منصور نظری، شاعر ارزشی و ناهی مبیش از دو سال است که مدارک تخلف را به تمامی مراجع ذیربط در نظام داده است، ولی انگار وجود تخلف برای همه عادی شده است و بدتر از آن، برخورد با ناهی از منکر دارد عادی می شود.
شهدای ایران: منصور نظری، شاعر ارزشی و ناهی منکر بی دفاع و مظلومی که برای هیچ کس استفاده سیاسی ندارد نه حزب اللهی ها نه ضد انقلاب ها!
فردا یک ماه از دستگیری منصور نظری می گذرد همچنان تمام تلاش ها برای برقراری عدالت بی نتیجه مانده است.
قاضی که مسئله در موردش مطرح بوده آزاد و شاعر آزاده دربند است!
شاعری که انبوهی از تخلفات بعضی قاضیان مسئله دار را در اختیار قوه قضاییه گذاشت و در ابتدا منجر به صدور کیفر خواست علیه قاضی مزبور شد اما فشارها سبب شد کیفرخواست بایگانی شود، بازپرس پرونده منتقل شود و منصور نظری به جرم دخالت در امر غیر یعنی کاری که به او ربطی نداشته! به 1 سال زندان محکوم شده است و بیش از یک ماه از دستگیری و اجرای حکم زندان ایشان می گذرد.
منصور نظری که شاعر انقلابی و دلسوخته انقلاب بوده و اشعار بسیاری از ایشان در مدح مدافعان حرم منتشر شده است امروز به جرم مبارزه با فساد در زندان است.
او نه به جریان سیاسی وصل بوده است و نه انگیزه سیاسی داشته است، برای همین است که کسی داعیه دار او نیست چون نه به اصطلاح حزب اللهی ها می توانند از او استفاده سیاسی کنند و نه سبزها.
منصور نظری نمونه یک فرد بی دفاع و مظلوم است که صدای هل من ناصرش را کسی نشنیده است.
بیش از دو سال است که مدارک تخلف را به تمامی مراجع ذیربط در نظام داده است، ولی انگار وجود تخلف برای همه عادی شده است و بدتر از آن، برخورد با ناهی از منکر دارد عادی می شود.
تا کسی دیگر به فکرش و خیالش خطور نکند که پیگیر برخورد با ظالم بشود و امید به برقراری عدالت داشته باشد؛ و عدالتخواهان را خوابی عمیق فراگرفته.
از زندانی شدن منصور نظری، شاعر عدالتخواه، یک ماه گذشته است اما هیچکس از او سراغی نمی گیرد.
چرا که او سیاسی نیست و به هیچ جناحی متصل نبوده است.
کسی که برای افشای مفاسد برخی قضات قوه قضائیه دست به عمل زده بود و حالا تنها و بی یاور در حبس به سر می برد.
مساله منصور نظری چند پیام بد دارد:
1. تا سیاسی نباشی حرفت شنیده نمی شود و اهمیت نمی یابد.
2. امیدی به برخورد با فساد در درون سیستم وجود ندارد.
3. تاوقتی رسانه های بیگانه از تو حمایت نکنند به حقت نخواهی رسید و در زندان باقی خواهی ماند.
4. آنقدر فساد و ظلم عادی شده که ما نسبت به برخوردهای ناعادلانه واکسینه شده ایم.
شعری برای منصور نظری شاعر عدالتخواه در بند:
گردنت را
به حلقه آغوش غُل ها
پایت را
به پیشواز زنجیرها بفرست
و به دهانت بگو
به مشت ها خوش آمد گوید
و به پشتت بسپار
که برای شلاق ها
فرش قرمز پهن کند!
این تاوان کسی است
که دهانش
بوی خمینی داده است!
سلمان کدیور
فردا یک ماه از دستگیری منصور نظری می گذرد همچنان تمام تلاش ها برای برقراری عدالت بی نتیجه مانده است.
قاضی که مسئله در موردش مطرح بوده آزاد و شاعر آزاده دربند است!
شاعری که انبوهی از تخلفات بعضی قاضیان مسئله دار را در اختیار قوه قضاییه گذاشت و در ابتدا منجر به صدور کیفر خواست علیه قاضی مزبور شد اما فشارها سبب شد کیفرخواست بایگانی شود، بازپرس پرونده منتقل شود و منصور نظری به جرم دخالت در امر غیر یعنی کاری که به او ربطی نداشته! به 1 سال زندان محکوم شده است و بیش از یک ماه از دستگیری و اجرای حکم زندان ایشان می گذرد.
منصور نظری که شاعر انقلابی و دلسوخته انقلاب بوده و اشعار بسیاری از ایشان در مدح مدافعان حرم منتشر شده است امروز به جرم مبارزه با فساد در زندان است.
او نه به جریان سیاسی وصل بوده است و نه انگیزه سیاسی داشته است، برای همین است که کسی داعیه دار او نیست چون نه به اصطلاح حزب اللهی ها می توانند از او استفاده سیاسی کنند و نه سبزها.
منصور نظری نمونه یک فرد بی دفاع و مظلوم است که صدای هل من ناصرش را کسی نشنیده است.
بیش از دو سال است که مدارک تخلف را به تمامی مراجع ذیربط در نظام داده است، ولی انگار وجود تخلف برای همه عادی شده است و بدتر از آن، برخورد با ناهی از منکر دارد عادی می شود.
تا کسی دیگر به فکرش و خیالش خطور نکند که پیگیر برخورد با ظالم بشود و امید به برقراری عدالت داشته باشد؛ و عدالتخواهان را خوابی عمیق فراگرفته.
از زندانی شدن منصور نظری، شاعر عدالتخواه، یک ماه گذشته است اما هیچکس از او سراغی نمی گیرد.
چرا که او سیاسی نیست و به هیچ جناحی متصل نبوده است.
کسی که برای افشای مفاسد برخی قضات قوه قضائیه دست به عمل زده بود و حالا تنها و بی یاور در حبس به سر می برد.
مساله منصور نظری چند پیام بد دارد:
1. تا سیاسی نباشی حرفت شنیده نمی شود و اهمیت نمی یابد.
2. امیدی به برخورد با فساد در درون سیستم وجود ندارد.
3. تاوقتی رسانه های بیگانه از تو حمایت نکنند به حقت نخواهی رسید و در زندان باقی خواهی ماند.
4. آنقدر فساد و ظلم عادی شده که ما نسبت به برخوردهای ناعادلانه واکسینه شده ایم.
شعری برای منصور نظری شاعر عدالتخواه در بند:
گردنت را
به حلقه آغوش غُل ها
پایت را
به پیشواز زنجیرها بفرست
و به دهانت بگو
به مشت ها خوش آمد گوید
و به پشتت بسپار
که برای شلاق ها
فرش قرمز پهن کند!
این تاوان کسی است
که دهانش
بوی خمینی داده است!
سلمان کدیور
