شهدای ایران shohadayeiran.com

در دولت نهم و دهم اگر به گفته شما چنین شرایطی حاکم بوده شاید به دلیل این است که در آن مقطع پرده‌ها افتاد و سینماگران برای نشان دادن آن سوی پرده گوی سبقت از یکدیگر می‌ربودند. اما در حال حاضر وضعیت عجیبی رخ داده است. تعامل بین هنرمندان و سیاسیون باعث شده همه در یک رودربایستی بزرگ با هم نتوانند در بیان مسائل صادق باشند که البته من این را از زیرکی و هوشمندی مسوولان فعلی می‌دانم. لبخند معجزه می‌کند.
به گزارش شهدای ایران، مریلا زارعی در گفتگویی ضمن اشاره به وضعیت بد نقد اجتماعی در دولت کنونی به تایید حرف های خبرنگار در بهتر بودن وضع در دوره احمدی نژاد پرداخته است. متن این پرسش و پاسخ در ادامه خواهد آمد:

‌ قبول دارید جامعه هم این روز‌ها تحمل شنیدن نقد را ندارد. زمانی «واکنش پنجم» و «دو زن» جامعه مردسالار را نقد می‌کرد و این نقد از سوی جامعه شنیده می‌شد. یا اینکه اصغر فرهادی در دورانی ویژگی‌های منفی جامعه از جمله دروغ و بی‌اخلاقی را به مخاطب نشان می‌داد و او را با خود همراه می‌کرد، اما در چند سال اخیر فیلم‌های اجتماعی کارکرد خود را از دست داده است. به نظر می‌آید در دولت نهم و دهم که اهمیت مباحث اخلاقی در جامعه بیشتر شده بود، فیلمسازان راحت‌تر جامعه را نقد می‌کردند و جسورتر بودند.

هر سال دریغ از پارسال. کاملا قبول دارم. این روز‌ها نه مردم نه مسوولان توان و تحمل شنیدن انتقاد را ندارند. استنباط من این است مردم این روز‌ها آنقدر درگیر مشکلات و موانع بر سر راه زندگی روزمره‌شان هستند که دیگر کسی ظرفیت نقد شدن برایش باقی نمی‌ماند. وقتی مردم یک شهر از داشتن هوا برای تنفس محروم هستند، وقتی هزار و یک مشکل معیشتی در مقابل روی‌شان صف کشیده، وقتی در برابر یک بیماری توان طی کردن پروسه درمانی درست و استاندارد را ندارند چطور انتظار دارید گوش‌شان برای شنیدن انتقاد باز باشد؟ پس این کم تحمل بودن در مردم از نظر من قابل توجیه است، اما در مورد مسوولان، هرگز. مسوولان ما به نظرم بیش از آنکه نقدپذیر باشند ادای پذیرش نقد را درمی‌آورند. وقتی بی‌اخلاقی در مسوولان و سیاسیون یک جامعه رخنه کند قطعا مردم هم به نوعی به تبع الگوهای‌شان؛ و ورودی‌های خود را نسبت به تمام مصلحت‌اندیشی‌ها مسدود می‌کنند. طبعا سینما آیینه تمام‌نمای جامعه است. سینما هم در این سال‌ها با همین نوسانات رفتاری و ظرفیتی مسوولان و مردم، عملکردهای متفاوتی را تجربه می‌کند. گاهی وقت‌ها نقد روی پرده سینما، شفاف و واضح رخ می‌نماید دقیقا همان زمانی که مسوولان ظرفیت پذیرش بالایی از خود نشان داده‌اند که در ادامه این وضعیت حاصل تاثیرش در رفتار و منش مردم جامعه هم ملموس و محسوس است. گاهی اوقات بنا به سلیقه یا بهتر بگویم نگاه سلیقه‌ای نقد‌ها کمرنگ‌تر یا در آثار فیلمسازان هوشمند در لفافه به روی پرده می‌رسند. آثاری که با هوشمندی صاحبانش از ممیزی‌ها و سلیقه‌ها به سلامت عبور می‌کنند. دورانی هم بوده یا هست که به دلیل حساسیت‌ها و فضای ملتهب سیاسی، مسوولان محترم، نخستین و آخرین حرکت پسندیده را متوقف کردن آثار می‌دانند، البته آثار منتقد که این توقف یا قبل از تولید یا بعد از آن اتفاق می‌افتد. پس نتیجه‌گیری این بحث می‌تواند این جمله باشد شجاعت و جسارت فیلمساز همیشه در ارتباط مستقیم با جسارت مدیران وقت بوده است. اگر در دوره‌ای آثار ارزشمندتر و موثرتری به روی پرده اکران شده مطمئن باشید بخشی از افتخارش برای مدیرانی است که با شجاعت پای مجوزهای‌شان ایستاده‌اند.

در دولت نهم و دهم اگر به گفته شما چنین شرایطی حاکم بوده شاید به دلیل این است که در آن مقطع پرده‌ها افتاد و سینماگران برای نشان دادن آن سوی پرده گوی سبقت از یکدیگر می‌ربودند. اما در حال حاضر وضعیت عجیبی رخ داده است. تعامل بین هنرمندان و سیاسیون باعث شده همه در یک رودربایستی بزرگ با هم نتوانند در بیان مسائل صادق باشند که البته من این را از زیرکی و هوشمندی مسوولان فعلی می‌دانم. لبخند معجزه می‌کند.




نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار