شهدای ایران shohadayeiran.com

شهید «محمدحسن خلیلی» از شهدای مدافع حرم در وصیت‌نامه خود از دلتنگی‌های خود برای روضه امام حسین(ع) گفته است.
به گزارش شهدای ایران، شهید محمدحسن (رسول) خلیلی از اولین شهدای مدافع حرم منطقه یک تهران است، که در شهر حلب سوریه بر اثر بمب‌گذاری عوامل گروهک تروریستی داعش به شهادت رسید‌.
 
این شهید بزرگوار که شهادت خود را پیش بینی کرده بود در همان روزهای پایانی عمرش وصیت‌نامه کوتاهی برای خانواده خود نوشته است. متن این وصیت‌نامه را رمضان‌علی خلیلی (پدر شهید) که از رزمندگان دفاع مقدس بوده است، برای انتشار در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد. این پدر شهید، قریب به 10 سال است که راوی کاروان‌های دانشجویی است.

متن وصیت‌نامه شهید خلیلی را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند، جهاد کردند و کشته شدند همانا بدی‌های آنان را می‌پوشانیم و آنان را به بهشت‌هایی که زیر درختان آن نهرهای آب جاری است، داخل می‌کنیم و این پاداشی است از جانب خدا. (آل‌عمران آیه 195)

اینجانب محمدحسن (ملقب به رسول) خلیلی فرزند رمضان‌علی با آرامش کامل شهادت می‌دهم به وحدانیت و یکتایی خداوند و شهادت می‌دهم به دین اسلام، قرآن کریم، حضرت محمد(ص) پیغمبر اسلام و امامت باب الیقین و امام‌المتقین علی بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند معصومش که یکی پس از دیگری جانشینان بر حق پیغمبر اکرم می‌باشند که دوازدهمین آن‌ها صاحب ما حضرت حجت بن الحسن العسکری می‌باشد.
 
با نام و یاد خداوند رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر هیچ چیزی کم نگذاشته و سلام و درود به محضر صاحب‌العصر و الزمان(عج) و روح پاک امام راحل(ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و روح پاک تمامی شهدای اسلام و بخصوص سیدالشهدا اباعبدالله الحسین(ع) که جان‌ها همه فدای آن بزرگوار است.
 
این دنیا با تمامی زیبایی‌ها و انسان‌های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن؛ و تمامی ما باید برویم و راه این است، زود یا دیر فرقی نمی‌کند. اما چه بهتر که زیبا برویم.
 
پدر و مادر عزیزم که سلام و درود خداوند بر شما، از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با محبت اهل بیت(ع) و راه ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده‌اید. از شما عذرخواهی می‌کنم و سرافکنده که فرزندی خوب برای شما نبوده‌ام و در حق شما آنچنان که باید خوبی نکرده‌ام. از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید و در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرید.
 
می‌دانم که شما ناراحت نیستید زیرا هیچ راهی بهتر از این راه نیست و این راه را شما به من آموخته‌اید و این همیشه آرزوی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش ختم گرداند.
 
خوش ندارم این شادمانی را با لباس‌های سیاه و غمگین ببینم. غم اگر هست برای بی‌بی جان حضرت زینب(س) باید باشد. اشک و ناله اگر هست برای اربابمان اباعبدالله حسین(ع) باید باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید. دل من هم خیلی برای روضه‌ی ارباب جان تنگ است. اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران و اساس وجود شویم، پس غمگین نباشید.
 
برادر عزیز مرا حلال کن و ببخش، می‌دانم که در حق تو هم کوتاهی کرد‌ه‌ام. برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن. خدا را سر لوحه کارهای خود قرار بده. از خداوند می‌خواهم کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا برای من یادت نرود. از فامیل، آشنایان و همسایگان می‌خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا کنند.
 
رفقا، دوستان و همکاران و همنشینان عزیزم که شاید بیشتر اوقات زندگیم را در کنار شما بوده‌ام. خداوند را شاکرم که در رفاقتم به من لطف عطا کرده که دوستان و همنشینانی به خوبی شما عطا فرموده تا تکمیل کننده و یاری دهنده من باشند.

شما همگی می‌دانید من راه خود را انتخاب کردم و این راه را دوست داشته و دارم و از شما که کمک کننده من بودید قدردانی می‌کنم. من خود را در حد و اندازه‌ای نمی‌بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم. اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط چشم بینا و گوش شنوا می‌خواهد.

محمدحسن (رسول) خلیلی
4 شهریور 1392

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار