شهدای ایران shohadayeiran.com

آقازاده‌های سیاسی، میان بلبشوی مدیریت فرهنگی کشور، تصمیم گرفته‌اند چند روزی هم در میدان فرهنگ حضور داشته باشند، سرمایه دارند و عرصه‌ی فرهنگ، ویترین خوبی برای فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی‌شان است.
به گزارش  شهدای ایران، از اوایل روی کار آمدن دولت سازندگی در سال 68، طبقه‌ای خاص در کشور با نفوذ در بدنه قدرت، توانست شریک ثروت طبقه اشراف شود. ‌‌ثروت‌ و نسب سیاسی پایه های قدرت آقازاده‌ها شد. برای ورود به دایره آقازادگی لزومی ندارد فرد، حتماً به عنوان اقوام درجه یک مدیران و مقامات ارشد محسوب شود؛ بلکه داشتن یک رابطه نزدیک با مدیران و مقامات که منجر به متمایز شدن فرد در امور از سایر اجتماع شود نیز می‌تواند افراد را در این دایره قرار دهد.

معمولاً تعبیر آقازادگی در گستره‌ی عناوین رسانه‌ای کشور، بار مثبتی نداشته است. آقازاده‌ها پیش از این با استفاده از رانتی که داشتند تنها در عرصه اقتصادی فعال بودند؛ اما گویا چند سالی است که ویترین فرهنگ، میدان وسیع‌تری برای حضور آنها شکل داده است و اهالی هنر و فرهنگ که گرفتار مشکلات اقصادی هستند هم بدشان نمی‌آید از تحفه‌های اقتصادی و نفوذ این آقازاده‌ها بهره‌برند.

البته در این تردیدی نیست که ثروتمندی و نسب‌مندی سیاسی فرد آقازاده، شرایط تولید در عرصه‌ی فرهنگ را با همان مشکل و رشد فساد در حوزه‌ی اقتصاد مواجه می‌کند. یک نوع بی‌عدالتی در دریافت ظرفیت‌های هنری هنرمندان شکل خواهد گرفت و از طرف دیگر، جامعه با نگاه به سابقه نه چندان قابل دفاع «آقازادگی» چنین برداشت می‌کند که هنرمندان به خاطر تامین هزینه‌های مالی، منافع فردی‌ و جناحی آقای سرمایه‌گذار را بر سلایق و دغدغه‌های فرهنگی جامعه ترجیح می‌دهند و همین موضوع زمینه‌ساز بی‌اعتمادی به آثار فرهنگی و هنرمندان در جامعه می‌شود.

نمونه‌ی یکی از این نگاه‌های جناحی به مقوله فرهنگ، نمایش فیلم سینمایی «نیم‌رخ‌ها» به کارگردانی مرحوم ایرج کریمی است. تصاویر این نمایش خصوصی به خاطر ممنوع التصویر بودن این فعال سیاسی در شبکه های اجتماعی منتشر شد. قطعا مرحوم ایرج کریمی، این فیلم را با نگاه سیاسی نساخته و اصلاً هم فکرش را نمی‌کرده است یک شوی سیاسی از طرف سازندگان، برای «نیم‌رخ‌ها» شکل بگیرد. اما نکته اصلی این ماجرا این است که علی حضرتی، فرزند الیاس حضرتی، نماینده دوره دهم مجلس از تهران و مدیر مسئول روزنامه «اعتماد» در کسوت سرمایه‌گذار این اثر سینمایی حضور دارد و این شوی سیاسی را نمی‌توان در راه‌اندازی چنین شویی بی‌تأثیر دانست.

البته هر فردی، پیش از وجهه حقوقی که دارد، دارای شخصیتی حقیقی است و نمی‌توان این ایراد را وارد کرد که چرا فلان فرد سیاسی به مقوله فرهنگ علاقه‌مند است؛ ولی مشکل از آنجایی شروع می‌شود که نگاه سیاست‌زده، یک اثر فرهنگی را دستمایه بازی‌های سیاسی خود می‌کند.

آقازاده‌ی ‌سرمایه‌گذار که هیچ پشتوانه مدیریتی در عرصه فرهنگ را ندارد، به واسطه نسب‌مندی‌ سیاسی‌اش به یک‌باره دامان فرهنگ را برای ثروت‌اندوزی انتخاب کرده است و همین نگاه آزمون و خطایی و کوتاه‌مدت در زمینه‌ی فرهنگ، زمینه‌ساز ولنگاری تولید آثار هنری می‌شود. با فرض اینکه آقازاده‌ها مدیران اقتصادی و بازرگانان حرفه‌ای شده باشند ولی چه بسا یک بازرگان و تاجر خوب، نمی‌تواند در تولید فکر و اندیشه و مباحث محتوایی، موفقیت چشم‌گیری داشته باشد. البته ممکن است بنا به استثناء و به ندرت، گاه ترکیب موفقی از این دو دیده شود؛ اما این موضوع فراگیر نیست و عمومیت ندارد و نباید آن را به عنوان قاعده سیاست‌گذاری‌های فرهنگی مدنظر قرار داد.

حالا دیگر آقازاده ها بعد از آزمون و خطا در عرصه اقتصادی، شیفتگی عجیبی به جذابیت‌های آثار فرهنگی پیدا کردند و حالا حالا دوست دارند که در این حوزه اُتراق کنند و در مراسم مختلف فرهنگی و هنری حضور داشته باشند و اظهار نظرهایی هم بکنند. جالب است همین اظهارنظرهایشان گاهی زمینه ساز اختلاف با صاحب اثر هم ‌می‌شود. نمونه‌اش اختلاف نظری بود که بین «محمدهادی رضوی» داماد محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیس‌جمهور به عنوان سرمایه‌گذار سریال «شهرزاد»، با حسن فتحی کارگردان این اثر به وجود آمد.

چه می‌شود کرد آقازاده‌های سیاسی، میان بلبشوی مدیریت فرهنگی کشور، تصمیم گرفته‌اند چند روزی هم در میدان فرهنگ حضور داشته باشند. سرمایه دارند و عرصه‌ی فرهنگ، ویترین خوبی برای فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی‌شان است. همین می‌شود که حمیدرضا عارف پسر محمدرضا عارف نماینده مجلس که نمی‌خواهد از سایر آقازاده ها عقب بماند، همراه یکی از شرکای خود سرمایه تولید آلبوم «امیر بی‌گزند»، تازه‌ترین اثر محسن چاوشی را فراهم می‌کند. البته عارف پیش از این سرمایه تولید یک فیلم به نام «فصل نرگس» به کارگردانی نگار آذربایجانی را تقبّل کرده بود.


*تسنیم
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار