارهاي امروز دستگاه سياست خارجه با منطق بين‌المللي و منافع ملي سازگاري ندارد را بايد يكي از اهداف عمده يك طيف سياسي در داخل كشور عنوان كرد.
 گفتمان انقلاب اسلامي توانست براساس فرهنگ‌سازي و تغيير اساسي مباني هنجاري گذشته و خلق معاني جديد، شرايط مادي نظام جهاني را تغيير و كنشي متمايز در روابط بين‌الملل به‌وجود بياورد تا جايي كه نظام سلطه در برابر جمهوري اسلامي ايران دچار تغيير رفتار شده و ايران را به عنوان يك قدرت حداقل منطقه‌اي پذيرفته است.
اگر چه در سال‌هاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي نظام سلطه حاضر نبود منطق ايران را در عرصه روابط بين‌المللي بپذيرد اما در نهايت و با فرهنگ‌سازي ايران مبتني بر تغيير نگاه به جوامع بشري، امريكا در بسياري از موضوعات مورد مناقشه در منطقه، جايگاه ايران را به رسميت شناخته و اقتدار ايران را مورد تكريم قرار داده كه از جمله مصاديق آن درخواست مذاكره با طرف ايران در زمان بحران عراق و افغانستان بوده است.

نظم موجود قدرت محور جهاني، نظمي اصيل نيست و كاملاً تغيير در آن محتمل است، بنابراين جامعه و نظام بين‌الملل مي‌تواند نظمي عادلانه در روابط بين‌الملل، مبتني بر ارزش‌هاي عام فطري انسان ايجاد كند. مخالفت ايران با اصل برتري‌طلبي و قدرت‌محوري در صحنه روابط جهاني كه منجر به تقويت جايگاه ايران در عرصه بين‌المللي شده را جماعتي عامل مشكلات اقتصادي مردم مي‌دانند و تلاش مي‌كنند اين باور را براي افكار عمومي جاگذاري كنند كه تلاش حاكميت سياسي براي ارتقاي جايگاه كشور در عرصه بين‌الملل فوايد محسوسي را با خود به همراه نداشته است.
اين طيف سياسي با ابزارهاي مختلفي اعم از رسانه‌هاي داخلي و خارجي كه در اختيار دارند، روابط بين‌المللي كشور كه مبتني بر هنجارهاي برآمده از گفتمان انقلاب است را به چالش مي‌كشند و تغيير فوري آن را نياز ضروري كشور براي ايجاد تحول در زندگي مردم عنوان مي‌كنند.
   
تغيير هنجارهاي سياست خارجه يک اولويت است
به واقع نظريه‌پردازان اين طيف با جريان سازي‌هاي سياسي – رواني به دنبال آن هستند كه هنجارهاي قبل از انقلاب در عرصه سياست خارجه را جايگزين هنجارهاي برآمده از مفاهيم رايج در گفتمان انقلاب كرده و عامل اصلي معضلات اخير كشور را نوع ديپلماسي كشور در 38 گذشته عنوان كرده و جامعه در يك فرايند زماني مشخص به اين باور رسيده كه لازمه داشتن رفاه اجتماعي – اقتصادي، تزريق هنجارهاي قبل از انقلاب به عرصه روابط خارجي است.
شكل‌گيري چنين تفكري منجر به آن خواهد شد كه اصل انقلابي‌گري در عرصه سياست خارجه - كه مي‌توان از آن تحت يك هنجار فراگير انقلاب ياد كرد- و تاكنون يك «ارزش»بوده به «ضدارزش» تبديل شده و تغيير آن به عنوان يك مطالبه از حاكميت درخواست شود، كمااينكه بسياري از سياستمداران و فعالان رسانه‌اي وابسته به جريان مذكور تغيير هنجارهاي سياست خارجه را همانند هنجارهاي ديني‌– فرهنگي مورد تأكيد قرار داده‌اند.
   
دو راهي براي مردم : اقتدار – معيشت
اينها در حالي است كه هنجارهاي شكل گرفته در عرصه سياست خارجه بر اساس حقوق بين‌المللي اسلام شكل گرفته كه معتقد است روابط بين‌الملل بايد به‌گونه‌اي باشد كه در حد امكان تعريف و كاربرد ظلم به حداقل رسيده و امكان استفاده از امكانات بين‌المللي براي تمام كشورها به صورت مساوي برقرار باشد؛ تئوري‌اي كه امريكايي‌ها مخالف آن هستند و جرياني در داخل مخالفت امريكا را پذيرفته و اصرار دارند جمهوري اسلامي ايران نيز بايد رفتار خود را بر اساس هنجارهاي امريكايي‌ها تطبيق دهند تا پيامدهايي مانند جنگ اقتصادي و حتي نظامي گريبانگير كشور نشود.
ترساندن افكار عمومي در ماه‌هاي منتهي به انتخابات با اين توجيه كه «حركت در مسير هنجارهاي سياست خارجه برآمده از گفتمان انقلاب مي‌تواند جنگ و تحريم بين‌المللي را براي كشور به ارمغان بياورد» از جمله كاربردي‌ترين تاكتيك‌هاي اين طيف براي جاگذاري اين باور در بين جامعه است كه «هنجارهاي سياست خارجه ايران بايد تغيير كند» تا مردم آرامش روحي و رفاه اقتصادي را درك كنند.
اين در حالي است كه بر اساس گزارش‌هاي مستند و اعتراف بسياري از صاحبنظران اقتصادي عامل اصلي مشكلات اقتصادي و معيشتي جامعه نه تحريم‌ها و محدوديت‌هاي بين‌المللي بلكه ضعف‌هاي مديريتي، رانت‌خواري و ويژه‌خواري برخي از مسئولان است و چنانچه اين عوامل نبود، نقش تحريم‌هاي بين‌المللي فراتر از 30 درصد نبود.
   تمسخر هنجارهاي انقلاب اسلامي
براساس آنچه گفته شد حفظ هنجارهاي انقلاب به ويژه در عرصه سياست خارجه يك اولويت به شمار مي‌آيد آن هم در شرايطي كه يك جريان سياسي در تلاش است تا با گره زدن مشكلات داخلي و عرصه سياست خارجه، باورهاي مردم را جهت داده و مقابل هنجارهاي دستاوردساز انقلاب اسلامي قرار دهد؛ دستاوردهايي نظير « امنيت»، «اقتدار» و «ثبات» كه جز با رعايت هنجارهايي مانند «مقاومت در مقابل نظام سلطه»و«انقلابي‌گري» به‌دست نمي‌آيد، به همين دليل است كه تمام رسانه‌ها و شخصيت‌هاي وابسته به اين طيف سياسي - كه تحت حمايت‌هاي رسانه‌ها و مؤسسات آينده‌پژوهي غربي نيز هستند- «مقاومت در مقابل غرب»و«روحيه انقلابي‌گري» را به عنوان يك رفتار ضدمنافع ملي القا و خروجي مستقيم آن را «تحريم- جنگ» تفسير مي‌كنند.
   تغییر هنجارها
باید به سایر حوزه‌ها کشیده شود
اساساً تخطئه و تمسخر هنجارهاي مورد اشاره از گفتمان انقلاب اسلامي در عرصه سياست خارجه پازلي براي تغيير «هنجارهاي انقلابي» به «هنجارهاي شاهنشاهي» در عرصه سياست خارجه است و پافشاري روي چنين رويه‌اي نهايتاً به تغيير ماهيت انقلاب اسلامي يا به عبارت بهتر پايان انقلاب! خواهد بود؛ به معناي بهتر استحاله انقلاب در چنين وضعيتي از تغيير هنجارها در عرصه سياست خارجه شروع و آرام‌آرام به ساير حوزه‌هاي اساسي منتهي شده كه پايان آن تغيير ماهوي انقلاب اسلامي است.
در كنار تغيير ماهوي انقلاب و «دگرگوني كاركرد – اهداف »وزارتخانه‌ها و نهادها، آنچه حفظ مي‌شود «ساختارهاي قانوني – حقوقي حاكميت اسلامي» نظير قواي سه‌گانه و مجمع تشخيص مصلحت نظام و ساير اركان رسمي است كه مجبور مي‌شوند جهت‌گيري‌هاي خود را منطبق بر هنجارهاي جديد جهت دهند تا با مخالفت‌هاي عمومي و رسانه‌اي مواجه نشوند.
تسهيل‌كننده و حتي مقدمه چنين روندي تغيير باورهاي مردم از موضوعات اجتماعي – فرهنگي به سمت موضوعات سياسي-مذهبي است، آنچنان كه در طول سال‌هاي اخير هنجارهاي
اجتماعي- فرهنگي بسياري از اقشار را تغيير داده كه نمود آن را مي‌توان در سطح اجتماع به‌وضوح مشاهده كرد و به ويژه در چند سال اخير تلاش شده است باورهاي انقلابي- سياسي-‌مذهبي مردم نيز دستخوش تغييرات جدي قرار گيرد.


* جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار