شهدای ایران shohadayeiran.com

ابراهیم حاتمی‌کیا با اشاره به اینکه فیلمساز باید دارای هویت باشد، گفت: سینما به نوعی نفس است که باید به درون خود رجوع کنیم و هر فرد قبله خودش را پیدا کند.

 به گزارش شهدای ایران، کارگاه انتقال تجربه ابراهیم حاتمی‌کیا در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت با حضور علاقه‌مندان، فیلمسازان و اصحاب رسانه برگزار شد.

حاتمی‌کیا در ابتدای نشست با اشاره به اینکه خیلی علاقه به حضور در چنین موقعیت‌هایی را ندارد، گفت: پیش از اینکه به اینجا بیایم به این فکر می‌کردم که در مورد چه موضوعی صحبت کنم و به این نتیجه رسیدم که در فضا قرار بگیرد و ببینم که اتمسفر فضای موجود بحث ما را به چه سمتی می‌برد. شاید در اینجا در ارتباط با مواردی صحبت کنم که برگرفته از تجربه شخصی‌ام باشد که شاید گفتنش ارزش باشد و از طرفی شاید به دلیل اینکه ممکن است به تجربه‌های خودم تأکید کنم اخلاقی نباشد اما باید به تجربه‌های خودم بسنده کنم.

وی در ادامه افزود: در واقع می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که فیلمساز چگونه می‌تواند هویت پیدا کند؟ و طعم و رنگ خاص خودش را داشته باشد. در کتاب درسی ابتدایی‌مان همواره جمله معروفی داشتیم با این عنوان که آن مرد آمد که با گفتن این جمله سالهای مختلفی در ذهن در ارتباط با آن مرد و چگونگی‌اش پیش می‌آمد و هر کسی چیزی می‌گفت تا در نهایت مختصات آن مرد مشخص شود. گاهی از درون ما یک تعریفی نشأت می‌گیرد که کم‌کم برای ما وجوهات آن شخص محرز می‌شود. من به عنوان فیلمساز جهانی دارم و در ارتباط با آن بحثی. ممکن است برخی کارها باعث شود فیلمسازان جوان ما از خود دور شوند اما باید شرایطی مهیا شود تا فیلمساز آنچه که در درونش است را بیان کند. شاید در ابتدای راه و با ساختن فیلم‌های ابتدایی نکته‌ای به نظر نرسد اما تمام اینها ذخیره‌هایی برای یک پرتاب در مسیر کاری. 

کارگردان فیلم سینمایی بادیگارد گفت: من با فیلمسازی آماتور آمدم و به ما یاد دادند که به تصویر، قاب، نکات کوچک و جملات کوچک احترام بگذاریم سه سال در این زمینه و به این شکل تجربه کسب کردم و کارم با فیلم سینمایی هویت آغاز شد. من به یکباره به ورطه فیلمسازی پرتاب نشدم و با اندوخته‌ای آمدم. برخی با دستیاری در سینما در بخش کارگردانی آثار خود را ساخته‌اند که من به آنها مشکوکم البته منظورم از بابت زبان شخصی است که آنها بر فیلمسازی دارند و ممکن است کار با بزرگان مانع شود که آنها زبان و هویت خود را پیدا کنند که 95 درصد از سینمای ما در حال حاضر از فیلمسازان این دست پر شده است. آنها کفش تولید می‌کنند اما کفش‌شان هویت ندارد. این اتفاق بخش مهمی است که سینمای ما به آن دچار است. فیلمسازانی که می‌کوشند و آثار کوتاه تولید می‌کنند افرادی هستند که شخصاً به آنها بیشتر اعتماد می‌کنم. خوشبختانه کسی بالای سر ما نبود به این معنی که فردی نبود تا به ما خط‌مشی مشخص و نگاه خاصی را تزریق کند. 

او گفت: وقتی جدی‌تر وارد جنگ شدم دوست داشتم با دوربین سوپر هشت کار کنم نه با 16 میلی‌متری چرا که در دوره آماتوری خود با آن کار کرده بودم و به این شکل احساس خود بودن بیشتری می‌کردم و راحت‌تر بودم. یکی از تعاریف هنر این است که باید اثر با خودش آورده‌ای داشته باشد، تازه باشد و برای خودش باشد، سینما هم این گونه است. من افرادی را که در سینمای مستند کار می‌کنند معمولاً عمیق‌تر می‌دانم آنها آداب تحقیق را یاد می‌گیرند و می‌دانند چگونه به سوژه نزدیک شوند و به آن احترام بگذارند.

کارگردان فیلم سینمایی «دیده‌بان» با اشاره به زنده‌یاد عباس کیارستمی، گفت: یک بار در جایی خواندم و یک بار هم مصاحبه‌ای از عباس کیارستمی دیدم که به نکته مهمی اشاره کرد گویا وقتی فیلم «نان و کوچه» را می‌ساخت و در صحنه‌ای قرار بود سگی پشت در خانه بنشیند فیلمبرداری صحنه مورد نظرش 40 روز طول کشید او فیلم اولش را می‌ساخت و فیلمبرداری اثرش بر عهده مهرداد فخیمی بود که در آن زمان برای خودش فرد مطرحی بود. اما وی تحمل کرد تا آقای کیارستمی تازه‌ کار کارش انجام شود و به او چیزی را دیکته نکرد و به او نگفت که این کار را بسیار راحت‌تر طی 2 الی 3 روز می‌توانستی انجام بدهی. او حوصله کرد تا کیارستمی ویژگی خودش را پیدا کند. اگر به این قاعده‌ها توجه نکنیم باعث می‌شود که همه چیزهای شبیه به هم بسازیم. در واقع آنهایی شانس می‌آورند که خودشان کار کنند. 

کارگردان فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» عنوان کرد: این نکات است که باعث می‌شود بالاجبار فیلمی مانند «شیار 143» برای ما جذاب به نظر آید و انگار یک انرژی تازه‌ای به سینما ورود پیدا می‌کند چرا که بسیاری از افراد که در شهرستان‌ها زندگی می‌کنند فیلم‌هایی می‌سازند که هیچ ربطی به هویت خودشان ندارد. زمانی که خودم می‌خواستم فیلم هویت را بسازم با توجه به شرایط و فضای موجود و نگاه به شهدایی که هیچ اسم و رسم و عکسی از آنها نیست دلیلی ندیدم که برای فیلم‌ام تیتراژ بگذارم و بعد از آن می‌شنیدم که می‌گفتند آنقدر فیلمش بد شده که خجالت می‌کشد تیتراژ بگذارد. در واقع آن هدف باعث شد که این کار را انجام ندهم. سینما به نوعی نفس است که باید به درون خود رجوع کنیم و هر فرد قبله خودش را پیدا کند. 

حاتمی‌کیا در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به اینکه 10 سال است که احساس می‌کند سن‌اش بالا رفته است، گفت: طی این مدت می‌بینم که مردم حافظه تاریخی نسبت به آثارم دارند و این را در ارتباط با آنها متوجه می‌شوم که برخی به همین منظور می‌گویند ما با فیلم‌های تو بزرگ شده‌ایم اما برای این که عده‌ای را همراه کنم کار نکردم و تنها کار خودم را انجام می‌دادم. ممکن است فیلمی پخش شود و منتقدی به آن فحش دهد اما زمان چیز دیگری نشان می‌دهد. من با زنده‌یاد سلحشور و حتی رسول ملاقلی‌پور از لحاظ سلیقه رفتاری راه نمی‌آمدیم و یکی نمی‌شدیم اما من به آنها احترام می‌گذاشتم و به جهان این افراد در جایگاه خودشان نیز احترام می‌گذاشتم. در همان اوایل وقتی ده‌نمکی تازه کار آمده بود نقدهای زیادی به آن می‌کردند اما من با اینکه او پیش از فیلمسازی‌اش با قلم خود من را نواخته بود می‌گفتم که او خودش است. 

او همچنین با اشاره به صحبت‌هایی که همواره در ارتباط با اینکه حاتمی‌کیا آثارش را به راحتی و بدون مشکل می‌سازد، گفت: حرف‌هایی به این شکل کذب محض است و من برای هر فیلمم خیلی زحمت می‌کشم تحقیق می‌کنم و تفکر دارم و برای برخی پلان‌ها حتی می‌جنگم. احساس من این است که برخی از فیلمساز‌ها مانند ماهی از خود اشپیل بیرون می‌دهند و با اثرشان نسبت ندارند. در حال حاضر در رسانه‌ها بحثی باب شده که سینما می‌تواند حامل محتوا باشد یا نه؟ یا اینکه آیا فیلمساز باید جهان ارزشی خود را تعریف کند یا نه؟ گویا برخی این نگاه‌ها را سرکوب می‌کنند و گویا که فیلمساز نباید ایدئولوژیک باشد و فکر کند. همه ما ایدئولوژی داریم اصلاً مگر فیلمساز غیرایدئولوژیک وجود دارد. دعوا آنجایی است که حرف، حرف خود فرد فیلمساز نیست. مگر ارزشی کار کردن بد است، کار کردن آن هم در مورد آرمان‌هایی که برای خود و اندیشه خود قائلیم. همه چیز در اومانیسم خلاصه نمی‌شود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار