شهدای ایران shohadayeiran.com

توسط سیمای جمهوری اسلامی ایران:
منوچهر محمدي يكي از مبتذل‌ترين و بدترين فيلم‌هاي تاريخ تهيه‌كنندگي‌اش را ساخته و چند وقتي است از سوي اغلب افكار و سليقه‌هاي سينمايي با انتقاد مواجه است. او به يكباره از برنامه پربيننده «فرمول يك» سر در‌مي‌آورد و مانند قهرماني ملي كه مثلاً تازه قله اورست را فتح كرده يا در المپيك مدال طلا گرفته مورد تكريم و تمجيد قرار مي‌گيرد.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:قطعات پازل رويكردهايي را كه در رسانه ملي در حال اتفاق افتادن است كه كنار هم مي‌چينيم، ناخودآگاه وجود يك مافيا دور از چشم مديران سازمان به ذهن متبادر مي‌شود؛ مافيايي كه در پشت پرده شبكه‌ها و برنامه‌هاي سيما بيشترين تمركز خود را بر امور فرهنگي قرار قرار داده و ايام و ساعات پربيننده را به كانون اثرگذاري خود تبديل كرده است.


خانواده حاج احمد
 
 منوچهر محمدي يكي از مبتذل‌ترين و بدترين فيلم‌هاي تاريخ تهيه‌كنندگي‌اش را ساخته و چند وقتي است از سوي اغلب افكار و سليقه‌هاي سينمايي با انتقاد مواجه است. او به يكباره از برنامه پربيننده «فرمول يك» سر در‌مي‌آورد و مانند قهرماني ملي كه مثلاً تازه قله اورست را فتح كرده يا در المپيك مدال طلا گرفته مورد تكريم و تمجيد قرار مي‌گيرد.
 -بازيگري كه به تازگي به دليل الصاق نماد همجنس‌بازان در يك نمايش پر از ارجاعات دگرباشانه مورد انتقاد قرار دارد، نيز به سرعت به برنامه پربيننده خندوانه دعوت مي‌شود.
- فيلمسازي كه براي اولين بار در سينماي ايران رابطه جنسي محارم در يك خانواده مذهبي را دستمايه كار قرار داده و فيلمش تا ابد به زباله‌دان رفته و امكان اكران نخواهد داشت، به تلويزيون دعوت مي‌شود و در دوره بي‌پولي سازمان، دو سريال تلويزيوني خانوادگي را كارگرداني و نويسندگي مي‌كند.
- فيلمساز ديگري كه سال گذشته خبر شكايت دختري جوان از وي به اتهام تجاوز به عنف، رسانه‌اي شده نيز يك پروژه تلويزيوني را تحويل مي‌گيرد.
- فيلمسازي ديگر كه سريال ماه رمضاني او با انواع انتقاد جدي مواجه است جايي مصاحبه مي‌كند و از اعتقادات عميقش به سبك زندگي غربي و اينكه مديران سيما خيلي دموكرات و باحال هستند، سخن مي‌گويد.
به اينها اضافه كنيد صدها و هزاران مورد ديگر كه هنرمندان مسئله‌دار را که غالب آنها زندگی زرد و غیرقابل الگوبرداری دارند، در مكانيزمي تشويقي وارد بازي برنامه‌سازي براي سيما مي‌كند، ساختاري كه به سرعت افراد خاطي و مسئله‌دار را تطهير كرده و براي ادامه روش‌هاي ناصواب تشويق مي‌كند.
 

اگر مكانيزم‌هاي مشوقانه براي به دست آوردن دل افرادي را كه در حال خيانت به مباني فرهنگي كشور هستند، كنار بايكوت برخي چهره‌هاي انقلابي بگذاريم با صحنه حيرت انگيزي مواجه مي‌شويم.


خانواده حاج احمد

همين چند روز پيش بود كه برادر حاج احمد متوسليان در گفت‌و‌گويي مطبوعاتي به طور تلويحي به بايكوت خانواده‌اش از سوي صداوسيما اشاره كرده بود:«خيلي‌ها از ما سؤال مي‌كنند كه چرا خانواده حاج احمد متوسليان در برنامه‌هاي تلويزيوني شركت نمي‌كنند، من در جواب آنها بايد بگويم كه ما را دعوت نمي‌كنند! همين برنامه ماه عسل پارسال به من گفتند كه احسان عليخاني دنبال شما گشته و شما را پيدا نكرده، من فوراً با آقاي عليخاني تماس گرفتم و گفتم دنبال ما مي‌گرديد ما هستيم. كجا بايد بياييم؟ اما آنها گفتند حالا ان‌شاء‌الله در برنامه ديگري با شما مصاحبه خواهيم كرد. چرا در برنامه‌هايي كه درباره احمد متوسليان ساخته مي‌شود نبايد يك نفر از اعضاي خانواده او حضور داشته باشد؟»
 
اين درحالي است كه برنامه ماه عسل سال گذشته با وجود انتقادهايي كه خانواده حاج احمد از فيلم «ايستاده در غبار» داشتند پذيراي كارگردان اين اثر شد، سخن از اين نيست كه چرا مثلاً اشتهاي وصف‌ناپذيري براي دعوت از هنرمنداني چون حسين مهدويان يا نرگس آبيار در سيما وجود ندارد، سخن بر سر اين است كه چرا سازمان صداوسيما متوجه دست‌هاي پشت پرده‌اي نيست كه چهره‌هاي انقلابي را بايكوت و افراد خاطي و مسئله‌دار را بولد مي‌كند. مصداق‌هاي زيادي وجود دارد، مثلاً الهام چرخنده آخرين بار چه زماني در تلويزيون ديده شده است؟ چرا وقتي چهره‌اي انقلابي زير شديدترين حملات رسانه‌اي ضد‌انقلاب قرار بگيرد همزمان اثري از او در شبكه‌هاي داخلي هم ديده نمي‌شود؟ حرف اين نيست كه تريبون‌هاي يك طرفه به آدم‌هاي حزب‌‌اللهي و انقلابي داده شود اما حداقل انتظار اين است كه عدالت رسانه‌اي در رسانه ملي رعايت شود.
 


به گزارش جوان، اگر قرار است مثلاً منوچهر محمدي در اين برهه زماني كه فيلم مبتذل و ضعيف او با انتقادهاي جدي رسانه‌هاي دغدغه‌مند مواجه شده به برنامه‌اي پربيننده دعوت شود، حداقل مجري برنامه درباره اين موضوع با او چالش كند نه اينكه از او مانند يك قهرمان تمجيد و تجليل نمايد. متأسفانه در عموم اين برنامه‌ها مجري به خاطر نفوذ و يكه‌تازي كه پيدا كرده است، بعضاً همه‌كاره برنامه مي‌شود.
 
يا اگر قرار است از فيلمسازي سكولار در سيما استفاده شود، حداقل سوژه‌هاي خانوادگي مربوط به سبك زندگي به او سپرده نشود. در اين موارد هم شنيده‌ها حاكي است كه رابطه فيلمسازان با مديران شبكه‌ها و مدير گروه‌ها باعث مي‌شود روي پيشينه و پرونده اين فيلمسازان خطي كشيده شود و به راحتي پروژه پشت پروژه به آنها داده شود.
درباره فيلمسازي كه به خود جرئت داده ارتباط جنسي محارم در خانواده‌اي مذهبي را سوژه فيلم خود كند كه اساساً بايد حجت تمام باشد و چنين فردي قاعدتاً به درون سازمان هم نبايد راه داده شود، چه برسد به اينكه كارگرداني يا نويسندگي سريال خانوادگي به او سپرده شود. چرا شخصي كه خودش اذعان دارد نه تنها به كمترين مباني فكري جامعه اعتقادي ندارد بلكه خلاف معيارهاي ديني و عرفي مي‌انديشد بايد براي ميليون‌ها بيننده‌اي كه عمدتاً هم از قشر مؤمن و مذهبي جامعه هستند، سريال مناسبتي بسازد؟
 
 

به نظر مي‌رسد مشكل اصلي نفوذ افرادي از اين دست در نهادهاي فرهنگي استراتژيك نظام بيش از همه قواعد و چارچوب‌هايي است كه از سال‌ها قبل به كسب سود و سوداگري و تجاري‌سازي بيش از دغدغه‌هاي فرهنگي اصالت داده است. ساختاري كه به پشتوانه ارتباط با برخي مديران و البته دور از چشم رأس هرم مديريتي سازمان يك مافياي پنهان تشكيل داده و ظاهراً از حاشيه امن و مصونيتي آهنين هم برخوردار است. اين بار اولي نيست كه جوان نسبت به وجود اين ساختارهاي در حال نهادينه شدن هشدار مي‌دهد و بار آخر هم نخواهد بود.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار