شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۴۹۸۰۶
تاریخ انتشار: ۰۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۲
رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور گفت: الان یکباره قضیه اعدام های سال 67 مطرح می شود و نسبت به این قضایا منفعلانه برخورد می شود بدون اینکه بدانند در آن زمان چه اتفاقی افتاده است.
به گزارش شهدای ایران، رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور گفت: شهید لاجوردی قصد داشت پرونده واقعه هشتم شهریور سال 60 و ترور شهید رجایی و باهنر را به جریان انداخته و این پرونده را واکاوی کند که توسط منافقان ترور شد.

اول شهریور سال 1377، شهید لاجوردی مبارز نستوه و شجاع دوران شاهنشاهی و فردی که زمانی تصدی دادستانی انقلاب، ریاست سازمان زندان ها را عهده دار بود و در آن سال هیچ سمت و عنوان دولتی نداشته و تنها به عنوان یک بازاری در حجره خود مشغول فعالیت بود ، توسط دو تن از منافقان کوردل ترور شد.

خبرنگار قضایی ایرنا به مناسبت بیستمین سالروز شهادت این شهید بزرگوار گفت و گوی تفصیلی با دختر این شهید انجام داده است که در ذیل می خوانید.

زهره سادات لاجوردی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار قضایی ایرنا درباره ترور پدرش آن هم بعد از دو دهه از ترور هم قطاران و دوستانش و درست زمانی که هیچ سمت دولتی و قضایی نداشته است، اظهار کرد: شهید لاجوردی از دوران قبل از انقلاب به واسطه مبارزاتی که شروع کرده بود و بدلیل اینکه سالهای سال در زندان های ستمشاهی بود و یک دهه به طور متناوب در زندان رژیم شاهنشاهی به سر می برد با گروه ها و جریان های آن زمان و بعد از انقلاب کاملا آشنا بود و شناخت کافی از آنها داشت.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه در سال 77 ایشان سمت دولتی نداشته و در حجره خود مشغول فعالیت بودند و از طرفی باب ترورها هم مدتی بسته شده بود، اما ایشان را در حجره اش بدون داشتن محافظ و سمت، ترور کردند.

دختر شهید لاجوردی گفت: خودمان روزهای انقلاب شاهد بودیم که پدرم بحث دوباره به جریان انداختن پرونده هشتم شهریور که مرتبط با شهادت شهید رجایی و باهنر بود را مطرح کرده بود چون ایشان کسی بود که خیلی خوب عوامل و دست اندرکاران این موضوع و نفوذی هایی که در نظام رخنه کرده بودند را می شناخت و مصمم بود تا این قضیه و روشن شدن ابعاد آن، موضوع دوباره به جریان بیفتد؛ او این شناخت را داشت که چه کسی پشت پرده این ماجرا بود و تنها بازمانده آن دوران بود.

**لاجوردی پدری که حتی در زندان شاهنشاهی از تربیت فرزندان غافل نبود

لاجوردی با واگویه کردن خاطراتی از پدر شهیدش، گفت: خاطرات بسیار زیادی از پدرم چه از دوران قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب داریم، در دوران قبل از انقلاب که کودک بودیم و سالیان سال از پشت میله های زندان پدر را ملاقات می کردیم که آن دوران خاطرات خاص خود را دارد که این خاطرات برای افرادی که به امر تربیت فرزند اهمیت می دهند، بسیار قابل توجه است.

وی اضافه کرد: شیوه تربیت ایشان بسیار موثر و دقیق بود با اینکه از ما دور بودند اما آنچنان با تک تک فرزندانشان از طریق نامه زمانی که در مشهد زندان بودند، ارتباط مستمر برقرار می کردند که گویی کنار ما بود و با ما ارتباط می گرفت. او در نامه همه فرزندان را جدا جدا مخاطب قرار می داد و از ریز احوالات همه مطلع می شد؛ با هرکسی متناسب با سن خود حرف می زد و حتی وقتی به مدرسه رفتیم در نامه ها راجع به دوستان در مدرسه از ما می پرسید و ویژگی های دوست خوب را به ما بازگو و راهنمایی می کرد.

دختر شهید لاجوردی ادامه داد: وضعیت درس و موقعیت ما در مدرسه مانند پدری که بالا سر فرزند بود، می گذشت و او به طور دقیق موضوعات را پیگیری می کرد و شیوه تربیتی خاص و دقت فراوان برای اینکه بداند در چه موقعیتی فرزند به سر می برد و در انتخاب دوست چه ملاکی به کار می گیرد را بیان می کرد.

** نامه های شهید لاجوردی در زندان شاه به صورت کتاب منتشر می شود

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور در پاسخ به این پرسش ایرنا که آیا نامه های دوران حبس شهید لاجوردی در قالب کتاب منتشر شده است یا نه، گفت: هنوز در این رابطه اقدام نکردیم اما در صددیم تا همه نامه ها را به صورت کتابچه منتشر کنیم.

وی ادامه داد: شهید لاجوردی در نامه ها ،کاملا به هم پیوسته داستانی را می گفتند که هدف چگونگی مبارزه با ظلم را تشریح می کرد.

لاجوردی درباره فعالیت های شهید لاجوردی بعد از انقلاب گفت: بعد از انقلاب پدرم دادستان انقلاب اسلامی شد که فعالیت و کارهایش بسیار فشرده بود؛ وقتی دور هم جمع شدیم به پدر می گفتیم قبل از انقلاب در زندان بودید و کمتر شما را می دیدیم و الان هم با وجود فشردگی کارهایتان هر دو هفته یک بار شما را می بینیم؛ پدرم زمانی مسئولیت داشت و کمتر در منزل او را می دیدیم که ترورها بسیار فشرده بود و منافقان کوردل بین مردم ایجاد رعب و وحشت می کردند.

وی ادامه داد: درعین حال وقتی روزهای تعطیل دور هم جمع می شدیم، سعی می کرد محیط را طوری گرم نگهدارد تا خاطرات خوشی را برای ما به ارمغان بگذارد.

** حمایت از زندانیان جرائم غیرعمد و دغدغه اشتغال برای مددجویان

لاجوردی درباره فعالیت پدر شهیدش در دوره ریاست بر سازمان زندان ها و تشکیل ستاد دیه در حمایت از زندانیان جرائم غیرعمد و غیرکلاهبردار گفت: شهید لاجوردی وقتی در سمت ریاست سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی قرار گرفت، مردم با شیوه جدیدی از مدیریت زندان آشنا شدند؛ منشور حقوق برای زندانی را نوشت و اینکه زندانی از چه حقوقی باید برخوردار باشد و نحوه برخورد را به افراد در قالب هایی آموزش می داد. بسیار مقید بود که فردی که به زندان می آید اگر حرفه ای بلد است شرایطی فراهم شود تا از حرفه خود استفاده کرده و مخارج خود و خانواده را تهیه کند و اگر حرفه ای نمی داند از حرفه های زندان با حضور در کارگاه ها بیاموزد و تا وقت زندانی تلف نشود و از طرفی حرفه ای هم بیاموزد.

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور ، یکی از باقیات صالحات شهید لاجوردی را تشکیل ستاد دیه برشمرد و ادامه داد: در ارتباط با پرداخت جرایم زندانیان غیرعمد سعی می کرد به هر نحو ممکن زمینه آزادی این افراد را فراهم آورد و دیه آنان پرداخته شود؛ او در همان سال ها با تشکیل ستادی به نام ستاد دیه برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد اهتمام ورزید که کار بسیار موثری بود و فعالیت این ستاد اکنون با ریاست آقای جولایی همچنان ادامه دارد.

وی اضافه کرد: این نشان دهنده این است که همه هم و غم شهید لاجوردی رفع مشکلات مردم نه از بودجه دولت بلکه با ایجاد راهکارها بود و اینگونه نبود که مانند برخی مسئولان باید حتما بودجه هایی درنظر می گرفت و بدون بودجه دولتی نمی توانند کاری را پیش ببرند.

به گفته دختر شهید لاجوردی، این شهید بزرگوار با توجه به اینکه زندان ها را تبدیل به کارگاه های آموزشی کرده بود که نه تنها وقت زندانی در زندان تلف نمی شد بلکه از در آمد آن کار به خانواده خود هم می داد تا به معضل دیگری چون آسیب های اجتماعی دچار نشوند.

** فرازی از وصیت نامه شهید لاجوردی

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور با بیان بخشی از وصیت نامه شهید لاجوردی گفت: در بخشی از وصیت نامه شهید لاجوردی آمده است که «خدایا با تمام وجودم به این انقلاب عشق می ورزم و به همان مقدار که دوستدار انقلابیون هستم ، ازحامیان ضد انقلاب نفرت دارم.

وی با بیان این اینکه شهید لاجوردی هرگز به دنبال منافع شخصی نبوده است، گفت: اگر به فکر منافع شخصی خود بود می توانست راه دیگری را برگزیند و مسیر خود را از این راه جدا می کرد و در کمال آسایش می توانست زندگی کند. اما ایشان در عمل هم عشق به انقلاب را نشان داد و در فراز دیگری از وصیت نامه اش آورده است: «خدایا تو شاهدی به همان اندازه بلکه دو صدچندان که به امام قاطع و سازش ناپذیرم عشق می ورزم، نسبت به سازشکاران و مدافعان عملی ضد انقلاب نفرت دارم. بیم آن دارم حوادث مشروطه مجددا تکرار و یا ایران اسلامی به سرنوشت الجزایر دچار شود. از تو می خواهم دست و قلم همه کسانی که در جهت رهانیدن ضد انقلابیون و مرتدین و محاربین از چنگال عدالت اعمال قدرت و نفوذ کرده اند به همه کسانی که پذیرای این ننگ شده اند برای همیشه از این مردم شهید پرور قطع فرمایید».

**در راه اسلام کوتاه نمی آمد و حتی از اقوام هم می گذشت

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور یکی از اقدامات منافقان در آن زمان را جذب افرادی از خانواده های سرشناس به عنوان هوادار خود یا در رده های بالاتر عنوان کرد وگفت: لذا اگر از خانواده های مسئولان وقت کسی به زندان می افتاد، آن مسئول مرتب شهید لاجوردی را تحت فشار قرار می داد تا به نحو دیگری با این افراد برخورد شود اما شهید مقاومت می کرد و می گفت اگر فرزندان من هم خدای ناکرده پای خود را کج کرده باشند با آنان هم همانطور برخورد می کردم که با اینها برخورد می کنم . شهید لاجوردی حتی در بین برخی مسئولان آن دوره هم تحت فشار بود و خیلی اذیت می شد و می گفت در نظام جمهوری اسلامی نباید دچار ظلم شویم و ظلم کنیم و برای برقراری عدالت فرزند من با فرزند دیگری نباید فرق داشته باشد و این موضوع برای ایشان مسئله ساز شد؛ اما متاسفانه امروز در خیلی جاها می بینیم مردم راحت بیان می کنند اگر پارتی نداشته باشند کارشان در فلان اداره یا دستگاه راه نمی افتد.

وی با ذکر مثالی در این باره ادامه داد: یکی از فامیل های دورمان که فرزند او منافق شده وبه زندان افتاد بود، وقتی از طریقی خواست با پدرم آشنا شود که فامیل هستیم، پدرم می گفت برای من هیچ فرقی ندارد و ایشان در این زمینه جزو افراد نادری بودند که امروز بسیار کم امثال او یافت می شود.

** روز شهادت و تلفنی که زنگ خورد

دختر شهید لاجوردی با مرور نخستین روز شهریور سال 1377 گفت: هر هفته دور هم منزل مادر جمع می شدیم و محیط گرم و صمیمی داشتیم ؛ هفته آخری که دور هم جمع شدیم خلاف رویه همیشگی ، که سعی می کرد در عکس های دسته جمعی حاضر نشود، خود ایشان پیشنهاد کرد تا عکس دسته جمعی بگیریم و همان جا و همان لحظه به یادم آمد که شب قبل از آن خوابی دیدم و به پدرم گفتم خواب دیدم از منزل شما صدای تیراندازی می آمد و پدر گفتند که بله روزهای آخر حیات من است.

وی ادامه داد: اول شهریور در منزل بودم سرظهر بود از رادیو آیه «و لا تحسبن الذین قتلوا...» در حال پخش شدن بود که ناخودآگاه فکرم به این سمت رفت عاقبت کسی که از اول پا در مبارزه گذاشته بود و دوستان و همرزمان خود شهید امانی، شهید عراقی، شهید رجایی و غیره را دیده باشد که به شهادت رسیدند ، چگونه می شود. همان موقع تلفن ما زنگ خورد تلفن را برداشتم گفتند در بازار تیراندازی شده و ایشان کمی زخمی شدند و من مطمئن شدم مسئله شهادت است و درحقیقت هم چنین بود.

دختر شهید لاجوردی تصریح کرد: وقتی خوب فکر می کنم می بینیم که حق چنین کسانی جز شهادت نیست و شهادت هنری است که نصیب هر کسی نمی شود با اینکه در آن سالها مدت ها بود باب شهادت بسته شده بود، اما این در برای ایشان باز شد.

** در قبال هجمه های دشمنان و منافقان منفعلانه عمل نکنیم

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور با بیان اینکه فیلم ها و اسناد زمانی که شهید لاجوردی دادستان انقلاب بود و منافقان دستگیر می شدند، موجود است، گفت: الان یکباره قضیه اعدام های سال 67 مطرح می شود و نسبت به این قضایا منفعلانه برخورد می شود بدون اینکه بدانند در آن زمان چه اتفاقی افتاده است.

وی ادامه داد: شهید لاجوردی در سمت دادستانی تهران با منافقانی که رده بالا بودند و عناد داشتند و سر موضع خود مانده بودند، یک برخورد داشت و با دیگر منافقان برخوردی دیگر؛ حکم کسی که قاتل بود و هشت قتل انجام می داد ، مشخص بود اما شهید لاجوردی دلش می خواست همان فرد هم متنبه و آگاه شود و به او بگوید که چگونه دستورات سازمان، عقل آنها را از کار انداخته بود. شهید لاجوردی در حسینیه ای در زندان اوین جلساتی ترتیب می داد که بیشتر بحث و گفت و گو بود و اعضای منافق در آن جلسات حاضر می شدند و هر شب مبانی شناخت منافقان را یک نفر کاملا برای این افراد باز می کرد و بحث ها کاملا تعاملی بود و به اسم کارگاه های آموزشی برگزار می شد؛ بسیاری از جوانان در رده های پایین تر ، کاملا متنبه و تواب شدند و حتی در دوران جنگ به جبهه رفتند و شهید شدند.

وی خاطرنشان کرد: نشست و برخاست هایی که خود شهید لاجوردی شخصا در سلول منافقین می نشست و با آنان گفت و گو می کرد، تاثیرهای فراوانی روی آنان داشت چون او به شدت اصرار داشت اگر کسی قابل هدایت است را باید متوجه اشتباهش کرد تا هدایت شود.

رئیس انجمن بین المللی حمایت از خانواده های قربانیان ترور اظهار کرد: حتی یکی از کارگردان های مشهور ما در آن زمان ، جزو منافقانی بود که شهید لاجوردی با نگاه به استعداد او، هدایتش کرد. شهید لاجوردی در داخل زندان گروه تئاتر تشکیل داده بود و این گروه تئاتر را برای اجرا به برنامه و مکان های مختلف می فرستاد و هر بار آنها را با مسئولیت خود به نماز جمعه می فرستاد تا تئاتر اجرا کنند.

وی ادامه داد: متاسفانه با تبلیغات سو دشمن و از طرفی با کم کاری ما ، بقول رهبر فرزانه مان، جای جلاد و شهید را باهم عوض کرده اند.



نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار