شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۳۷۳۰۶
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۰
حاج مهدی دیرتر از امام به پاریس آمد و همراه ایشان نبود و ظاهرا زندان بود. وقتی آمد، خدمت امام رفت و دستش را در دست امام گذاشت و سرش را روی زانوی امام، امام دستش را گرفتند و با دست دیگر که تسبیح داشتند، سر حاج مهدی را نوازش می‌کردند.
به گزارش شهدای ایران، شهید مهدی عراقی یکی از قدیمی‌ترین یاران انقلاب بود که فعالیت سیاسی خود را همگام با نواب صفوی و یارانش در فداییان اسلامی آغاز کرد و سال‌ها نیز در زندان بود. وی در زمانی که حضرت امام به فرانسه رفتند، به یاری ایشان شتافت و 12 بهمن با پرواز انقلاب به ایران بازگشت. محمد هاشمی نیز از جمله افرادی است که در نوفل لوشاتو حضور داشته است. هاشمی درباره روزهای حضور در نوفل لوشاتور می‌نویسد:

عمدتا کارهای پشتیبانی، تدارکاتی، مترجمی، نویسندگی، حفاظت و ... را انجام می‌دادم. یعنی به یک معنا یک مأموریت مشخصی نداشتم. همه کار می‌کردیم؛ سفره انداختن و تهیه غذا و ... روزهای اول دکتر یزدی و بنی صدر و قطب زاده و مرحوم سیداحمد آقا تقریبا محور کارها بودند. خود سیداحمد آقا انصافا بر همه چیز مسلط بود و همه چیز را تحت نظر داشت که کسی از وضعیت موجود در آنجا بهره‌برداری سیاسی، گروهی و اجتماعی نبرد. آقای محتشمی موقع نماز، اذان می‌گفت و مکبر بود. رابط تلفنی بین ایران و نوفل لوشاتو هم بود. پس از آن آقای کفاش زاده و آقای حاج مهدی عراقی آمدند و جمعیت زیاد شد که آقای عراقی مسئولیت تهیه غذا را بر عهده گرفت، البته غذای آنجا غذای ساده و معمولی بود.

(در پانوشت این بخش از کتاب به نقل از آقای محمد هاشمی آمده است:) بین حاج مهدی عراقی و امام رابطه عاطفی عجیبی بود که حقیقتا در این دیدار همه را تحت تأثیر قرار داد. حاج مهدی دیرتر از امام به پاریس آمد و همراه ایشان نبود و ظاهرا زندان بود. وقتی آمد، خدمت امام رفت و دستش را در دست امام گذاشت و سرش را روی زانوی امام، امام دستش را گرفتند و با دست دیگر که تسبیح داشتند؛ سر حاج مهدی را نوازش می‌کردند. گفتند: پهلوان، پیر شده‌ای. چهار پنج دقیقه همین طور سر حاج مهدی روی زانوی امام بود. برای من واقعا صحنة عجیبی بود.[1]

[1]- خاطرات محمد هاشمی، تدوین فاطمه یابنده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، صص 228-229.



نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار