شهدای ایران shohadayeiran.com

نوروزی با شهدا
برگزاری مراسم عید حتی در ساختمان نیمه مخروبه در شهری خالی از سکنه و بدون برق و آب و تزئین در و دیوار و تهیه تنگ ماهی و انداختن قورباغه درون آب!
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ با آغاز تجاوز گسترده رژیم بعث عراق به ایران در شهریور 59، ملت ایران با هدایتهای رهبر بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) برای دفاع از سرزمین خویش و اعتلای اسلام به سوی جبهه ها رهسپار شد. تاریخ هشت سال دفاع مقدس ایران سرشار از پیروزیها، شکستها، غمها و شادیهای بسیاری است که جشن آغاز سال نو یکی از این شادیها در دل سخت ترین و بحرانی ترین شرایط یعنی جنگ، رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد

در هشت سال دفاع مقدس، هشت بهار بر مردم ایران گذشت که طی این سالها بسیاری از رزمندگان در کنار خانواده نبودند و در جبهه ها سال را نو می کردند و یا با فرارسیدن هر بهاری در این هشت سال خانواده هایی بودند که تنها قاب عکس پدر یا برادر شهیدشان زینت بخش سفره هفت سین شان می شد. عده ای از خانواده های ایرانی نیز در بیمارستان در کنار جانبازان خویش سال نو را به یکدیگر تبریک می گفتند و یا در کنار قبور شهدای تازه پر کشیده خود سفره هفت سینی ساده از سنبل و سیب و گلاب و سبزه و.... پهن می کردند و این سنت زیبا از آن پس باقی ماند و ما هر ساله شاهد حضور مردم و خانواده شهدا در گلزار شهدای سراسر کشور در هنگامه تحویل سال هستیم که مردم به برکت این مکان مقدس برای خود و خانواده و کشور و جهان آرزوی خویش را بر زبان می آورند و در حق یکدیگر به درگاه خداوند سبحان دعا می کنند

 

نوروز در جبهه


نوروز و ایام عید که می شد- در شرایط عادی جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود. عیدی بچه ها، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود بچه ها یا فرماندهان بود.غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با میوه و شیرینی در همه جا دایر. در کنار همه این نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می کشیدند.

در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند، یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها بروند و پذیرایی بشوند.

هفت سین جبهه


سنت "هفت سین" چیدن در سفره شب عید را بعضی حفظ کرده بودند منتها با صبغه جنگی آن. مثل هفت سین گردان تخریب لشکر 27 که عبارت بود از:1-مین سوسکی2- مین سبدی3- سیم تله4- سیم چین5- سیم خاردار6- سرنیزه7- سی چهارC4)) نوعی خرج و مواد منفجره غیر حساس، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردی از هفت سین ذکر کرده اند که در واحدهای دیگر معمول بوده است.

 

آغاز سال نو و جشن نوروز با دید و بازدید و تبریک و تهنیت و عیدی دادن و عیدی گرفتنها کم و بیش در منطقه نیز جریان داشت، منتها با همان رنگ و روی منطقه ای. موقع تحویل سال، بعضی سفره هفت سین می انداختند، که سین های آن بسته به نوع رسته بچه ها توفیر می کرد. در تخریب که بیشتر با مین سروکار داشتند به نحوی بود و در زرهی به نحو دیگر، و به همین ترتیب بود در سایر واحدها.

اگر موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عملیات بود، قضیه صورت دیگری داشت. عکس شهدای عملیات را سرسفره می چیدند، به سرلوله تفنگ ها پرچم سرخ می زدند، وصیت نامه یا نوار صدای دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره می گذاشتند، جای شهدا و مفقودالاثرها را خالی می کردند... بعد که دلهای داغدار جمع می شدند، برادرانی که جراحت سطحی تری داشتند و می توانستند روی پای خود بایستند می آمدند و با حضور فرمانده، روحانی و طلبه گردان شروع می کردند به نوحه خوانی و راه انداختن سینه زنی، سپس دعای توسل، که با سوز و گدازی خاص برگزار می شد و شب عید و تازگی زخم گویی بیشتر کبابشان می کرد.

آداب تبریک سال نو در جبهه


لحظه آغاز سال نو، بعضی ها که در خط بودند با شلیک گلوبه ای به سمت دشمن ابراز احساسات می کردند. ناهار روز عید هم بچه ها با چلوکباب و نوشابه پذیرایی می شدند. سکه هایی که به دست امام متبرک شده بود و معمولا حاجی بخشی آنها را توزیع می کرد هم جای خود را داشت؛ همچنین بود آنچه که از تبلیغات گردان می رسید، از قبیل پیام رئیس جمهور، نخست وزیر، اسکناسهای صد ریالی و مثل آن.

 

عیدی دادن در جبهه


نوعی عیدی دادن هم بین خود بچه ها معمول بود، که بعضی خودشان طلب می کردند و نوعش را معین، چنان که یکی از دیگری عبارت "کتب علیکم القتال" را می نوشت و در پاکتی تقدیمش می کرد که تا سرحد شهادت نصب العین همرزمش بود. دید و بازدید از گردانهای همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها هم از جمله سنتهای حسنه ای بود که در ایام سال نو به ندرت ترک می شد. بچه هایی بودند که چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همین امر ایجاب می کرد که مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بی توجه نباشند.

سنگر تکانی


مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممکن اجرا می شد. تهیه شیرینی و کمپوت و میوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخی و وقت خوش کردن با یکدیگر، گستردن سفره عید و نوکردن زیرانداز و لو در تبدیل گونی به پتو، برگزاری مراسم عید حتی در ساختمان نیمه مخروبه در شهری خالی از سکنه و بدون برق و آب و تزئین در و دیوار و تهیه تنگ ماهی و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روی ناچاری و به ناگزیر و چیدن گل و گیاه صحرایی و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ریختن اشک در فراق یاران یکدل از دیگر آداب عید نوروز در میان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.
انتشار یافته: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضي خاکپور
|
Netherlands
|
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۹
0
0
...

البته بعضی خوابها ؛

صادقه شد ؟!

خواب صادقه ،

رویای صادقه .

خواب خوب ؛

خوب است .

خواب یا رویا ،

یا خیال و اوهام .

صادقه شرط است .

که صادق است .

و مبارک در صدق است .

نتیجه می گیریم که :

این عید صادق شد .

این عید مبارک است .

چشم ها را باید شست .

چشم های دیگران را هم باید خاک زدایی کرد .

تا روشن بینیم .

تا خاکستری نبینند .

روشنی از نور است .

خاکستری از ظلمت است .

نور نورانی کند .

ظلمت بر خاک کند .

بر نور شویم تا اوج گیریم .

بر ظلمت شوند بر چاه تاریک افتند .

نور ذات بر حق است .

ظلمت عدم سجود .

نور دل را پر مهر کند .

ظلمت قلب را چون سنگ .

آنان که نورانی اند :

شهیدانند در سنگر عشق .

رزمندگانند در سنگر مهر .

جانبازانند در سنگر ایثار .

و نور را باید جست .

و نور در امید است .

http://khakpour95m.blogfa.com/

...
مرتضي خاکپور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۱
0
0
...

وفا پاچه خور .

پاچه خور عزیز .

دوری از فرهنگ ایثار و شهادت .

و پناه بردن به فرهنگ اقتصاد .

از تو رزمنده عزیز به یک ضد رزمنده و پاچه خور تبدیل کرده اند .

که برای دندانت رئیس را به خانه ات ببری و پاچه خواری کنی تا 2 میلیون تومان از بنیاد

به تو وام بدهند تا دندان بخری .

مرتضی قنبری وفای عزیز .

و این اخلاق و رفتار در خصلت رزمندگان عزیز و جانبازان عزیز نیست ؛

و به تو آموزش داده اند که پاچه خواری کنی .و علیه رزمندگان و جانبازان باشی .

و با حقوق و معیشت و درمان بچه های جبهه و جنگ مخالفت کنی و همسنگرانت را فقیر و

درمانده و البته مثل خودت ذلیل بخواهی .

وبا حقوق ندادن به بچه های جنگ و فقیر نگه داشتن رزمندگان جانبازان مثلاً 5 % دفاع مقدس

و خاموش کردن آنان این نتیجه را داشت که :

از تو یک الگوی خوار برای بچه های جبهه و جنگ بسازد و بیزاری جویند .

و موفق شدند .

که من همیشه می گفتم از ماست که برماست .

و یکی تو پیدا شدی که خدا می داند در بنیاد چه ظلم ها کرده ای .

که اگر بدنبال فرهنگ جبهه که فرهنگ ایثار و شهادت است پیروی می کردند :

و از بچه های جبهه و جنگ یعنی رزمندگان و جانبازان قدر دانی می کردند و

حقوق و معیشت می دادند و از فرهنگشان برای امور جامعه استفاده می کردند .

امروز کشوری اسلامی و بدور از رانت و فساد داشتیم .

و تو هم پاچه خور و سبک سر نمی شدی .

و البته بچه های جبهه و جنگ از تو و افکارت دوری می جویند .

از افکار مربیانت دوری کن :

و به فرهنگ ایثار و شهادت پناه بیاور .

و ما رزمنده عزیز را دوست داریم .

http://khakpour95m.blogfa.com/

...
مرتضي خاکپور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۶
0
0
...

پاچه خور عزیز .

مرتضی قنبری وفا .

گفتی : حالا آقای خاکپور فکر نمی کنی کمی کج فهمی کردی و حرمت سایت

فاش نیوز را خدشه دار کردی؟

واقعاً خجالت نکشیدی این را گفتی که اگر بدانی خجالت چیست ؟!

تو به من فحش دادی و حیثیت مرا بباد دادی و فاش نیوز عزیز هم روز اول

عید منتشر کرد و مرا و عیدم را تاریک و تار کرد و در عوض جواب من به تو

را هنوز منتظرم که منتشر کند .

تو باید خجالت بکشی که بدترین ناسزای رسانه ای را به یک رزمنده جانباز گفتی ؟!

و به 5 % جانبازان عزیز هم سر کوفت می زنی ؟!

و تو آموزش دیده ای که بر ضد بچه های جنگ باشی و آنان را در بنیاد و رسانه بیازاری .

و از حقوق و معیشت بچه های جنگ جلوگیری می کنی .

و با تهمت و فحاشی از حضور آنان حلوگیری می کنی ؟!

تو از فرهنگ ایثار برگشتی و به یاوه گویی رسیدی .

و نوشتی :

بنده اشتباه کردم و چون خوب نمی شناختمت

یک شوخی کردم ،

حال سزاوار این همه هجمه بودم ؟

نادان : از کی فحاشی و حذف حیثیت و شرف بچه های جنگ برای تو ویا حتی

دیگران شوخی شد که من خبر ندارم .

تو شعورت را از دست داده ای .

بهتر که خاموش و پنهان شوی و خودت را معالجه کنی و از زخمه و هجمه به

بچه های جنگ چه در بنیاد و چه در رسانه ها خود داری کنی .

که رزمندگی و جانبازی تو محفوظ بماند ؟!

وفا پاچه خور .

استغفار کن .

زیاد .

http://khakpour95m.blogfa.com/

...
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار