شهدای ایران shohadayeiran.com

سرلشکر «شریف اشرف» از شهدای ارتش به صورتی خاص از زمان شهادت خود به همسرش خبر داده بود.
به گزارش شهدای ایران، گمنام های بی نشان وطن تنها شهدای گمنام نیستند که ده ها سال است در گوشه ای از خاک خفته اند، گمنام های اصلی را باید در بین زنده هایی یافت که سال هاست با درد و رنج جانبازی دست و پنجه نرم می کنند، یا آن ها که اگرچه با نام شهید شدند ولی حتی در میان مردم شهر خودشان گمنامند. باید این سوال را از خودمان بپرسیم از بین بیش از 200 هزار شهید این مرز و بوم چند تن از آنان را می شناسیم؟!


پیش بینی شهادت یک ارتشی با کتابت قرآن+عکس

روزهای پایانی فروردین ماه به نام روز ارتش جمهوری اسلامی ایران نام گذاری شده است، غیورمردانی که مسئولیت حفظ و حراست از امنیت و کیان کشور را برعهده داشته اند و در زمان های حساس و هجوم بیگانه به کشور و مرزها با بیگانگان مقابله کرده اند.

از جمله شهدای پرافتخار ارتش که شاید کمتر نام او را در بین شهدای مطرح دیده باشیم شهید «شریف اشرف» است. او که در کنار تخصص های نظامی به کسب فضائل معنوی پرداخت.وی در شیراز به دنبا آمد و دوران تحصیل خود را در این شهر گذراند پس از دوران تحصیل و پیش از انقلاب وارد ارتش شد.

مدتی را برای گذراندن دوره های تخصصی به آمریکا رفت و در دوره های مختلف تکاوری کوهستان، چتر بازی، دوره های مقدماتی و عالی را پشت سرگذاشت.

سال 1339 با دختری از خانواده ای مذهبی ازدواج کرد. ازدواج وی همزمان با ورود او به محیط لشکر گارد در تهران شد، شرایط و جو حاکم در گارد باعث شد تا او و همسرش از جلسات و مهمانی ها و مراسماتی که در باشگاه افسران و بین نیروها برگزار می شد دوری کنند.

شهید اشرف در کنار کار نظامی به خطاطی نیز مشغول بود و توانست طی 10 سال قرآنی را کتابت کند که هم اکنون در موزه آستان مقدس حضرت معصومه قرار دارد، امیر گلفام در خصوص کتابت این قرآن به دست شهید گفته بود «که شهید در سال 1348 در کنار مرقد مطهر علی ابن موسی الرضا تصمیم به کتابت قرآن گرفت و به همسرش نیز گفته بود که با تمام شدن کار کتابت قرآن من هم از دنیا خواهم رفت. با شروع درگیری های ضد انقلاب در کردستان که مصادف با اتمام کتابت مصحف شریف شد کتاب را به همسرش داد و عازم کردستان شد و گفته بود که این سفر بازگشتی ندارد.»
 پیش بینی شهادت یک ارتشی با کتابت قرآن

سرتیپ اسدالله آوند فقیه می‌گوید: «آن روزها شهید اشرف در دفتر ویژه اطلاعات کار می‌کرد. روزی در جلسه‌ای از او و همکارانش خواسته شد تا هرکس طرح و پیشنهادی برای مقابله با مبارزان دارد، آزادانه اعلام کند و به آنها اطمینان داده شد که راه کارهای آنها به هر شکلی که باشد، پیامد‌های منفی برایشان در بر نخواهد داشت. از هر طرف صدایی به گوش می‌رسید و همه تلاش داشتند تا راهی جدیدی برای مبارزه با انقلابیون پیشنهاد کنند، اما جمله‌ای که با جسارتی خاص بیان شد، با همه جمله‌های دیگر تفاوت داشت. این حنجره حق‌گوی اشرف بود که بدون ترس گفت که خواسته آقای خمینی و به دنبال آن حرکت انقلابی مردم بر حق است و شاه باید از آقای خمینی معذرت‌خواهی کند. جمع فرماندهان گارد شاهنشاهی به یکباره ساکت شد و چشم‌های حیرت‌زده به سوی اشرف خیره شده بود.

آبان ماه سال 1358 مصادف با عید قربان روز شهادت این شهید وارسته بود، وی که برای نظارت بر نیروهایش به کردستان رفته بود در بانه با ضد انقلاب رو به رو و درگیر شد و به شهادت رسید.

در وصیتنامه شهید شریف اشرف اوج اخلاص و علاقه وی به امام خمینی(ره) دیده می شود. چنانچه در بخشی از آن نوشته شده است:

«آنکس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

همسر عزیزم تو بهتر از هر کس با خصوصیات اخلاقی من آشنا هستی تو نیک می‌دانی که عشق و علاقه عرفانی من به امام امت حد و مرزی ندارد این انس و الفت من به حضرت امام یک وابستگی روحی و فاقد زمان و ابدی است من با تمام وجودم کوشیدم تا فرمان امام عزیز را به بهای جان بخرم . بعد از مرگم عکس کوچک مرا در قسمت قلب تمثال مبارک امام الصاق کن تا تسکین بخش روحم گردد. از فرزاندانم به نیکی مراقبت کن و به آنان چگونه زیستن و چگونه مردن را بیاموز و خط امام را سرمشق زندگی خود گردان. این دنیا گذراست و دلبستگی به آن نداشته باش و توشه آخرت را غنی ساز.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت و صف الحال عشاقی»

هم اکنون پادگانی در شهر مرند استان آذربایجان شرقی به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شده است و سال های گذشته تندیسی از این شهید در پارک آبشار تهران قرار دارد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار