شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۴۷۳۵۲
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۹
سرنوشت تلخ اعضای سازمان مجاهدین خلق در عملیات غروب جاویدان را در این گزارش بخوانید.

به گزارش  شهدای ایران، عملیات مرصاد یا غروب جاویدان، نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق طرح‌ریزی و در اواخر جنگ ایران و عراق میان ارتش و اعضای سازمان مجاهدین در گرفت.


غروب


یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران بود که حدود ۵۰۰۰ نیروی سازمان مجاهدین خلق با مقادیری تجهیزات جنگی از محور غرب و از طریق شهرهای مهران و اسلام آباد غرب به ایران حمله کردند.

هدف این عملیات تسخیر تهران در 33 ساعت بود و مسعود رجوی فرماندهی این عملیات را برعهده داشت.

عملیات پاتک ایران «مرصاد» نام داشت و طی آن مجاهدین در کمین قرار گرفتند و شکست خوردند. حمله وحشیانه عراق، به اعتراف نظرات کارشناسان عراقی در مجموع به ضرر آنان تمام شد.


غروب


در سوم آبان سال 67، تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین خلق که به عراق متواری شده، با استفاده از حمایت‌های گسترده صدام، در حال انجام اقداماتی بر ضد نظام جمهوری اسلامی بودند. آن‌ها با پشتیبانی ارتش عراق هجوم خود را با استفاده از آخرین سلاح‌های سبک و سنگین که از طریق آمریکا و صدام در اختیارشان قرار گرفته بود، به سمت باختران آغاز کردند و وارد خاک ایران شدند.

آنان با تصرف شهر‌های سرپل‌ذهاب و کرند غرب، در شب اول در شهر اسلام‌آباد توقف کرده و به کشتار فجیع مردم این شهر و حتی مجروحان حاضر در بیمارستان پرداختند. جالب آن که در بین کشته‌شدگان، حتی بستگان آنان نیز دیده می‌شد.

غروب


مسعود رجوی، سرکرده این گروه، هم در حالی که بر خودروی ضدگلوله سوار بود، کاروان مجاهدین خلق را که متشکل از پانزده هزار زن و مرد بود، همراهی می‌کرد.

فرماندهان منافقین، گمان می‌کردند که وضعیت نظامی ایران از هم پاشیده شده و بسیار آسیب‌پذیر است و تنها یک ضربه و شوک، نظام جمهوری اسلامی را فرو خواهد ریخت.

مجاهدین خلق، طرح عملیات خود را در یک جلسه 24 ساعته آماده کرده بودند و در تاریخ 31 تیر 67، نیرو‌های خود را توجیه کرده و نام عملیات را هم «فروغ جاویدان» گذاشته بودند.


در پایان روز اول بود که مسئولان شورای عالی دفاع ایران در حال رسیدگی به موضوع تجاوز منافقین به مرزهای غربی کشور بودند، شهید صیاد شیرازی مأمور رسیدگی به وضعیت منطقه غرب شد.

وی همان شب با یک هواپیمای فالکون، خود را به باختران رساند و هنگامی که از اوضاع منطقه آگاهی یافت، دریافت که برخلاف گمان اولیه، با ارتش عراق طرف نیستند، بلکه در برابر نیرو‌های مجاهدین خلق، قرار گرفته‌اند.

وی سپس طرحی ریخت که بر اساس آن، باید به متجاوزان اجازه داده می‌شد تا تنگه «چهارزبر» در 34 کیلومتری باختران پیشروی کنند. آنگاه در آنجا، خلبانان هوانیروز از عقب و جلو، راه را بر کاروان می‌بستند و نیرو‌های مردمی و بسیجی بسیاری که پس از آگاهی از حمله، از سراسر کشور به باختران آمده بودند، از راه زمین، به سرکوب دشمن می‌پرداختند.

حضور گسترده نیرو‌های مردمی در باختران به حدی بود که در جاده ورودی شهر تا کیلومتر‌ها ترافیک شده و مردم با پای پیاده به سمت شهر در حال حرکت بودند.


صبح روز پنجم مرداد، عملیات مرصاد آغاز شد و منافقین که سرخوش از این بودند که در طول مسیر با هیچ مقاومت خاصی روبرو نشده‌اند، ناگهان خود را در جهنمی از آتش دیدند که از زمین و هوا بر سر آن‌ها ریخته می‌شد.

طولی نکشید که جاده باختران- اسلام‌آباد، انباشته از ادوات سوخته اهدایی دولت‌های غربی به مجاهدین خلق شد.

معدود افرادی که موفق شده بودند از این مهلکه جان سالم به در برند، به روستا‌های اطراف پناه بردند و برخی دیگر هم با خوردن قرص سیانور، به زندگی خود پایان دادند.

پس از اتمام عملیات، دو طرف جاده آکنده از کپه‌های خاکی بود که در زیر خود، اجساد هزاران دختر و پسر را پنهان کرده بود.

هرچند همکاری مشترک عراق و مجاهدین خلق در این عملیات ناموفق، خلاصه نمی‌شد و پیش از این هم به ویژه از اواخر سال 66 و در پی ملاقات صدام و مسعود رجوی، شکل تازه‌ای به خود گرفته بود، اما اوج آن در همین عملیات بود که ارتش عراق با در اختیار گذاشتن سلاح‌های گوناگون همچون تانک‌های پیشرفته «تی - ۷۲» و نیز حمایت هوایی و بمباران شهر‌هایی در طول مسیر، حداکثر پشتیبانی را از نیرو‌های این گروهک به عمل آورد.

غروب

سرانجام 10 روز پس از شکست عملیات غروب جاویدان، با حضور نیروهای بین‌المللی آتش بس در سراسر مرزهای ایران و عراق برقرار شد. نیروهای حافظ صلح تا سه سال پس از آتش‌بس در منطقه حضور داشتند. بیشتر مفسران بر این باور هستند که صدام در پایان این جنگ حتی از دستیابی به نخستین هدف خود یعنی فسخ قرارداد 1975 بازماند.

پس از عملیات غروب جاویدان و آثار مخربی که بر پیکره سازمان جاهدین خلق گذاشت، شمار زیادی از اعضا و وابستگان تشکیلات در عراق و اروپا تلاش کردند از سازمان جدا شوند هرچند با خشونت درون ‎گروهی مواجه شدند ولی به هرحال روزنه‌هایی وجود داشت که بتوانند جان خود را از دست این سازمان نجات دهند.

شکست مجاهدین در این عملیات باعث شد سازمان کاملا به صورت یک فرقه بسته و مخوف در بیاید و تمامی روزنه‌های امید به دنیای آزاد بر روی اعضای آن بسته شود و این تازه آغاز راه بود.

صحبت‌های امیر سرتیپ احمد رضا پوردستان جانشین فرمانده ارتش حاکی از آن است که که علت ترور شهید سرافراز «سپهبد صیاد شیرازی» در فروردین ماه سال 1378 توسط منافقین به دلیل ضربه‌ای بود که این گروه در عملیات مرصاد در اثر تدابیر و فرماندهی این شهید بزرگوار متحمل شده بود.


امیر سرتیپ پوردستان در این باره گفت: پس از پایان جنگ تحمیلی حالت نه جنگ و نه صلح بر مرز‌ها حاکم بود، منافقین فعالیتی را در مرز‌ها انجام دادند و شهید صیاد شیرازی که در آن زمان به عنوان مسئول بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح مشغول فعالیت بود، احساس مسئولیت کرد و با شناخت خوبی که از منطقه و نیرو‌ها داشت، به پایگاه کرمانشاه رفت و با بالگرد 214 هوانیروز عملیات شناسایی از منطقه را انجام داد و در ‌‌نهایت با ساماندهی و تدابیر ویژه خود با کمک و هدایت نیرو‌ها، ضربه مهلکی در عملیات مرصاد به منافقین وارد کرد و منافقین مجبور به عقب‌ نشینی شدند.

به دنبال این موضوع منافقین منتظر فرصتی بودند تا صیاد شیرازی را به شهادت برسانند که سرانجام در 21 فروردین 78 موفق به انجام این کار شدند، در حقیقت دلیل اصلی ترور هم ضربه‌ای بود که به منافقین در عملیات مرصاد وارد شد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار